دام ها غذا می‌خواهند

  [امیرحسین احمدی] کرونا آمد و شهرها قرنطینه شد. مقابل هر دروازه‌ای نیروهای انتظامی شهر ایستادند و ورود هر فرد غیر بومی را قدغن کردند. سنندج هم یکی از همین شهرها بود. شهری که در جنوب آن صادق ندری و کارگرانش  300 رأس گاو شیری را می‌پروردند؛ هر روز مقداری شیر را در مرکز شهر می‌فروختند و زندگی می‌گذراندند. صادق از همان روز اول که صاحب دامداری شد، مغازه‌ لبنیاتی هم در سنندج راه انداخت که شیر گاوها را ماست و دوغ و کشک کند و مستقیم به مردم بفروشد. کرونا که آمد، خیابان‌ها که خلوت شد و مردم که در خانه‌هایشان ماندند، کسی دیگر به این فکر نمی‌افتاد که بخواهد شیر بخرد یا کنار غذایش لیوان دوغی هم بخورد. «کاکا! مردم خانه‌هایشان ماندند و خریدی نمی‌کنند. نان هم با ‌هزار ترس و لرز می‌خرند چه برسد به کشک و شیر و دوغ. ما قبلا هر چقدر دوغ می‌فروختیم، این چند وقته یک‌چهارم شده.» داد این دامدار کردستان را اخباری بیرون می‌آورد که هر روز یک تجویز و نظریه پزشکی به گوش مردم می‌رساند. «اوایل هیچ‌کس شیر نمی‌خورد. می‌گفتن شیر برای کرونا بده و مردم هم ترس جان‌شان رو کرده بودن و نه شیر می‌خریدن، نه ماست و نه هیچ چیز دیگه‌ای. کم‌کم دوباره گفتن مشکلی نداره و مردم یک خریدی می‌کنند.» کج‌ دار و مریز دامداری می‌کنیم
همین مدت صادق یک و نیم تن از دوغی که تولید کرده، دور ریخته و به همین مقدار از کیسه شیر و ماستش هم رفته است. «ما هم ضربه خوردیم ولی کج‌ دار و مریز کار را جلو می‌بریم تا خدا چه بخواهد. محصولات که فروش نداشته این چند وقته و ما هم گیر افتادیم.» با اینکه صادق ضرر زیادی داده، اما دلش به این قرص است که در همین یک هفته باز مردم از خانه‌‌هایشان بیرون می‌آیند و برای مایحتاج‌شان هم که شده قدری شیر یا ماست می‌خرند. «ما که کج دار و مریز گذراندیم ولی گاودارهایی که به یک خریدار وابسته بودن یا شیر خام به کارخانه‌ای می‌دادن، این چند وقت زمینگیر شدن چون کسی شیر نمی‌خرید و تا مرز ورشکستگی آمدن.»
اما همه دردسر، فروش محصول نیست. جو و کاه گاوها هم باید به نحوی تأمین شود. صادق در این روزها مشکلی برای تأمین نهاده نداشته، اما دلش قرص نیست که کرونا دامداری را به آنجا برساند که نه جویی پیدا شود نه سویایی که گاوها  بخورند. «این یک‌ماهه، انبارهای شرکت پشتیبانی امر دام استان کردستان، علوفه ذخیره داشتن. مال یک‌سال پیش و شش ماه و هفت ماه پیشه و قوتی شاید نداشته باشه ولی علوفه است و حیوان زبان‌بسته را سیر می‌کنه. ذرت و جو بوده و سبوس هم تولید روز است و از خود تولید استان تأمین شد. تا حالا اوضاع خوب بوده اما من یکی مطمئن نیستم در روی همین پاشنه بچرخه.» صادق نگران است. نگران اینکه ذخیره انبارهای علوفه تمام شود و چیزی برای خوردن گاوها نماند. «کار را پیش می‌بریم ولی نگران این هم هستیم که یک ماه دیگه آذوقه از کجا می‌خواد به دست ما برسه.» سهمیه علوفه کفاف یک هفته خوراک دام را هم نمی‌دهد
ناصر استاد احمدی، مدیرعامل شرکت تعاونی گاوداران مهاد درباره تأمین نهاده برای گاوداران در روزهای کرونازده می‌گوید: «به علت وقفه‌ای که در انتهای ‌سال 98 و ورود به‌ سال جدید، در تأمین نهاده اتفاق افتاد، مشکل خاصی پدید آمد. ازجمله اینکه بخش کنجاله سویا و ذرت و جو را داخل سامانه بازارگاه بردند.»


