صداوسیما سلیقه موسیقایی مردم را تنزل می‌دهد

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:
هنر در این ۴۰ سال با چه چالش‌ها و فرازوفرود‌هایی مواجه بوده است؟
امروز برقراری نسبت جدی میان بسیاری از آنچه به عنوان آثار هنری در جامعه و بعضاً توسط نهاد‌های حاکمیتی عرضه می‌شود با شعار‌ها و آرمان‌های انقلاب خیلی دشوار و فاصله زیاد است. اگر چه هنوز تعریف دقیق و علمی از معیار‌های سنجش این فاصله وجود ندارد. معتقدم در ۴۰ سال گذشته زحمات زیادی در پیشرفت هنر ایران کشیده شده و هنرمندان موفقیت‌های بسیاری به دست آورده‌اند، اما نبود استراتژی مناسب، مدیریت افراد غیرمتخصص بر نهاد‌های هنری و فرعی انگاشتن عرصه هنر در مقایسه با موضوعات سیاسی و بعضاً امنیتی باعث شده عملکرد‌ها روندی نامشخص و پیشرفت و توسعه در این حوزه حرکتی پاندولی داشته باشد. به نظر من هنر انقلابی صرفاً شامل پرداختن به آثاری با موضوعات ارزشی و شعاری نیست و هر اثر هنری که بر اساس «توجه به خیر» و در جهت مصلحت نظام اسلامی و مقتضیات جامعه مفید واقع شود، هنر انقلابی است.
رشد و تحول موسیقی تا چه اندازه در نسبت با انقلاب قابل بررسی است؟ چرا آسیب‌ها در این عرصه زیاد است؟


موسیقی هنری متعالی و معنوی است و در مقایسه با سایر جلوه‌ها و ساحت‌های هنر از قابلیت‌های معنوی و آسمانی بالاتری برخوردار است، به عنوان مثال در بسیاری از هنر‌ها جلوه‌های شهوانی، نفسانی و مفاهیم غیراخلاقی به صورت مستقیم قابل ارائه و اجراست، اما در موسیقی (بدون کلام) اصولا ً مسائلی از این دست راه ندارد. آنچه به عنوان موسیقی مبتذل می‌شناسیم در واقع بار کردن اشعار سخیف توأم با حرکات، پوشش‌ها و حواشی غیراخلاقی بر موسیقی است که قطعاً نگاه ارزشی و اخلاقی حتی در شکل فرامذهبی نیز با آن مخالف است.
از این رو من خود موسیقی را مسئله‌دار و مسئله‌ساز نمی‌دانم بلکه مدیریت ناصحیح بر آن و از طرفی جدی نگرفتن و محدود کردن آموزش عمومی لازم در این حوزه را عاملی می‌دانم که سبب شده سلیقه موسیقایی مردم خصوصاً جوانان و نوجوانان در سطحی نازل قرار گیرد و طعم موسیقی مطلوب فراموش گردد.
متأسفانه صدا و سیما که مهم‌ترین نهاد ذائقه‌ساز در این حوزه محسوب شده و خود موظف است موسیقی مناسب را به جامعه تجویز کند، امروز بیشتر به ویترینی برای تبلیغ خواننده‌های پولی مبتذل و عرصه سعی و خطای مدیرانی تبدیل شده که خود سلیقه هنری و سطح بالایی برای درک و تشخیص موسیقی خوب ندارند. در این میان هنرمند انقلابی ابتدا باید در قوت‌بخشی به تکنیک و محتوای اثر خود و سپس به صیانت از خط‌مشی ارزشی و آرمانخواه هنرش همت گمارد و به صرف دریافت سفارش از فلان نهاد و سازمان در مسیر‌های ناصحیح و غیرمؤثر در جریان هنر انقلاب حرکت نکند.
انقلاب اسلامی چه اندازه در کیفیت هنر ایران تأثیرگذار بود؟
با پیروزی انقلاب جهش بسیار جدی در کیفیت و محتوای آثار هنری به وجود آمد که در چند حوزه قابل توجه است: به جهت ماهیت ارزش‌مدار و استکبارستیز انقلاب و تکیه آن بر اسلام و مرجعیت دینی، رفع ابتذال و مقابله با جلوه‌های نازل، شهوانی و غیراخلاقی در آثار مختلف هنری مورد تأکید قرار گرفت که چنین اصلاحی آثار هنری و هنرمندان را به شدت به سمت فرهیختگی و جدیت پیش برد. فضای حماسی و ملی به وجود آمده در جامعه انبوهی از مفاهیم جدید و دستمایه‌های بکر را در ذهن هنرمندان به جوشش آورد که پیش از انقلاب یا مجال ارائه نداشتند یا چندان مورد اقبال و دغدغه جامعه نبودند.
انقلاب اسلامی برخلاف بسیاری از انقلاب‌های دنیا که ماهیتی کارگری- دهقانی یا ساختاری نظامی- چریکی داشتند بیشتر انقلابی شهری و برخاسته از نهاد‌های فرهنگی از جمله حوزه و دانشگاه بود و رهبری فکری و عملیاتی آن تماماً توسط عناصر فرهیخته، دانشمند و دارای نگرش‌ها و سوابق فرهنگی انجام می‌شد، از این رو نگاه عمیق فرهنگی در بین مسئولان انقلابی و در نتیجه توجه و درک آن‌ها از هنر (در مقایسه با سایر انقلاب‌ها) باعث شد اکثر هنرمندان متفکر و جدی پس از انقلاب مجال بیشتری برای طرح آثار و ایده‌های خود بیابند. همه این موارد باعث رشد کیفی و کمی بسیاری از آثار هنری پس از انقلاب شده، اما آسیب‌های زیادی همچنان وجود دارد که چالش جدی هنر در ایران است.