این مردم قدرشناس...

[   دکتر عباس سلیمی‌نمین  ] در زمینه علاقه‌مندی مردم به نظام با وجود تمام مشکلات باید 2 مسأله مدنظر قرار گیرد؛ نخست عملکرد مسؤولان کشور براساس انتخاب مردم یا در قالب «جمهوری اسلامی» اما در کنار جمهوری اسلامی یک واقعیت و موجودیت دیگری هم وجود دارد و آن، «انقلاب اسلامی» است. یک- همواره مردم تلاش دارند روند امور جمهوری اسلامی را با انقلاب اسلامی تطبیق دهند و هرگز از این مطلب ناامید نشدند که بتوانند ایفای نقش کرده و شاخص‌های انقلاب اسلامی را در ارتباط با عملکرد منتخبان خود تقویت کنند. این برای ملت ایران کاملا روشن است که این قدرت را در اختیار دارند و این توانمندی برای‌شان رقم خورده که بتوانند تاثیرگذار بوده و روند جمهوری اسلامی را مطابق ارزش‌های انقلاب اسلامی پیش ببرند. این نگرش موجب شده مردم از برخی فرصت‌ها برای بیان این معنا استفاده کنند. دو- وقتی در مناسبت‌ها مردم به صحنه می‌آیند، فقط برای تقویت و پررنگ‌تر کردن مبانی است. وقتی مبانی را تقویت می‌کنند، به نوعی برای مسؤولان ریل‌گذاری می‌کنند. یعنی به مسؤولان متذکر می‌شوند شما باید این روند را پیش برده یا به این مسیر پایبند باشید. لذا بین حرکت مسؤولان و مبانی‌ای که مردم به آن اعتقاد داشته، انقلاب کرده، رای داده و برای آن تلاش می‌کنند و برای دستیابی یا نزدیکی به این معیار‌ها جانفشانی فراوانی کرده‌اند، تمایز قائلند و حساسیت‌های خود را در این وادی بخوبی نشان می‌دهند که باید مسؤولان این مسیر را بپیمایند و آن همان مسیر تقویت اصول و در نظر گرفتن مبانی است. سه- اما ضمن اینکه این مسأله را به وضوح فریاد می‌زنند، باید مد نظر داشت که مردم در ارتباط با تنظیم روابط دولت‌هایی که انتخاب می‌کنند، مطالبات کوتاه‌مدت و درازمدت دارند. گاهی برای مطالبات درازمدت خود نسبت به مطالبات کوتاه‌مدت اصالت بیشتری قائل هستند. طبیعی است جامعه در هر زمانی برخی کاستی‌ها را احساس کرده و نیازها را به طور کوتاه‌مدت داشته باشد اما در عین حال آرمان‌ها را هم مدنظر دارد. یعنی دارای هدفمندی و نگاه بلندمدت هستند و این نگاه آرمانی خود را هرگز گم نمی‌کنند که به مطالبات کوتاه‌مدت محدود شود. چهار- مشکلات و نواقصی هست و اگر این مشکلات حل شود، به معنای آن نیست که هیچ انگیزه‌ای برای حرکت وجود نداشته باشد، آرمان‌های بلند‌مدت و نگاه کلان ملت ایران باز آنها را به حرکت وادار خواهد کرد. مردم ایران براساس اعتقادات خود، دارای یک نگاه کوتاه‌مدت و یک نگاه درازمدت هستند، اگر مسؤولان در مسائل کوتاه‌مدت دارای ضعف‌ها و نواقصی باشند، مردم در نگاه آرمانی خود این ضعف‌ها و عملکرد ناقص را مدنظر قرار نمی‌دهند. آنجا که می‌خواهند درباره عملکردهای کوتاه‌مدت قضاوت داشته باشند، حتی شاید صراحت زیادی در نفس و تخطئه این عملکردها داشته باشند اما نگاه کلان ملت با نگاه کوتاه‌مدت جابه‌جا نمی‌شود که اگر در کوتاه‌مدت برخی خواسته‌ها محقق نشد، نسبت به آرمان‌هایش تجدیدنظر کند؛ آرمان‌ها را در جایگاه خود دنبال می‌کند و درباره مطالبات کوتاه‌مدت نیز واکنش‌های درخور دارد. البته باید امید داشت که فرصت‌های لازم فراهم شود تا همانگونه که ملت در برخی فرصت‌ها نگاه خود را شفاف بیان می‌کند، درباره عملکرد‌ها نیز بتواند نگاه خود را به طور شفاف بیان کند. پنج- اگر مردم در مقاطع مابین 2 انتخابات خواستند نظر خود را درباره عملکرد یک دولت یا سیاست‌گذاری‌های دولت بیان کنند، باید بتوانند همانگونه که درباره ارزش‌ها اظهارنظر می‌کنند، فرصت اظهارنظر درباره عملکردها نیز داشته باشند. اگرچه ملت در دوران انتخابات این کار را انجام می‌دهد، یعنی وقتی پای صندوق رای حاضر می‌شود، نظر خود را داده و قدرت را از یک جریان گرفته و به جریان دیگری واگذار می‌کند- این یعنی اظهارنظر- اما علاوه بر اظهارنظر به نظر می‌رسد باید مابین انتخابات نیز ساختاری قوی به وجود آید تا مردم بتوانند اعلام نظر کرده تا شخصیت، هویت و شأنیت خود را درباره مسائل روزمره بیان کنند و احساس نکنند برای بیان این نقطه‌نظرات فرصت نداشته یا موقعیت به آنها داده نمی‌شود.