از نظر استاد احمدی بازارگاه به‌عنوان سامانه‎‌ای که علوفه مورد نیاز را به دامداران بفروشد، زیرساخت‌های لازم را  نداشت و اگر هم زیرساخت‌ها آماده بوده، مشکلاتی داشته است. «من شخصا کنجاله سویا را از سامانه می‌خریدم. در ابتدای ‌سال جدید به محض اینکه شرکت پشتیبانی امور دام، کنجاله سویا را سهمیه‌بندی کرد، 100 نفر از فروشندگانی که در سامانه بودند همگی از بازار بیرون رفتند و این ایجاد اختلال کرد و ما دچار مشکل شدیم و قیمت سویا از 2هزار و 450 تومانی که بود به حدود 4هزار تومان در بازار رسید.»
استاد احمدی خبر می‌دهد که دامداران می‌توانند با تأیید سازمان جهاد استان خود، به‌صورت جزیی از سامانه بازارگاه علوفه بخرند:   «استان یک سهمیه برای دامداری که ثبت‌نام کرده و در بانک کشاورزی هم حساب دارد، در سامانه تعیین می‌کند اما در استان تهران به دلیل تعداد زیاد دامداری‌ها هنوز این امکان فراهم نشده است که همه سهمیه کافی داشته باشند.»
به گفته او، این روزها تعاونی‌های دامداری راحت‌تر می‌توانستند به سهمیه علوفه دست یابند و برای آنها امکان خرید بود اما مسأله بر سر مقدار سهمیه‌ای است که برای خوراک هر دام در نظر گرفته شده است. «سهمیه‌ها را به‌شدت کم کردند و این برای دامدارها مایه دردسر شد. این‌طور که دولت سهمیه‌ها را تعیین کرده است 800 گرم کنجاله سویا در هر روز برای یک دام شیری مقرر شده. یعنی کل سهمیه سویای یک دام در ماه 24 کیلوست و این مقدار شاید بتواند مصرف هشت روز دام را تأمین کند.»
تأمین جو و ذرت نیز به همین دردسرگرفتار آمده است. به گفته مدیرعامل شرکت تعاونی دامداران مهاد برای هر دام شیری یک کیلو و300 گرم جو و ذرت دانه‌ای سهمیه مقرر شده است که  این مقدار در بهترین حالت می‌تواند خوراک یک روز گاوی پر شیرده را کفاف دهد. «مصرف روزانه هر گاو شیری 6 کیلو ذرت، 6 کیلو جو و سه کیلو کنجاله سویاست که بتوانیم حدود 15 کیلوگرم کنسانتره یک گاو شیری پر تولید را جواب دهیم اما با سهمیه یک کیلو و 300 گرم جو و همین مقدار ذرت و 800 گرم سویا نمی‌توان هیچ دامی را بیشتر از یک هفته تغذیه کرد.» در انتظار مجوز بانک مرکزی برای واردات نهاده
حسن عباسی معروفان، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام روز شنبه، کمبود خوراک دام به‌خصوص خوراک نهاده‌های طیور و مرغداری‌ها را تأیید کرده و از این گفته بود که قیمت نهاده‌های دامی نیز بالا رفته است. عباسی معروفان به خبرگزاری فارس گفته بود: «نهاده‌های دامی و به‌ویژه ذرت 90‌درصد وارداتی است و 18‌میلیون تن نیاز کشور برای ذرت، کنجاله، سویا و جوست که 6‌میلیون تن آن در داخل تولید و 12‌میلیون تن آن از طریق واردات تأمین می‌شود که از این میزان 10‌میلیون تن آن ذرت است.»
مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام با بیان اینکه بانک مرکزی ارز مورد نیاز برای واردات نهاده را ‌سال گذشته نداد، گفت: «واردات در اسفند و فروردین انجام نشد، چرا که بانک مرکزی گفته بود نهاده به اندازه نیاز وارد شود و ارز بیشتری برای تأمین نیازی که پیش‌بینی می‌شد در آینده وجود داشته باشد، نداریم.»
او در پاسخ به اینکه آیا مشکل تخصیص ارز بانک مرکزی رفع شد، ‌گفت: «هنوز بانک مرکزی ارز تخصیص نداده، اما دولت عهده‌دار شده و نامه‌ای به بنادر داده که ارز مورد نیاز تأمین می‌شود.»
