آب برای کودک بلوچ رویا است

  [فاطمه خاوری ‏ ‏ ‏]  ‏سیل که آمد همه چیز را با خود برد. آرد‌های کپرنشینان، تنها قوت لایموت کودکان بلوچ غرق گل شد و ظروف اندکی که در آنها آب ‏و چای می‌نوشیدند، تاراج سیلاب شد‎.‎‏ کودکان و زنان و مردان بلوچ با دیدن قامت گز و گون‌هایی که در آب فرو رفته‌اند، لبخند می‌‏زنند. آنها تصاویر آب و باران را به خاطر می‌سپارند تا توشه روزهای خشکسالی پیش رویشان باشد. آب باران، کپرها، مزارع اندک و ‏جاده‌ها را با خود می‌برد و کم‌کم در گودال‌ها و چاله‌های عمیق راه باز می‌کند و هوتک پدیدار می‌شود‎. هوتک که حاصل جمع ‏شدن آب باران است، خیلی زود رنگ و بو می‌گیرد. لاشه حیوانات و احشام، شست‌وشوی رخت و لباس‌ها و شنای گاه‌وبیگاه ‏کودکان، آب هوتک را آلوده می‌کند‎. هوتک تنها منبع آب آشامیدنی ساکنان منطقه نیست و حیوانات بسیاری مانند شتر، بز، گوسفند ‏و الاغ و استر نیز از آن بهره می‌برند. آب‌های آلوده سبب بیماری‌های گوارشی، اسهال خونی و گاه مرگ‌ومیر کودکان و بزرگسالان ‏می‌شود، اما با وجود این، در نبود آب آشامیدنی مناسب و برنامه‌ریزی‌های اصولی برای مدیریت آب، هوتک‌ها همچنان پر طرفدار است‎. ‏وقتی اهالی نمی‌توانند از آب تانکرهای فصلی بهره‌ای داشته باشند، وقتی کودکان جایی برای تماشا و بازی ندارند، هوتک جولانگاه بازی‌‏های گمشده‌شان می‌شود‎. آب برای کودک بلوچ رویاست. رویایی شیرین که این روزها دست‌یافتنی شده است‎. هوتک اما هر یکی ‏دوماه یک بار کودکان را به کام خود می‌کشد‎.‎‏ غلامعلی بادغن، رئیس شورای عارف آباد می‌گوید: «اتفاقاتی از این نوع فراوان است. ‏ماجرای کودک خردسالی که برای شستن خوشه انگور در آب افتاد. ماجرای دوخواهر به نام‌های منیره و مریم و دوست‌شان، یسری  ‏‏نُه و ده ساله که پس از مدرسه رفتند آب بیاورند و بازنگشتند. دختر شانزده‌ساله کریم و دختر هفده‌ساله شه بخش از روستای رندان در ‏نزدیکی مرز پاکستان و کودکان و نوجوانان دیگری که کنار اقیانوس زندگی می‌کنند و به آب دسترسی ندارند.» او غرق شدن بچه‌ها را ‏ناشی از نبود امکانات و تجهیزات تفریحی در منطقه می‌داند و می‌گوید کاش هر چه سریع‌تر برای بچه‌های ما فضایی در نظر گرفته ‏می‌شد تا آزادانه بازی کنند‎.
علی اصغر نُه‌ساله ساکن روستای عارف آباد، دشتیاری، شاگرد اول مدرسه بود. روز جمعه بیست‌ویکم فروردین، همراه کودکان دیگر در ‏کنار هوتک مشغول بازی بود که صدای دو کودک دیگر را از داخل آب می‌شنود و بلافاصله به هوتک نزدیک می‌شود. دست هر کدام از ‏آنها را می‌گیرد و به بیرون می‌کشد، اما خودش سُر می‌خورد و در عمق دو متری هوتک غرق می‌شود. علی اصغر خوب درس می‌‏خواند. او هوادار نماینده جوان تازه راه یافته به مجلس بود و در‌فضای مجازی با صدای کودکانه‌اش درحالی‌که عکس منتخب ‏خود و خانواده‌اش را در دست گرفته بود اعلام همدلی و هواداری کرده بود. به همین بهانه با معین‌الدین سعیدی نماینده چابهار، دشت ‏یاری، قصرقند گفت‌و‌گو می‌کنیم. او از خبر مرگ علی اصغر اندوهگین است و درباره او مطالبی منتشر کرده. منطقه چابهار و به ‏ویژه دشتیاری کمترین میزان دسترسی به آب شرب را دارد. میزان دسترسی به آب شرب در این مناطق ۱۹‌درصد است و به ۸۱درصد از جمعیت به شکل سقایی آبرسانی می‌شود. سازه‌هایی مانند رودخانه‌ها، برکه‌ها و هوتک‌ها از سر ناچاری، پناهگاه مردم ‏می‌شود. علاوه بر هوتک‌ها که جان کودکان را به خطر می‌اندازد، رودخانه‌های فصلی نیز کودکان را به کام خود می‌کشد و کودکان ‏طعمه گاندوها (تمساح‌های پوزه کوتاه) می‌شوند و هرچند وقت یک بار، اخباری از قطع شدن دست و پای کودکان یا کشته شدن آنها به ‏وسیله گاندو‌های رودخانه‌های فصلی به گوش می‌رسد. البته بسیاری از اخبار و اطلاعات به دلیل بعد مسافت، دوری از مرکز و نبود ‏سیستم خبررسانی مناسب، همچنان در محاق می‌ماند. با وجود اقداماتی که تاکنون انجام شده اما راه‌های نرفته بسیاری داریم، ‏چراکه عمق محرومیت در این مناطق بسیار زیاد است و از شاخص‌های توسعه کمتری در مقایسه با جاهای دیگر کشور بهره برده‎.
