از جبهه ندیده‌های دیروز تا بحران ندیده‌های امروز

1- آيت‌ا... هاشمي قريب 30 سال از جبهه نديده‌ها -از زمان پذيرش قطعنامه 598 تا آخرين روز عمرش- به‌خاطر حل بزرگ‌ترين بحران دهه اول انقلاب (پايان جنگ تحميلي) طعنه و ناسزا شنيد! آدم‌هايي که هيچ‌کدام حتي تجربه يک‌هزارم مسئوليت‌هاي آيت‌ا... هاشمي را به عنوان رئيس مجلس و فرمانده جنگ را –آن‌هم به‌طور همزمان- نداشتند، سيل بزرگي از ادعاهاي توخالي، افتراها و تهمت‌هاي ناجوانمردانه راه‌انداختند تا معجزه تسليم صدام را آن‌هم به راي سازمان ملل، معکوس جلوه دهند و طوري تداعي کنند که گويا نظام اسلامي از آن بحران هشت ساله تحميلي شکست خورده بيرون آمده و حرف صدام به کرسي نشسته است. البته آيت‌ا... هاشمي در مقابل، اسرار زيادي در قلب خود داشت ولي هرگز دست به آنها براي دفاع از خود نزد. يکي دو بار که شخصا چند جمله کوتاه از ايشان -بدون حق بازگويي- درباره پشت‌پرده شکست‌هاي فاو و مجنون شنيدم، از شدت تعجب مات مي‌ماندم که چه قلب بزرگي دارد اين آقاي هاشمي که با وجود دانستن اين اسرار، چند دهه از گفتنش استنکاف ورزيده و تخريب‌ها را به جان خريده تا تاريخ مشعشع دفاع مقدس خداي نکرده -حتي به‌اندازه گوشه‌اي- مخدوش نشود و حداکثر در اوج تخريب‌ها، به گفتن يک جمله بسنده مي‌کرد که جبهه نديده‌ها از پايان جنگ انتقاد مي‌کنند. البته خود اين تعبير معنادار هزار حرف ناگفته در خود داشت. 2- قصه پرغصه تقابل جبهه نديده‌ها با آيت‌ا... هاشمي - به سنت آسياب به نوبت- در ايام کنوني به تقابل بحران نديده‌ها و آقاي روحاني تبديل شده است؛ رئيس‌جمهوري که کشور را در لبه پرتگاه اقتصادي و اوج انزواي جهاني تحويل گرفت و بعد از عبور دادن تاريخي کشور از پل نجات بخش برجام، امروز هم دارد با کمترين درآمد نفتي با بزرگ‌ترين بحران بهداشتي، اقتصادي، اجتماعي و حتي امنيتي و مذهبي کشور چهل سال گذشته دست و پنجه نرم مي‌کند. جالب است که باز هم در اين مقطع تاريخي، کساني که هيچ کارنامه‌اي در مقابله با بحران‌ها ندارند و تنها هنر مديريتي آنها در تمام اين سال‌ها خرج کردن پول‌هاي بادآورده بوده، در صف اول انتقاد از روحاني نشسته و گوي سبقت از هم مي‌ربايند. کساني که شايد اگر به جاي روحاني، مديريت بحران کرونا بر عهده آنها بود يا نسخه لوله کردن مردم را در خيابان‌هاي تهران و جاده‌هاي کشور مي‌پيچيدند يا براي باز نگه‌داشتن اماکن مذهبي به بست‌‌نشيني در جمکران مي‌رفتند. بگذريم که پيشکسوت مدعيان امروز مديريت روحاني، سال‌ها قبل از شيوع کرونا، خانه‌نشيني را هم در مقام رياست‌جمهوري شروع کرده بود تا با هدفي برعکس امروز، شايد بتواند خيابان‌ها را شلوغ کند. 3- نگارنده هرگز در مقام بي‌خطا برشمردن کلان مديريت‌هاي ديروز آيت‌ا... هاشمي و امروز آقاي روحاني نيست، که خود آقاي هاشمي هم در زمان حيات به صراحت اذعان کرده بود که من هم خدمت کردم و هم خطا و رئيس‌جمهوري کنوني هم قطعا مديريت خود را مقدس و بي‌خطا نمي‌داند. هدف از اين نوشتار هشداري براي عدم‌تکرار خطاهاي تاريخي است، با لحظه‌اي تصور آنکه اگر در زمان بحران ديروز پايان جنگ يا بحران امروز کرونا، شخصيتي بحران‌آفرين همچون احمدي‌نژاد ميدان‌دار اداره کشور بود چه اتفاقات وحشتناکي مي‌توانست در انتظار کشور باشد؟ پاسخ اين سوال قضاوت درباره عملکرد ديروز آقاي هاشمي و امروز آقاي روحاني را منصفانه‌تر مي‌کند که امام باقر عليه‌السلام فرمودند: «لا عَدلَ كالإنصاف»؛ هيچ عدالتى چون انصاف نيست.