آنچه به جايي نرسد، فرياد است

نویسنده: شيوا نوروزي

حال و روز بسياري از رشته‌هاي مدال‌آور و موفق ورزش ايران خوب نيست. اين را مي‌توان از مصاحبه‌هاي انتقادي ورزشکاران اين رشته‌ها و انتقادهاي به حق‌شان به راحتي فهميد، اما وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولي اصلي ورزش همسو با وزارتخانه‌هاي ديگر تمام تمرکز خود را معطوف انتخابات 29 ارديبهشت کرده و بي‌خيال مديريت ورزش شده است! رسيدگي به اوضاع و احوال تيم‌هاي ملي و برطرف کردن چالش‌هاي پيش‌رو از جمله وظايف مسئولان فدراسيون‌ها با مديريت وزارت ورزش است. در اين بين برخي از تيم‌هاي ملي کشورمان هم از سوءمديريت فدراسيون رنج مي‌برند و هم از بي‌توجهي وزارتخانه هرچند که بايد اذعان کرد در اين ميان آنچه به جايي نمي‌رسد، فرياد است. شرايط اين روزهاي وزنه‌برداري ايران به هيچ‌وجه قابل قبول نيست و با هيچ بهانه‌اي نمي‌توان کم‌کاري آقايان را توجيه کرد. پولادمردان کشورمان سال‌هاست جور عملکرد ضعيف ساير رشته‌ها را در المپيک مي‌کشند و با مدال‌هاي خوشرنگ خود جايگاه ايران در رده‌بندي نهايي را ارتقا مي‌دهند. در بازي‌هاي آسيايي نيز وزنه‌برداري يکي از رشته‌هاي مدال‌آور محسوب مي‌شود و همواره روي مدال‌هاي وزنه‌برداران براي پيشي گرفتن از کشورهاي رقيب در قاره کهن حساب مي‌کنيم. حال چه شده که بي‌خيال وزنه‌برداري شده و آن را به حال خود رها کرده‌اند. اگرچه در ورزش ما براساس اصلي نانوشته هميشه در فاصله کوتاه باقي مانده تا رقابت‌هايي مهم به سراغ ورزشکاران مدال‌آور مي‌رويم و يادمان مي‌افتد که مدال فلان ملي‌پوش سرشناس تا چه اندازه براي ورزش کشور اهميت دارد. اوضاع نابسامان وزنه‌برداري همين ادعا را ثابت مي‌کند؛ رشته‌اي قدرتي و سخت که ورزشکارانش براي رسيدن به اوج و کسب مدال‌هاي خوشرنگ نيازمند تمرکز و ذهني آرام هستند، ولي به لطف بي‌توجهي‌هاي تمام نشدني مسئولان هم با پولادسرد دست و پنجه نرم مي‌کنند هم با بي‌پولي و مشکلات معيشتي. در حالي که هر کشور ديگري به جاي ما بود قدر اين همه پتانسيل وزنه‌برداري را مي‌دانستند و به جاي بي‌محلي بهترين امکانات را در اختيارشان مي‌گذاشتند.  وقتي بهداد سليمي صراحتاً از رها شدن وزنه‌برداري سخن بگويد و از پيدا شدن سروکله آقايان آن هم هر چهار سال يک‌بار انتقاد کند بايد به عمق فاجعه پي برد  وگرنه بهترين وزنه‌بردار حال حاضر ايران که هنوز از بند مصدوميت رهايي پيدا نکرده اينگونه لب به انتقاد نمي‌گشود و نسبت به وضعيت سهراب مرادي، کيانوش رستمي و ساير ملي‌پوشان ابراز نگراني نمي‌کرد. روزشمار مسابقات جهاني امريکا مدت‌هاست که روي سايت فدراسيون وزنه‌برداري قرار گرفته، اما بحران مالي اين فدراسيون کماکان به قوت خود باقي است و خبري از کمک وزارت ورزش نشده است. تا زماني که بحران اقتصادي اين رشته ادامه داشته باشد و دغدغه‌هاي ملي‌پوشان تا حدودي کمتر نشود نمي‌تواند از پولادمردان انتظار خلق شگفتي را داشت. متأسفانه نارضايتي‌ها تنها به وزنه‌برداري ختم نمي‌شود و فوتسال نيز همانند سال‌هاي اخير با کلکسيوني از بي‌توجهي و سوءمديريت‌هاي مخرب مواجه است.مدت‌ها از مقام سومي تيم ملي فوتسال در جام جهاني  مي‌گذرد اما خبري از پرداخت پاداش‌هاي ناچيز مصوب نيست.  در حالي که ملي‌پوشان فوتبال به خاطر يک پيروزي پاداش مي‌گيرند فدراسيون تلاشي براي پرداخت پاداش فوتساليست‌ها نمي‌کند. البته بي‌توجهي‌ها به پرداخت نشدن پاداش‌ها ختم نمي‌شود و سپردن کميته فوتسال به مديري که مشغله‌هاي فراوان دارد اصلي‌ترين چالش اهالي و ورزشکاران اين رشته است. فوتسالي که موفقيت‌هايش در سال‌هاي گذشته مستمر بوده و به عناوين مختلف جور ناکامي‌هاي فوتبال را کشيده است. منتها براي گرفتن حق و حقوق خود مجبورند ماه‌ها انتظار بکشند و در آخر نيز درد و دلشان را به رسانه‌ها بگويند. بدون شک رها کردن ملي‌پوشان به حال خود، بي‌تفاوتي نسبت به حال و روز آنها و دست و پا زدن فدراسيون‌ها با بحران مالي شيوه درستي براي مديريت ورزش نيست. مصاحبه‌هاي انتقادي ورزشکاران ملي‌پوش علاوه براينکه تمرکز آنها را به هم مي‌زند براي ورزش کشوري چون ايران تأسف‌بار است. بد نيست کمي منصف باشيم و بپذيريم خواسته‌هاي مطرح شده در اين چند وقت اخير در ورزش حرفه‌اي جز ابتدايي‌ترين امکاناتي است که در اختيار قهرمانان قرار مي‌گيرد، اما در ايران حتي تندترين انتقادها نيز تغييري در رويه مديريتي مسئولان ورزش ايجاد نمي‌کند!