نکته مهم این است که اگر هوتک‌ها  و آب‌های پشت سدها مدیریت شود، برای کشاورزی و کشت و زرع مناسب خواهد بود. خط انتقال ‏آب از سد‌های پیشین، زیردان و کهیر که دولت ایجاد کرده است و به اتمام رساندن ساخت‌وساز این مجتمع‌های انتقال آب که تصفیه‌‏خانه‌هایی نیز برای آن در نظر گرفته شده است، می‌تواند بخش بزرگی از مشکل آبرسانی به منطقه را حل کند. در حال‌حاضر، مجتمع ‏آبرسانی تلانگ، پلان و پیرسهراب برای آبرسانی به ۲۶۱روستا در نظر گرفته شده است. مجتمع ۲۰۷ روستایی پایین دست سد ‏پیشین و همین‌طور مجتمع دلگان‌ها و وشنام‌ها نیز اگر به پایان برسد، آبرسانی به اهالی این مناطق تسهیل خواهد شد. مناطق جنوب ‏استان سیستان‌وبلوچستان از شاخص‌های توسعه کمتری برخوردار است. امکانات و فضاهای بازی برای کودکان وجود ندارد. مدارس ‏آنها از نظر کمی و کیفی و سطح علمی و آموزشی در وضع نامناسبی قرار دارد‎. آنها از حداقل تفریحات و فعالیت‌های فرهنگی ‏‏_هنری محروم هستند. شایسته است ارگان‌ها و سازمان‌های فرهنگی- هنری که در حوزه کودکان و نوجوانان مشغول فعالیت هستند با ‏کمک مسئولان استانی امکانات و فضاهایی برای کودکان بلوچستان در نظر بگیرند تا به شاخص‌های توسعه و عدالت اجتماعی کمی ‏نزدیک‌تر شویم و کودکان ما در بلوچستان کمتر قربانی کمبود امکانات و فقر فضاهای فرهنگی شوند‎. عبدالوهاب شهلی‌بر، جامعه‌‏شناس نیز  درباره علل بروز این اتفاقات برای کودکان و راه‌های پیشگیری از آن می‌گوید‎: «یکی از مشکلات ساختاری مدیریت بحران ‏در جامعه‌ای مانند جامعه ایران، نادیده گرفتن کودکان است. هنگام بروز سیل یا بلاهای طبیعی دیگر، خدمات مختصری ارایه می‌شود، ‏اما شدت گرفتن بیشتر نیازها در مرحله پس از بحران و بازسازی نمود بیشتری پیدا می‌کند. در واقع، چون فشار نیازهای حیاتی مثل ‏بازسازی زیرساخت‌ها، جاده‌ها، خانه‌های تخریب شده، تأسیسات عمومی و تأمین تغذیه مردم در اولویت است در مطالبات اجتماعی مردم ‏هم بیان می‌شود و بزرگسالان و جوانان که دسترسی بیشتری برای جهت‌دهی به خواسته‌های اجتماعی دارند، این مطالبات را مطرح ‏می‌کنند. سیاست‌گذاران، نهادها و سازمان‌های دولتی و مردم نهاد نیز بیشتر به این سمت‌وسو می‌روند و دراین میان، کودکان مانند ‏دیگر فرودستان جامعه (زنان و سالمندان) صدایی ندارند‎. دستگاه‌های دولتی که درواقع متولی بازسازی مناطق آسیب‌دیده هستند، ‏توجه کافی به این بخش ندارند. برای اینکه در این حوزه به‌طور خاص در بلوچستان بتوانیم  برای کودکان کاری بکنیم، لازم است تولید ‏محتوا صورت بگیرد و رسانه‌ها، روزنامه‌ها و مراکز فرهنگی متولی فعالیت‌های کودکان، صدای کودکان را بشنوند. به‌عنوان مثال،  در ‏حوزه خودمان (شهر و مسکن) و در ادبیات شهرسازی در ایران، سخن از شهر دوستدارکودک و روستای دوستدار کودک به میان می‌‏آید. درنظر گرفتن حقوق کودکان در شهرسازی و همین‌طور روستاها باید مورد توجه شهرسازان و جامعه‌شناسان قرار گیرد.‏»