«تندیس سکوت اصلاحات» یا «شارلاتانیسم سیاسی»؟

روز پنج‌شنبه محمد قوچانی سردبیر روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران در سرمقاله روزنامه با عنوان «اصلاحات در تعطیلات» از رکود ایجادشده در جریان اصلاحات پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی انتقاد کرد.
وی در بخشی از سرمقاله خود نوشت: «با گذشت دو ماه از انتخابات مجلس یازدهم کمتر نشست و تحلیل راهبردی از احزاب اصلاح‌طلب درباره نه تنها انتخابات و آینده اصلاحات بلکه نقش سیاست ورزی منتشر شده است و به‌جز مناظره راهبردی سید مصطفی تاج‌زاده و غلامحسین کرباسچی و گفت‌وگوی انتقادی علی مطهری، تندیس سکوت اصلاحات دکتر محمدرضا عارف که «رئیس‌شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان؟!)» هم هست (شورایی که مهم‌ترین کارش خلع‌ید از خویش در تنها مأموریتش بود) هنوز کلمه‌ای سخن نگفته است.»
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با کنایه به سکوت این روزهای محمدرضا عارف تأکید کرد: «کردار رئیس‌شورای سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان یادآور گفتار وزیر اسبق کشور علی‌محمد بشارتی است که زمانی در نعت گفته بود: «حزب خوب است به‌شرط آنکه سیاسی نباشد»! و این وصف شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان است که خوب است چون انتخاباتی نیست!»
به گزارش تسنیم، بخش مهمی از انتقاد قوچانی متوجه محمدرضا عارف رئیس ‌شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بود. انتقاداتی که بارها از سوی وی و سایر چهره‌های کارگزاران علیه عارف مطرح شده بود. برای مثال در روز پایان ثبت‌نام انتخابات مجلس نیز، قوچانی در یادداشتی با عنوان «آغاز پایان اصلاح‌طلبان خسته» نوشته بود: «آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمی‌شوند نیاز نیست در مقام رئیس‌شورای عالی اصلاح‌طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان... این روزها آن‌قدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهراً از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بی‌خیالی و بی‌برنامه‌گی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند.»


انتقادات دو روز پیش قوچانی موجب شد تا علیرضا خامسیان مسئول رسانه‌ای محمدرضا عارف نیز در یادداشتی به وی پاسخ دهد.
خامسیان بابیان اینکه چندی است قوچانی به شدت بیشتری از گذشته به التقاط، اعوجاج و آسمان ریسمان‌بافی روی آورده است، نوشت: «او که می‌کوشد از منظر ژورنالیسم، به سیاست، آن‌هم از نوع اصلاح‌طلبانه‌اش نگاه کند، بی‌التفات به آنچه در بطن و متن و زیر پوست سیاست و اجتماع می‌گذرد، فرصت‌طلبی ژورنالیستی‌اش را به اوج رسانیده است. وقتی ابهام‌ها برداشته شدند و دست‌ها رو شد، دیگر نمی‌توان بسان گذشته در پنهانی و تاریکی سیاست‌بازی کرد. درست است که واقعیات برسازنده گفتمانی‌اند، اما این‌قدر بی‌اصول نیستند که با کنار هم نهادن چند جمله، بتوان واقعیتی دلبخواهانه را به نام گفتمان به خورد جامعه مدنی داد.»
خامسیان با کنایه به قوچانی، وی را «تئوریسین پنداری بی‌التفات به دانش و تجربه» دانست و نوشت: «بر قوچانی نمی‌توان خرده گرفت، که هویت و موجودیت خود را از این بیهوده‌گویی‌ها وام گرفته است. هشدار جدی بیشتر به کارگزاران، آن‌هم به خاطر میراث داری بزرگ‌مردی چون هاشمی است که به تجربه دریافته بود بدون فهم مردم، مطالبات مردم و مصالح و منافع مردم، نمی‌توان سیاست ورزید. حال حزب نزدیک به آن پیر خردمند را چه شده است که سرنوشت و میراث محافظه‌کاری عقل بنیان‌اش را به‌دست ژورنالیست‌های فرصت‌طلب و سیاست‌بازان خلأ‌اندیش و آرمان‌گرای خیالین، اما خود واقع‌گرا پندار، می‌دهد. جای بسی شگفتی است. این رویه‌ها بیش از آنکه پیروی از مشی و مرام هاشمی باشد، خوش‌خدمتی به رقیبی است که محو اصلاحات را در دستور کار قرار داده است و البته کارگزاران را بخشی از این پازل تعریف می‌کند، چه آنکه این جرگه سال‌هاست دیگر خود را در اصلاحات و بزرگانش تعریف می‌کند.»
خامسیان در ادامه به کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران نیز خرده گرفت و نوشت: «تن دادن مجموعه کارگزاران به قالب‌سازی‌های چوبین امثال قوچانی‌ها، برای سیاست ورزی در موقعیتی که ظرافت‌ها و درایت‌های هاشمی گونه، طلب می‌کند، اگر نگوییم خیانت که حتماً بی‌اعتنایی آشکار به مشی و مرام هاشمی است. سؤال اما اینجاست که این رویه اوت زدن و اختلاف‌افکنی درون گفتمانی را کینه‌توزی‌های جناب دبیرکل در دستور کار حزب لیبرال دموکرات می‌گذارد و سپس ژورنالیست خود تئوریسین پندار، حول آنها نظر ورزی می‌کند، یا برعکس جناب دبیرکل مجری تئوری‌های مسخ آمیز آقای تئوریسین می‌شود. داستان هر چه باشد، کارگزاران و دیگر اعضای آن غیر از دبیرکل و تئوریسین ژورنالیست، باید جدی‌اش بگیرند. آنها باید بدانند که البته خردمندترها و البته بی‌کینه‌ها، واقع‌گراترها و وفادارترهایشان به گفتمان اصلاح‌طلبی، خوب می‌دانند که ساز جدایی زدن از گفتمان اصلاح‌طلبی، آنقدر بی‌خاصیتشان می‌کند، که مسیری غیر از شارلاتانیسم و همه را مقصر پنداشتن، پیش رویشان نیست.»
مسئول رسانه‌ای عارف دلیل عدم موفقیت دولت روحانی را به کارگزاران نسبت داد و مدعی شد که آنها دولت را محل سیاست‌بازی خود کرده‌اند «البته پرداختن به این نکته هم شاید خالی از لطف نباشد که اینها همچنان دیواری کوتاه‌تر از دیوار آقای دکتر عارف نمی‌شناسند. تا امروز با ایثار عارفانه‌اش، دولتی که با درایت و ایثار او، بر سرکار آمد را به محل سیاست‌بازی خود کرده‌اند و امروز ناتوانی‌ها و بی‌درایتی‌های آن را از چشم عارف می‌بینند. حالا اگر جریان یا ‌اشخاص دیگری در نقد اصلاحات این حرف‌ها را می‌زدند، می‌توانست قابل تأمل باشد.»
وی در پایان به ماجرای استعفای محمد هاشمی از حزب کارگزاران پرداخت و عنوان کرد: «باید از کارگزاران خواست و البته به ایشان انذار داد که یک بار هم که شده است، راز استعفای آقای محمد هاشمی از حزبتان را بررسی کنند، واقعاً آیا آنچه ایشان در خشت خام می‌دید شما در آیینه و تجربه و بیراهه روی امثال قوچانی‌ها، آن‌هم پس از گذشت سالیان متمادی نمی‌بینید. به حراج گذاشتن میراث هاشمی توسط حزب مدعی میراث هاشمی، جای بسی نگرانی دارد. فاین تذهبون.»