ادامه مصادره مفاخر کشورمان با سرعت بالاتر!

آفتاب یزد- گروه اجتماعی: در سال 2007 بود که همسایه دیوار به دیوار کشورمان شخصیتی را به عنوان شاعر و فیلسوف ترکیه ثبت جهانی کرد که نامش مولانا جلال الدین محمد بود، حالا سالهاست که جلال الدین از فرهنگ ما رخت بر بسته است؛ کمی آن طرف‌تر در همان شهر پر هیاهو به صراحت تاریخ علم و دانش کشورمان نادیده گرفته شده و تندیس بوعلی سینا دانشمند ایرانی در بیمارستانی با همین نام در پایتخت ترکیه ساخته شده است! در حالی که مقبره او نه در آنکارا و قونیه بلکه در همدان است! از ایران و تهران گرفته تا مولانا و فارابی و عطار، در و دیوار کشور ترکیه پر شده است از نام‌ها و مشاهیر ایرانی،گذر زمان انگار برای برخی از افتخارات کشورمان، شناسنامه عثمانی صادر کرده است، تا جایی که تاریخ و واقعیت‌های آن دگر گون شده و فرهنگ مان به کام دیگران رفته است. اما در کشور خودمان همچنان مفاخر و مشاهیر به فراموشی سپرده شده‌اند و حتی یک مستند هم از آن‌ها در رسانه ملی پخش نمی‌شود، هیچ فیلم سینمایی از داستان زندگی این مفاخر ساخته نشده و هیچ وقت آن طور که باید به آن‌ها پرداخته نمی‌شود؛ در حالی که در کشور ترکیه مستند‌های زیادی درباره زندگی فارابی و بوعلی سینا ساخته شده و آن‌ها را مفاخر ترک معرفی می‌کند!
>ادعا ترک بودن بو علی سینا
تصویر مجسمه ای از ابوعلی سینا، حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی در یکی از بیمارستان های زیرمجموعه دانشگاهی در ترکیه به عنوان یک حکیم ترک زبان معرفی شده بود! این تصویر که بوعلی سینا را حکیم، دانشمند، فیلسوف و شاعر ترکیه ای معرفی می کرد خرداد ماه سال گذشته در شبکه های مجازی دست به دست می‌شد و ایرانیان را در بهت و حیرت فرو برده بود. با این حال بررسی ها نشان می دهد از وقوع چنین رخدادی در شهر آنکارا و کشور ترکیه، سال ها می گذرد و بالاخره سال گذشته به مدد فضای مجازی مردم و مسئولان کشورمان در جریان آن قرار گرفته اند.
با این حال همه ما میدانیم حکیم ابوعلی سینا در سال 980 میلادی در بخارا متولد شده و پدرش از صاحب منصبان حکومت سامانیان بود که البته اصالتی بخارایی نداشت و زاده شهر بلخ بود. هر دو شهر بخارا و بلخ در آن تاریخ، جزو قلمرو جغرافیایی ایران و در هر دو، زبان فارسی فراگیر بود و به همین دلیل نمی توان ایرانی و فارسی زبان بودن ابن سینا را انکار کرد. اگرچه او بیش از 450 کتاب نوشته که بیشتر آن ها به زبان عربی است، اما بیش از 30 کتاب هم به زبان فارسی دارد و دلیل نوشتن بیشتر کتاب هایش به زبان عربی، حاکم بودن این زبان در قلمروهای اسلامیِ آن زمان بوده است. با همه اسناد تاریخی روشنی که نشان می دهد این دانشمند بزرگ، ایرانی تبار و فارسی زبان بوده، اقدام ترک ها در نصب چنین مجسمه ای بسیار عجیب است و ماجرا وقتی مهم تر می شود که بدانیم ترکیه، یکی از مدعیان جدی مالکیتِ ابوعلی سینا به عنوان یکی از میراث های معنوی و ناملموس این کشور و پیگیر ثبت این چهره بنامِ ترکیه، در فهرست جهانیِ یونسکو است.


>مولانا؛ به نام ما، به کام دیگران
مولوی شاعری ایرانی است که شاهکار جهانی خود را به نام مثنوی به فارسی نگاشته است. شاهکاری که برخی آن را به معدنی طلا تشبیه کرده‌اند، دوره‌های آموزشی، سمینارها و همایش‌های بسیاری در توصیف این کتاب برگزار شده و سال‌ها مثنوی پرفروش‌ترین کتاب بسیاری از کشورها ازجمله امریکا بوده است. با این‌همه مقبره این شاعر گرانقدر ایرانی در قونیه واقع شده و ترکیه به اندازه‌ای در بزرگداشت و همایش‌های مولوی تلاش کرده، برنامه‌ریزی انجام داده و تبلیغات کرده که در نهایت مدعی شده این شاعر ترکیه‌ای بوده و حتی اشعار زیبای خود را به زبان ترکی استانبولی نگاشته است. اگرچه چنین ادعاهای دروغینی شان و منزلت هر کشوری را پایین می‌آورد، اما به نظر می‌رسد دولت ترکیه قدر و ارزش مشاهیر ایرانی را بیش از کشورمان شناخته است، به طوری که امروزه هزاران گردشگر از سراسر دنیا به قونیه سفر می‌کنند تا در مراسم بزرگداشت مولانا و مشاهده رقص سماع حضور داشته باشند. اقداماتی همچون تولید مجسمه‌ها، پوشاکی با عکس مولانا و تمثیل‌های رقص سماع به عنوان سوغاتی در تبلیغات هرچه موثرتر مراسم بزرگداشت مولانا کمک کرده است.
