دولت برای آموزش مجازی سرمایه‌گذاری کند

رضا طلابیگی کارشناس حوزه آموزش آموزش مجازی از زمان دولت اصلاحات شروع شد، چون در سطح جهان مهارت‌های چندگانه ICDL شروع شده بود. آن‌زمان این نوع آموزش برای دانش‌آموزان توصیه و پیشنهاد شد. البته برای معلمان کلاس‌های  آموزش ضمن خدمت هم گذاشتند که آموزش مجازی بخشی از آموزش شود ولی بعد از آن دیگر در آموزش و پرورش جدی گرفته نشد. در سال‌های اخیر که کتاب‌های درسی تغییراتی پیدا کرد، در کنار کتاب‌ها یک‌سری فیلم‌های آموزشی و پی‌دی‌اف‌هایی توزیع شد ولی باز هم کسی جدی نگرفت و این نرم‌افزارهای آموزشی به حاشیه رفتند. این برنامه‌ها حتی در  مدارس تیزهوشان یا مدارس غیرانتفاعی که شهریه‌های کلان می‌گیرند، هم جدی گرفته نشد.  شبکه آموزش مجازی در دوره‌های بعد با نصب تابلوهای هوشمند در مدارس ادامه پیدا کرد اما در اغلب مدارس به همین تابلوها ختم شد و نه نرم‌افزارش به مدارس آمد و نه خدماتش. آموزش و پرورش هم آموزش‌های لازم را به معلمان نداد. الان از این تابلوها با وجود هزینه‌های کلانی که بر دوش آموزش و پرورش گذاشتند، استفاده درستی نمی‌شود. مدارس هوشمند سطح‌بندی شده‌اند. از یک لپ‌تاپ یا کامپیوتر ساده در یک کلاس شروع شد تا یک شبکه درهم‌تنیده هوشمند در مدرسه. اینها سطح‌بندی‌ و بخشنامه شد و در مدارس رفت ولی جدی گرفته نشد. همچنین نیروهایی که باید در مدارس پرورش می‌یافتند تا شبکه مدرسه را اداره کنند، تربیت نشدند. بعضی مدارس یک کلاس خالی کردند و سیستم‌ها را گذاشتند ولی نیرویشان توانمند نبود و نتوانست آن را مدیریت کند. نیرویی متخصص که به مفاهیم آموزشی مسلط باشد و با معلمان در ارتباط باشد و به‌عنوان یک نقطه مرکزی اطلاعات را در اختیار معلمان و دانش‌آموزان بگذارد. کسی که با شبکه‌های کشوری در ارتباط و به‌روز باشد. این نیرو در بخشنامه و دستورالعمل آمده بود و تحت عنوان معاون فناوری در چارت مدرسه هستند اما نیروهایی نبودند که در مورد آموزش مجازی تخصص داشته باشند. الان آنها فقط دارند نمره‌ها را وارد کامپیوتر یا ثبت‌نام می‌کنند. آموزش و پرورش این نیروها را آموزش نداد.
درعین حال نگاهی هم در آموزش و پرورش حاکم است که استفاده از تکنولوژی‌های جدید را زیر سوال می‌برد. تلفن‌همراه در مدارس همیشه به عنوان یک تهدید نگاه می‌شود. درحالی که اگر بعد نظارتی‌مان را قوی‌تر کنیم و تلفن‌همراه جزو امکانات خاص دانش‌آموزی باشد، می‌تواند فرصت باشد و خدمات خوبی از آن بگیریم. اما وقتی همیشه اینها تهدید بوده، نمی‌توانیم یک‌مرتبه بیاییم بگوییم به خاطر شرایط بحرانی به این تکنولوژی‌ها به‌عنوان فرصت نگاه کنیم. در نتیجه با شرایطی مواجه می‌شویم که یا دانش‌آموزان به این امکانات دسترسی ندارند یا اینکه باید از وسایل خانواده استفاده کنند. از کل دانش‌آموزان اگر برآورد کنیم، همیشه 40-50درصد دانش‌آموزان   در مورد دسترسی به امکانات با مشکل مواجه هستند.  
ما یک شبکه متمرکز هم نداریم که تیم‌های تخصصی برنامه‌های آموزشی را  پشتیبانی کنند. شبکه آموزش یک بخشی از نیازهای آموزشی را پوشش می‌دهد ولی این نوع آموزش یک‌طرفه است و فقط به دانش‌آموزان اطلاعات می‌دهد. سرگروه‌های آموزشی می‌توانستند در این شرایط فعالیت‌های معلمان و دانش‌آموزان را آنالیز کنند و مرتب بازخورد بدهند و شبکه فعال و درهم‌تنیده‌ای ایجاد شود. اینها باید از پیش برنامه‌ریزی می‌شد. الان آموزش و پرورش دچار یک بلاتکلیفی است. برنامه‌ بازگشایی آن مرتب تغییر می‌کند و حتی رئیسان اداره و مدیران کل خبر ندارند که آیا هفته بعد مدرسه باز می‌شود یا نه. کسی نمی‌داند امتحانات به چه شکلی برگزار خواهد شد.
در دوره ابتدایی مهارت‌های اجتماعی و یادگیری واقعی وقتی اتفاق می‌افتد که بچه‌ها در کلاس درس باشند و از طریق ارتباط رودررو با هم و از همکلاسی‌هایشان یاد بگیرند. نمی‌توانیم آموزش مجازی را یکباره جایگزین آموزش رودررو کنیم، مگر اینکه خرده‌خرده از بار آموزش کلاسی کاهش دهیم و بخش‌هایی از آموزش را در چارت آموزش مجازی قرار دهیم. می‌توانیم الان بخش را پیش‌بینی کنیم و حالت کلاسی و کتاب‌محوری آموزش خود به خود کمرنگ‌تر شود و فعالیت‌های عملی در خانه به بچه‌ها واگذار ‌شود. شبکه آموزش مجازی پس از همه‌گیری بیماری کووید- 19 دارد جای خودش را باز می‌کند و آموزش و پرورش و معلم‌ها قبول می‌کنند که تلفن‌همراه تهدید نیست بلکه می‌تواند ابزار آموزشی باشد.  دولت باید برای آموزش مجازی سرمایه‌گذاری کند و ابزار و امکانات را در اختیار دانش‌آموزان و معلمان قرار دهد. متأسفانه دولت برای آموزش و پرورش کم سرمایه‌گذاری می‌کند. در فقیرترین روستاهای هند و کنیا و روستاهای کوهستانی آرژانتین آموزش مجازی جای خود را باز کرده‌اند، اما درکشور ما با این‌همه سرمایه بر رو و زیر زمین این اتفاق نیفتاده است. دولت باید جیب  خود را شل کند. با این وضعیت بودجه که ۹۵درصد آن حقوق معلم است، چیزی برای سرمایه‌گذاری زیرساخت‌ها نمی‌ماند. اگر دولت سرمایه‌گذاری کند، با توجه به اینکه بچه‌های امروز خیلی جلوتر هستند، به نتیجه می‌رسیم و می‌توانیم در بحران‌های مختلف به این نوع آموزش تکیه کنیم.