اصولگرایان برای حفظ جایگاه ‌سازش می‌کنند

آرمان ملي- نسترن فراهاني: رئيس‌جمهور در صحبت‌هاي اخير خود بر اين موضوع تاکيد کرد که در صورت ادامه روند انزواي ايران در منطقه و جهان، نمي‌توان به بهبود وضع اقتصادي در کشور خوش‌بين بود. نخبگان و فعالان سياسي هم بارها در اين مورد هشدار داده‌اند که اگر روابط بين‌المللي ايران و تعامل با ساير کشورها به حد متعادلي نرسد، فشار روي مردم بيشتر مي‌شود و چشم اندازي براي اصلاح وضعيت اقتصادي وجود نخواهد داشت. با اين حال برخي تندروهاي داخلي با تاکيد بر محدود کردن روابط با ساير کشورها از جمله کشورهاي غربي و ممانعت از همکاري ايران با نهادهاي بين‌المللي در مسير جهاني شدن اقتصاد ايران سنگ‌اندازي مي‌کنند. «آرمان ملي» در همين خصوص با سيدمصطفي هاشمي‌طبا گفت‌وگو کرده که مي‌خوانيد:
رئيس‌جمهور اخيرا مطرح کردند که بدون اصلاح روابط خارجي نمي‌توان سعي در بهبود اوضاع اقتصادي داشت. از ديدگاه شما اين سخن آقاي روحاني چه معنايي دارد؟
متاسفانه رئيس‌جمهور هيچ گاه حرف خود را شفاف، دقيق و کامل به زبان نمي‌آورد. توقعي که افراد مختلف از رئيس‌جمهور دارند و از او مي‌خواهند که با دست خالي اوضاع اقتصادي کشور را بهبود بخشد، صحيح نيست. شايد رئيس‌جمهور و به طور کلي دولت در برخي موارد بتوانند با اعمال اصلاحات اقتصادي گشايش‌هايي را در داخل ايجاد کنند اما تا زماني که تحريم‌هاي غيرقانوني و يکجانبه ايالات متحده عليه جمهوري اسلامي باقي باشد نمي‌توان انتظار گشايش ويژه‌اي در حوزه اقتصاد داشت. رئيس‌جمهور به درستي سعي در پايين آوردن توقعات داشته است؛ او درست مي‌گويد که اگر روابط خارجي ما دچار مشکل باشد نمي‌تواند گامي در جهت بهبود اقتصاد بردارد. اما اينکه ما بدون روابط خارجي به کل نمي‌توانيم، اقتصاد داخلي داشته باشيم غلط است. اگر مي‌خواهيم بدون داشتن روابط خارجي، اقتصاد داشته باشيم بايد رياضت اقتصادي را در دستور کار قرار دهيم و در راستاي اصلاح الگوي مصرف در ميان شهروندان گام برداريم. بريز و بپاش‌هاي اقتصادي بايد کم شود. اگر روابط خارجي صفر باشد و ارتباطات خارجي نداشته باشيم نفت هم نفروشيم، مي‌توانيم اقتصاد داشته باشيم اما به شرط رياضت اقتصادي. آن چيزي که در زمان تحريم نمي‌توانيم داشته باشيم، رفاه، رشد و توسعه اقتصادي قابل قبول است.
با اين تفاسير عدم اصلاح روابط بين‌المللي زنگ خطري براي ما و به خصوص حوزه اقتصاداست؟


در آن زمان ديگر نمي‌توانيم به معيشت بهتر، زندگي بهتر و کالاي مصرفي با کيفيت فکر کنيم؛ چرا که اقتصاد ما اقتصادي درونگرا و بسته خواهد بود و تحت اين شرايط مدت زمان زيادي هم طول مي‌کشد تا به شکوفايي برسد. در صورت قطع ارتباط با دنيا از معيشت بهتر خبري نخواهد بود و بايد با اقتصاد رياضتي کنار بياييم. معناي حرف روحاني هم همين موضوع است. اگر بخواهيم گاز را در همه روستاها داشته باشيم و به پيشرفت فکر کنيم قطعا بدون توسعه روابط اقتصادي با ديگر کشورها اين موضوع ممکن نخواهد بود. اقتصاد مقاومتي هم از ديدگاه رهبر انقلاب به همين معناست. مقام رهبري مي‌خواهد با افزايش نظم و انضباط مالي و اقتصادي در کشور و همچنين اعمال سياست‌هاي رياضت اقتصادي، ايستادگي کشور در برابر فشار خارجي افزايش يابد.
