آب بگذارید و نان قسمت کنید!

دو چیز در مواجهه ایران با قضیه کرونا غیرقابل انکار و گفتنی و ستودنی است. اول آنکه مواجهه رسمی جمهوری اسلامی ایران با شیوع ویروس کرونا، جزو علمی‌ترین و تخصصی‌ترین رویارویی‌ها بود. در همان آغاز شیوع کرونا، رهبر انقلاب در یک جمله راه را بر هرگونه تصمیم دوگانه یا غیرعلمی بستند: «دستورات ستاد مقابله با کرونا برای همه لازم‌الاجراست.»
این فرمان یعنی هر تصمیمی در این باره باید در جمع تخصصی و علمی ستاد کرونا گرفته شود. شاید اگر این توصیه و فرمان نبود، در همان آغاز کار که برخی متولیان حرم‌های مطهر و تریبون‌داران و فعالان مجازی دینی، در حال زمزمه مخالفت خود با تصمیمات ستاد کرونا بودند، کار گره می‌خورد. چنانکه امروز که رئیس‌جمهور امریکا از طرفدارانش می‌خواهد در ایالت‌هایی که به قرنطینه پایبند هستند، با سلاح به مقابله با پلیس‌های ایالتی بیایند و «ایالت‌های خود را آزاد کنند»، کار بر فرمانداران مشکل شده است و روزنامه رسمی لس‌آنجلس‌تایمز درخواست تجزیه امریکا را مطرح می‌کند.
دوم، اهمیت فرمان «کمک مؤمنانه» است. گرایش‌های انسانی و خیرخواهانه در همه ملت‌های جهان کم و بیش موجود است، اما در برخی کشور‌ها این کمک‌های خیرخواهانه به عادات اجتماعی و رفتار‌های قانونی ملت‌ها بازمی‌گردد، نه به اهمیت انسانی و الهی آن. به‌ویژه وقتی پای ثروتمندان و نهاد‌ها و شرکت‌های بزرگ در میان باشد، مصنوعی و تبلیغی بودن آن بیشتر عیان است. در واقع کار خیر نه «برای رضای خدا» که با هدف مشارکت در نظم اجتماعی و عمل به قانون انجام می‌شود. حتی در خود غرب اذعان می‌کنند که هیچ ثروتمندی در کار خیری شرکت نمی‌کند، مگر آنکه امیدی به افزون شدن ثروتش از همین طریق بسته باشد!
برای ملت مسلمان ایران البته بخش رضایت الهی این کمک‌ها پررنگ‌تر است. گستردگی کمک‌ها و انجام بسیاری از آن‌ها در سکوت خبری گواهی بر رفتار خداپسندانه به جای رفتار دولت‌پسندانه است.


تفاوت اثر کمک بر مبنای عادات و رسوم قانونی و اجتماعی -که امروزه در بیشتر جهان متعهد به آن هستند- با رفتاری که فقط برای جلب رضایت خدا باشد و مخصوص مؤمنان ادیان توحیدی است، در داستانی از مثنوی به خوبی توصیف شده است:
در شهر آتشی می‌افتد و همه چیز را از خشک و‌تر می‌سوزاند. مردم پیش خلیفه می‌روند و می‌گویند هرچه آب بر این آتش می‌زنیم، شعله‌ورتر می‌شود. خلیفه غفلت آن‌ها را گوشزد می‌کند:
گفت آن آتش ز آیات خداست
شعله‌ای از آتش بخل شماست
آب و سرکه چیست، نان قسمت کنید!
بخل بگذارید اگر آل منید
مردم می‌گویند اتفاقاً ما اهل جود و جوانمردی هستیم و دست‌گیر مردم، اما خلیفه می‌پرسد آن بخشش‌های شما بر حسب رسم و عادت بود یا برای خدا؟!
خلق گفتندش که در بگشوده‌ایم
ما سخی و اهل فتوت بوده‌ایم
گفت نان در رسم و عادت داده‌اید
دست از بهر خدا نگشاده‌اید!
بهر فخر و بهر بوش و بهر ناز
نه از برای ترس و تقوی و نیاز
اهل دین را باز دان از اهل کین
همنشین حق بجو با او نشین
هر کسی بر قوم خود ایثار کرد
کاغه (جاهل) پندارد که او خود کار کرد   مولانا ایثار بر مردم را «کار»‌ی نمی‌داند، مگر آنکه آن کار از بهر خدا گشوده شده باشد. این راهبردی است برای رزمایش مؤمنانه در ایران که با خالصانه‌ترین نیت‌ها دنبال و اجرا شود و از آنچه تاکنون بوده تا اوج نیاز مردم، اوج بگیرد.