تغییرات جامعه ایرانی در پساکرونا

بسياري از متفکرين همچون هابرماس فيلسوف آلماني و کيسنجر استراتژيست آمريکايي درخصوص شرايط پساکرونايي جهان و تاثيرات وضع فعلي بر پساکرونا اظهارنظر کرده‌اند. اما در مورد شرايط پساکرونايي جامعه ايران به‌نظر مي‌رسد که اگر شرايط حادي که اکنون حاکم است کاهش يابد و قابل کنترل شود دولتمردان و مسئولان چاره‌انديشي خواهند کرد. گرچه به اعتقاد بسياري از انديشمندان کرونا در آينده پساکرونايي نيز تاثيرات اقتصادي خود را در اغلب کشورها خواهد گذاشت منتها به احتمال قوي در شرايط پساکرونا به پساسرمايه‌داري خواهيم رسيد. البته تاثيرات اقتصادي پساکرونا بر کشور اينگونه نخواهد بود که عده‌اي براي جبران شرايط گذشته دوباره دست به برخي فعاليت‌هاي اقتصادي همچون اختلاس بزنند. در پساکرونا با اصطلاحاتي همچون آستانه فقر و آستانه بقا مواجه خواهيم بود که شرايط به مراتب دشوارتري را رقم خواهد زد. از اين جهت است که گفته مي‌شود از هم‌اکنون بايد نوعي آگاهي برتر اتفاق بيفتد. در مورد اين مساله و آينده به جاي خوش‌بيني يا بدبيني بهتر است واقع‌بين باشيم و براي اين مهم به اين پرسش پاسخ داده شود که آيا واقعا از وقايع تاريخي درس مي‌گيريم که در آينده خود را اصلاح کنيم؟ مثلا ديگر محيط زيست را تخريب نکنيم و به طور کامل به کيفيت زندگي طبقات محروم و مستضعف توجه کنيم و شرايط آسايش آنها را پيش از گذشته فراهم آوريم. شايد آنهايي که در قدرت هستند اين مفهوم را در نظر نگيرند اما مردم که درد آشناتر هستند بايد بجنبند و آگاهي برتري پيدا شود که همزمان خرافات‌زدايي کرده و روشنگري کند تا بعدا بتوان تحولي بنيادي در جامعه ايجاد کرد. اين اميد وجود دارد که بتوان در آينده پساکرونا شرايط بهتري را داشته باشيم. منتها اين بسته به شرايط و نوع برخورد انسان‌ها است که شرايط را براي اين امر مهم تسهيل کند يا اينکه مانند گذشته در راستاي تخريب محيط زيست يا ديگر مسائل با سرعت بيشتري پيش بروند و جامعه را در مقطعي ديگر با بيماري ديگري مواجه سازند. هر چند که اگر کرونا هم نبود بشر با اين صدمه‌اي که به محيط زيست زده غرامت خود را خواهد پرداخت. نگاهي به تعطيلات عيد در سال‌هاي گذشته نشان مي‌دهدکه روزانه چند نفر معلول و چندنفر از بين رفتند. لذا اکنون سوال مشخص اين است که در شرايط پساکرونايي جامعه بر مبناي خرد ورزي پيش خواهد رفت؟ برخي متفکرين در پاسخ گفته‌اند که درحال حاضر روح حاکم بر زمين خرد ستيزي است. از طرف ديگر درخصوص شرايط روحي و رواني جامعه در وضعيت پساکرونا بايد اذعان داشت همانطور که اگر دانش آموزاني را در يک کلاس نگه داريد و پس از چندي آنها را رها کنيد به سرعت و با گريز بيرون مي‌روند جامعه نيز اينگونه است که هر وقت به مساله‌اي درگير مي‌شود به محض بازشدن دريچه‌اي ممکن است براي جبران آنچه که نداشته سريع‌تر حرکت کند. در نتيجه اين خطر از نظر رواني وجود دارد که جامعه بخواهد مکانيسم جبراني به راه بيندازد و اينجاست که ممکن است خرد آسيب ببيند. قرار نيست که آنچه در شرايط پيشاکرونا به هر دليلي در جامعه وجود نداشته تحت عنوان هر بهانه‌اي در پساکرونا دنبال شود. بايد تغيير فکري ايجاد شود و زندگي با عشق، علاقه و تعادل جلو برود. رسانه‌ها و به‌ويژه مطبوعات رسالت ويژه و ارزنده‌اي در آينده خواهند داشت که از قول خردورزان در آينده پيشنهادهايي ارائه کنند تا در آينده پساکرونايي بتوانيم طرحي نو دراندازيم. به هر صورت تغيير بايد ايجاد شود و رسانه‌ها مي‌توانند زمينه‌هاي اين تغيير را ايجاد کنند. بينش‌ها بايد به زندگي تغيير کند و از روزمرگي کاسته شود. اميد است که در پساکرونا ابتدا ذهن و سپس رفتار جامعه اصلاح شود.