هر چند تا چند هفته دیگر برداشت جو در بخش‌های مختلف ایران آغاز خواهد شد، اما نکته اینجاست که جو تولید شده در داخل مرزهای کشور کفاف نیاز 17‌هزار و 132 دامداری کل کشور را نمی‌دهد. استاد احمدی در این‌باره می‌گوید: «تولید جو در سطح کشور ما مقدار زیادی نیست و آنچه هم که هست مصرف دامداری‌های کوچک را تأمین می‌کند. معمولا واحدهای بزرگ نمی‌توانند تمام نیاز علوفه خود را از داخل تأمین کنند. برداشت جو حجمی ندارد که بتواند جوابگوی نیاز کشور باشد. در حال حاضر مشکل اصلی عدم تأمین ارز برای واردات نهاده است. درخواست چهارونیم‌میلیارد دلار ارز برای واردات علوفه ازبانک مرکزی انجام شده است که امیدواریم با آن موافقت و واردات علوفه با ارز 4200 تومانی انجام شود.» این سخن استاد احمدی است که باور دارد اگر واردات علوفه انجام نشود، صنعت دامداری کشور چالش‌های بزرگ‌تری را در شرایط همه‌گیری کووید-19 پشت سر خواهد گذاشت. «اگر دولت بتواند آنچه را که از واردات علوفه تعهد می‌کند، انجام دهد مشکل خاصی پیش نمی‌آید. مشکل کمبود نهاده در دو ماهه آینده گریبان‌گیر دامداری و به‌خصوص مرغداری خواهد شد.» دامداری‌های کوچک در معرض آسیب‌ بزرگ‌تر
استاد احمدی معتقد است که سهمیه موجود علوفه برای هریک از 8‌میلیون و 89‌هزار رأس گاو در کشور به معنای کاهش بیشتر و بیشتر تولید شیر خواهد بود. «اگر مقدار تغذیه دام به همین نحو پیش برود باید این را بپذیریم که نمی‌توان توقع گاوهای پرشیرده را داشت و هر آنچه تا امروز صنعت دامداری رشته است، پنبه خواهد شد.»
براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی در‌سال 97، 8میلیون و 89‌هزار رأس گاو اصیل، بومی و آمیخته در کشور وجود دارد. میزان شیر جمع‌آوری شده در‌سال 97، 2‌میلیون و 884‌هزار و785 تن بوده و هر چند فعالان صنایع لبنی از کاهش به زیر 100کیلو سرانه مصرف شیر در کشور می‌گویند اما براساس آمار، سرانه مصرف شیر برای هر ایرانی 121کیلو و 8صدم کیلوگرم است.  
حامد که در یکی از روستاهای جنوب شهرستان گهگیلویه زندگی می‌کند و در تمام مدت عمر خود رنگی از شیر پاستوریزه یا سطل ماست بسته‌بندی شده شرکت‌‌ها را ندیده و زیستش میان عشایر یکجانشین دِشمن‌زیاری و طوایف صالحی باعث شده تا در تمام مدت عمر خود ماست گوسفند یا بزی را بخورد که با دستان خاله یا عمه یا یکی دیگر از زنان طایفه مایه شده، این روزها شک دارد که باید باز هم همان ماست ایل را بخورد؟ همان شیر گاوهای آبادی را بخورد یا نه؟ «این روزها مادرم که بخواهد از همسایه‌ای شیر بگیرد، چه شیر گاو باشد و چه شیر گوسفند یا بز، همه در خانه اما و اگر می‌آریم که معلوم نیست شیر و ماست سالم باشه یا نه.» حامد می‌گوید تنها او و برادران و خواهرانش نیستند که چند روزی کام به دهان گرفتن و نان و ماست نمی‌خورند بلکه خیلی از مردم در دهدشت و لنده و سوق حالا با دبه‌های خالی سراغ خانه هم‌ولایتی دامدارشان نمی‌روند.
نکته‌ای که مدیرعامل شرکت تعاونی مهاد از آن چنین یاد می‌کند:   «دامداری‌های صنعتی و بزرگی که کار می‌کنند برای تأمین نهاده مشکلی ندارند چون پیش‌بینی یک ماه کار خود را کرده‌اند و برای ماه‌های بعد هم مجددا خرید علوفه مورد نیاز ماه بعد را هم کردند، ولی واحدهای خرد یقینا مشکل دارند. چه در خرده‌فروشی‌های محصولات خود و چه در تأمین نهاده.»