اگر قرار به مذاکره دوباره باشد، دراين شرايط و با توجه به عملکرد تندروهااين مسير هموار مي‌شود؟
بحث اجازه براي روابط نيست، مقامات کشور هم در صحبت‌هايشان تاکيد کردند ما با همه کشور‌ها مذاکره مي‌کنيم. ايران همواره براي مذاکره تمايل داشته است و اين تمايل را با برجام و امضاي روحاني پاي اين معاهده به خوبي نشان داده است. اين کشورهاي ديگر هستند که مشکل ايجاد کرده‌اند و از آمريکا مي‌ترسند. ما وظايف خود را انجام داده‌ايم، آمريکا زير اين مذاکره زد و نمي‌گذارد ماارتباطات خوب خود با ديگر کشورهاي دنيا را حفظ کنيم. اما اگر کسي بگويد ما بايد سازش کنيم و تسليم شويم تا آمريکا به ما رحم کند، شرم‌آور است. مااصلا نبايد سازش کنيم و بايد روابط متعادل و دو‌جانبه برقرار کنيم که عزت کشور هم در آن حفظ شود اما آمريکا نمي‌خواهد ما عزت داشته باشيم و مانع اين امر مي‌شود. عملکرد آمريکا نشان مي‌دهد به دنبال تعامل نيست و به دنبال توطئه چيني است. تندروهاعددي نيستند که بخواهند مانع از ارتباطات کشور بشوند چرا که موافقت براي تعامل با دنيا توسط مسئولان عالي کشور صورت گرفته است. در اقتصاد مقاومتي که توسط رهبري تنظيم شده است بحث صادرات، انتقال انرژي و روابط با ساير کشور‌هاي دنيا وجود دارد. نگاه به برخي نکنيد که سخنان بيشترشان تبليغاتي است و مصرف جناحي دارد.
منظورتان از تندروي‌ها چيست؟ يعني شعارهاي تند برخي جريان‌ها در عرصه سياست خارجي را غيرواقعي مي‌دانيد؟
مردم اشتباه مي‌کنند که برخورد برخي جناح‌ها و تفکرات‌ سياسي را تندروي برداشت مي‌کنند اتفاقا اين افراد اصلا هم تندرو نيستند و براي حفظ جايگاه خود بسيار سريع‌تر از اصلاح‌طلبان وارد عمل مي‌شوند. قصد آنها مخالفت است تا زماني که فرمان همه امور به دست آنها در بيايد. همين افراد به اصطلاح تندرو بسيار زودتر و ساده‌تر رفتار مي‌کنند حتي اگر کل مجلس شوراي اسلامي هم تندرو باشند نتيجه مشخص است چراکه اين افراد فقط به فکر حفظ منافع و جايگاه خود هستند. اصولگراها چندين دوره در مناصب قدرت بوده‌اند. روحاني هم اصولگرا است و عضو جامعه روحانيت مبارز است. روحاني هيچ‌گاه اصلاح‌طلب نبوده. احمدي‌نژاد هم تجربه اداره کشور به دست اصولگرايان است. نمي‌توان اين دو را يکي کرد اما مي‌خواهم بگويم اين نگاه‌ها وجود دارد.
در اين صورت پس اعتقاد داريد اصولگرايان راه خود را سريع‌تر در پيش مي‌گيرند؟
هر کس بيشتر ادعا دارد زودتر کنار مي‌آيد. برخي جريان‌هاي فکري براي اينکه خود را در ديدگاه مردم موجه جلوه بدهند، کوتاه مي‌آيند. اصولگرايان اگر قافيه را تنگ ببينند دنبال کار خودشان مي‌روند. مجلس اصولگرا با اصلاح‌طلب تفاوت آنچناني ندارد، اکثر افراد بيشتر به دنبال جمع کردن راي هستند تا انجام کار اصولي براي جامعه.