>فارابی در مصادره ترک‌ها
مرداد ماه سال جاری بود که خبر افتتاح خانه موزه فارابی در ترکیه منتشر شد؛ خبر کوتاه بود و مانند خبرهای زیادی از این دست واکنشی را در مسئولان کشورمان برنیانگیخت.
خانه-موزه فارابی فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی به مناسبت هزاروصدوپنجاهمین سالگرد تولد او که قرار بود در سال ۲۰۲۰ توسط یونسکو جشن گرفته شود، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، با حمایت شورای همکاری کشورهای ترک‌زبان و سفارت قزاقستان در ترکیه افتتاح شد. موضوعی که هر چند نادیده گرفته شد اما برای فرهنگ دوستان این نگرانی را ایجاد کرد که مبادا فارابی هم به مصادره ترک‌ها در بیاید.
>مصادره مشاهیر ایرانی همزمان با غفلت ما
از یاد نمی‌بریم وقتی کشور آذربایجان قصدِ نامِ «نظامی گنجوی» را کرد، ترکیه زبان «ابن‌سینا» را ترکی دانست و «مولانا» را برای خود به یک برند تبدیل کرد، آذربایجان خیز برداشت تا «شاهنامه» را به نام خود کند و کشور امارات با ساختِ نمونه‌ای از «بادگیر» قصد کرد تا روش ساختِ آن را به نام خود در یونسکو ثبت کند، یا حتی وقتی آذربایجان برای ثبت نگارگری ایرانی در یونسکو به نام خود قصد کرد یا در راه ثبتِ جهانی «تار» و «چوگان» به نام خود قدم برداشت و حتی تاجیکستان تصویر «ابن‌سینا» را روی اسکناس ۲۰ سامانی خود ثبت کرد. حدود پنج سال قبل هم، شبکه «تی آر تی» ترکیه در برنامه ای تحت عنوان «شخصیت های ماندگار ترک در تاریخ» ابوریحان بیرونی، فارابی و ابن سینا را زاده آن کشور و از مشاهیر ترکیه معرفی کرد. جالب این که علاوه بر ترکیه، کشور ازبکستان هم ابن سینا را ازبک می خواند و چندی قبل، شبکه انگلیسی بی بی سی نیز در یکی از برنامه هایش، از عنوان «دانشمند عرب» برای ابن سینا استفاده کرده بود. این ها همه در حالی است که مرور زندگی نامه این دانشمند بزرگ ایرانی، ثابت می کند آن‌ها به گواه تاریخ، هیچ ارتباطی به این کشورها ندارند.
>چرا از مفاخر و مشاهیر کشورمان
فیلم نمی‌سازیم؟
هیچ وقت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی فاخر و تاثیرگذار از مشاهیر و مفاخر کشورمان ساخته نشده است و در آستانه جشنواره فیلم فجر این موضوع بیش از پیش نمود پیدا می‌کند چرا که هیچ فیلمی در این جشنواره نیست که نشان از مفاخر و مشاهیر و بزرگان کشورمان داشته باشد. در سال جاری زمزمه‌هایی در رابطه با فیلم سینمایی زندگینامه شمس و مولانا به نام «مست عشق» به گوش رسید که حواشی بسیاری هم به همراه داشت، در نهایت هم راه به جشنواره فجر نیافت چرا که به گفته مسئولان مربوطه دارای مجوز نیست و به نظر می‌رسد که این فیلم به طور کلی قرار نیست به عنوان فیلمی از سینمای ایران معرفی شود. این در حالی است که مسئولین بار‌ها و بار‌ها وعده داده‌اند که فیلم‌ها و سریال‌هایی از زندگی مفاخر ایرانی ساخته خواهد شد اما در این میان تنها می‌توان به سریال زندگینامه استاد شهریار اشاره کرد.
حالا اما پرونده‌ مصادره مفاخر، هنر و آثارِ تاریخی ایران توسط کشورهای همسایه سنگین شده و از آن طرف بی‌توجهی متولیانِ این امر در کشورمان سبب شده تا کشورهای برآمده از نقشه‌ ایرانِ قدیم، با استفاده از این بی‌دقتی، هر روز گامی جدید برای مصادره شخصیت‌ها و مفاخر فرهنگی فارسی‌زبانِ ایرانی بردارند، آیا زمان آن نرسیده که مفاخر کشورمان را با اصالت ایرانی به جهان معرفی کنیم؟