او درباره معضل خرید شیر از دامداری‌ها می‌گوید: «15روز آخر‌سال 98 و بیست روز ابتدای امسال با چالش‌های اساسی در خرید شیر مواجه شدیم که پس از گذشت 40 روز از روز بیستم فروردین به این سو به دلیل مجوز صادرات شیر خشک خوشبختانه جذب شیر در بازار بهتر صورت می‌گیرد و این مشکل از بیستم فروردین به نسبت کمتر شده است. با این حال اما مشکل اساسی دامداران خرده‌پا همچنان پابرجاست. در فروش گوشت هم مشکل داریم چون واردات زیادی انجام شده است. من می‌دانم که کشتی‌ها آمدند ولی تأمین ارز نشده است.» قرنطینه خرید گوشت گاو را هم کم کرد
بر اساس آمار، مصرف گوشت قرمز در دوماه اخیر با 40‌درصد کاهش همراه بود و در کنار آن کاهش مصرف شیر هم باعث شد تا تشکل‌های دام و طیور در نامه‌ای به وزیر جهاد کشاورزی در 9بند پیشنهاد دهند که تمهیدی اتخاذ شود تا تولیدکنندگان محصولات پروتیینی بتوانند از طریق تهاتر محصول تولیدی خود را از طریق شرکت پشتیبانی امور دام با نهاده‌های مورد نیاز (ذرت، جو و کنجاله)، امکان تداوم تولید محصولات مورد نیاز کشور را فراهم کرده و مانع کاهش شدید و تأمل برانگیز آنها در آینده نزدیک شوند. در این نامه تشکل‌های دامداری همچنین یادآور شده بودند که «با وجود تجمیع و انباشت بیش از ۲.۵‌میلیون تن نهاده‌های دامی در مبادی ورودی کشور از ابتدای بهمن ماه‌سال ۱۳۹۸ و به‌رغم بروز التهابات شدید ناشی از کمبود نهاده‌ها در بازار و نیازهای فوری تولیدکنندگان مواد پروتیینی به آنها در اقصی نقاط کشور، هماهنگ نبودن سازمان‌ها و دوایر متعدد ذی‌ربط دولتی، سازمان‌های نظارتی و نظام بانکی کشور، موجبات اختلال جدی در فرآیند تأمین و انتقال ارز مورد نیاز این بخش را فراهم آورده و از همین رهگذر ضمن ایجاد محدودیت‌های کم‌سابقه در تأمین و دسترسی نیازهای فوری تولیدکنندگان، زمینه بروز بحران‌های ادواری را در بازار عرضه نهادهای تولید و عرضه محصولات پروتیینی ایجاد کرده است که تداوم این وضع منجر به کاهش شدید تولیدات در ماه‌های آتی خواهد شد.
میهمان ناخوانده و خوش‌نشین کرونا، تنها گاوداری‌های شیری را با چالش مواجه نکرده است. گاودارانی هم که گوساله پروار می‌کردند، این روزها لبه تیغ قدم برمی‌دارند. هندیجان میانه استان خوزستان از همان شهرهای شرجی و گرم نزدیک به دریاست. شهری که محمدحسن در آن گوساله پروار می‌کند. آب‌وهوای شرجی هندیجان باعث شده که اگر کسی بخواهد گاو شیرده پرورش دهد باید دامداری سقف‌داری بزند که دور تا دورش کولر باشد تا شیر گاو از بین نرود. همین هم شده بود که محمدحسن مثل خیلی از هم‌ولایتی‌هایش از خیر ماده‌گاوهای شیرده گذشت و گوساله گوشتی پرورش داد. «امروز یه طوری شده که گو«گاو»فت و فراوونه ولی کشتار کم.»
محمدحسن، خودش هم گاوداری دارد و هم قصاب است. قبل از اینکه کرونا بخواهد مرزهای هندیجان را به روی هر خریدار دامی ببندد، محمدحسن از کرمانشاه، اهواز، اصفهان و خرم‌آباد خریدار داشت. «راه‌های خروجی شهر را که بستن به مشکل خوردیم. امورات ما هم که از همین فروختن گاو و گوسفند رتق و فتق می‌شه. دام هم وقتی زمان اوج فروشش گذشت و نتونستی بفروشیش، هزینه‌هاش بالاتر می‌ره، باید دایم بفروشی که بشه خرج دامداری و مایحتاج زندگی را در آورد. از یک طرف میگن گوشت گاو سرده و سردی کرونا را می‌کشه به خودش. مردم هم گوشت گاو نمی‌خورن.»
«الان چند روزی است که با دستور رئیس‌جمهوری راه‌ها باز شده و مشتری از این طرف و آن طرف زیاد اومده و اگر این چند روز راه‌ها باز نشده بود، دیگر نمی‌دانستیم باید چه کنیم.» محمدحسن می‌گوید: «اینکه سلامتی مردم به خطر می‌افته و اوضاع نابه‌سامون‌تر می‌شه ولی دست کم باز شدن دروازه هندیجان راه چهار تا مشتری شهرهای دیگر را هم باز می‌کنه.»
میان نبود مشتری، اگر هندیجان شهری نبود که زمین حاصلخیز داشته باشد، اگر کاه و یونجه ذخیره نشده بود، احتمالا گاوهای محمدحسن تلف شده بودند. «گاو که گوسفند نیست چوب دنبالش بندازی و بری مرتع عشایری. باید سیش آذوقه بخری و جا کنی تو طویله‌اش. پول هم اگر نباشه از کجا بیاریم آذوقه بخریم. بالاخره کشاورز هم زحمت کشیده که پول محصولش را بده ولی این چند هفته با ذخیره‌ و پس‌اندازی که داشتیم، هر طور بود جلو اومدیم تا ببینیم بعدش چه می‌شه.»