روزنامه مردم سالاری
1398/12/12
نیم نگاهی به تاریخ
به تعداد وقوع حوادث و رخدادها، خیلیها سعی کردند تاریخ را تحریف کنند یا فریب دهند، اما تاریخ همیشه در دامن خود شواهدی مدقن و موثق داشته که فریبکاری و ریا را برنمیتابد. همین تاریخ است که انقراض امپراتوریهای بزرگی چون رم، ایران، اتریش، عثمانی و ... را به ما یادآور میشود. این تحولات و دگرگونیها همیشه یک سؤال را در پی داشته و دارد. چرا؟ یقینا پاسخی که میبایست به این سؤال بزرگ داده شود همان است که خودِ تاریخ برای چراییهای هر پدیده در بستر تحولات خود دارد؛ که آن هم مربوط میشود به شیوه حکومت داری و عدم تعامل با مردمان زمانه خود و نداشتن تعادل فکری لازم که نوعی خود شیفتگی را در اذهان مردم نسبت به حاکمان تداعی میکند. بدتر از همه تبعیض و نبود عدالت و نادیده گرفتن مردمانی که بی صدا مانده، که حامیان واقعی کیان یک سرزمین هستند. چه اینکه افرادی با جزم اندیشی و نداشتن دورنمایی برای آینده یک سرزمین، خود را به ندیدن و نشنیدن بزنند، یقیناً تاریخ مسیر خود را میرود و با هیچ اندیشه مخربی سلوک و سازش نمیکند. از همینروست که میگویم وقتی تاریخ تحولات دیگر اقوام و ملتها را مطالعه میکنیم نسبت به پدیدهها و رخدادهای داخلی و جهانی قافلگیر نمیشویم. اینکه مرزهای «ژئوپولیتیک و زمینی» بسیاری از سرزمینها جابجا شده یا درهم فرو ریخته و کاخهای بسیاری لانه جغدها شده جای تعجب نیست. اگر چشم بصیرتی باشد و اندیشهای ژرف که بتواند تحولات جهان را علتیابی و سپس ارزیابی کند، از برون داد آن متوجه میشویم که چه بسیار سرزمینهایی نو از دل تاریخ سربرآوردند که نتیجه چند پاره شدن سرزمینهای بزرگی بوده است. آری، تحولاتی بس سریع و گیج کننده که ابتدا باورش سخت است و چون رؤیایی هولناک میماند، اما همین رؤیاها با شتابی خیره کننده به باوری ابدی تبدیل شده است و همین سرزمینهای نو با شتاب هرچه تمامتر جایی برای موجودیت خود در تاریخ و اذهان انسانها باز میکند که فقط آهی و حسرتی همراه با داغی ابدی را به همراه دارد. قدر مسلم در میان این دگرگونیها که نتیجه خونبارش تاریخ است آن هم به دست بشر، همیشه ردپای سیاستمدارانی ریاکار را میتوان دید! خواه «میرزا آقاخان نوری» باشد که برای نابودی و قتل «میرزا تقی خان امیر کبیر» که وزیر ناصرالدین شاه قاجار بود، گفت: اگر لازم باشد برای خوشنودی شاه ریشم را ... و سپس با گلاب شستشو میدهم. یا پیش از آن، قتل قائم مقام فراهانی که با سعایت روس و انگلیس و سیاست بازان وطنی این فرزانه زمان چهره در خاک کشید. بسیار دیده شده، در رأسی از زمان بین تاریخ و افکار عمومی یک نقطه تلاقی رخ داده که بسیاری از حوادث را روی نمایی میکند. -«مرگش باد هرکه در او غشی باشد»- . بله، خیلیها از سر خشم پنجه بر چهره تاریخ کشیدند و برگهایی از آن را به دروغ آغشته کردند، اما تاریخ همیشه مجال این را یافته که از زیر خاکسترهای زمان سربرآورده و تازگی خود را به رخ آنانی بکشیده که آلودهاش کردند. بهتر آن است تاریخ را تازیانه نزنیم و فریبکارش ندانیم، زیرا او همان آینه ایست در مقابل ما که همه چیز را همان گونه که هست نشان میدهد. آری، تاریخ دستانی را که قبضه دشنهای را محکم چسبیدهاند و در پشت پنهان داشته به خوبی افشا میکند! بیاییم باورکنیم که هیچکس از تاریخ صادقتر نیست.
سایر اخبار این روزنامه
خبر 2
نیم نگاهی به تاریخ
اظهارات باید با تحقیق باشد
خبر
اخلال در نظام سلامت مردم در حد افساد فیالارض است
فرد مرتکب اقدام غیر متعارف در حرم امام رضا (ع) بازداشت شد
بازگشت پرقدرت شاخص بورس به مدار رشد
انتقاد تهران از سازش آمریکا با طالبان
تعیین نحوه افزایش حقوقهای زیر ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
خرس طلایی برای «شیطان وجود ندارد»
چشمانداز مبهم کوالالامپور
حلقههای مفقوده مدیریت بحران کرونا در ایران