عطش قدرت

مجلس یازدهم به زودی درحالی فعالیت رسمی خود را آغاز خواهد کرد که در هفته‌های اخیر موضوع ریاست این مجلس در میان جریان برنده انتخابات بحث‌های بسیاری را ایجاد کرده است. از آنجایی که اصولگرایان توانستند به مدد مشارکت پایین تر از حد معمول انتخابات مجلس در ادوار گذشته اکثریت مطلق را در دوره یازدهم بدست آوردند طبیعتا انتخاب رئیس مجلس نیز با توجه به یکدستی خانه ملت نباید موضوع مهمی اطلاق می شد چرا که اکثریت از یک تفکر هستند با این حال عطش قدرت در این طیف موجب شده تا موضوع ریاست به مباحثه و گاه مجادله در میان این جریان تبدیل شود. با توجه به اینکه هیچ گروه یا حزب دوران اصولگرایی نتوانسته غالب بر منتخبان مجلس شود حالا هرکدام در این میدان یکدست به رقابت درون جریانی روی آورده اند. از آنجایی که رقبای این طیف در انتخابات نتوانستند حضور جدی داشته باشند و چهره‌های توانمند و حتی تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس دهم نیز در فرآیند رقابت حضور نداشتند و انتخابات دور دوم نیز به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاده حالا به نظر می رسد برخی در طیف اصولگرایی به دنبال مخالف تراشی یا رقیب تراشی از بیرون هستند و اینگونه القا می کنند که جریان رقیب به دنبال تضعیف مجلس یازدهم است. چنین رویه ای پیش از این نیز از سوی این جریان دیده شده که در واقع مهمترین هدف آن عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری نسبت به رویدادهایی است که در آینده مجلس یازدهم درباره آن باید پاسخگو باشد. به طور کلی جریان محافظه کار همواره تلاش کرده به گونه ای نقش بازی کند که گویی آنها همیشه به دور از قدرت بوده اند و با تئوری های
توطئه به دنبال ترسیم شرایط هستند. به نظر می رسد این رقابت تنگانگ درون جناحی و در کنار آن نسبت دادن برخی موضوعات به رقیب سنتی اصولگرایان فرار به جلویی پیشاپیش برای ناکامی های احتمالی خواهد بود. با این حال مجلس یازدهم باید این نکته را
درنظر داشته باشد که شرایط کشور در ابعاد مختلف و به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشت بسیار پیچیده است و شرایط پساکرونا نیز با قبل از آن متفاوت خواهد بود. بنابراین، این مجلس باید دوره خطیری که مسئولیت را برعهده گرفته را کاملا درک کند و بداند تمام مردم برای دستیابی به مطالبات به حق خود پاسخگو کردن تمام مسئولان را در دستور کار خواهند داشت. این درحالی است که زمزمه هایی شنیده می شود
که اصولگرایان به دنبال این هستند تا از ظرفیت های ایجاد شده برای برنامه ریزی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز استفاده کنند و جاده یک طرف قدرت را برای خود تقویت کنند. باید دید آیا شرایط ویژه کشور در پساکرونا بار دیگر اجازه یکدست سازی قدرت را به این جریان خواهد داد یا مسئولان نظارتی با هوشیاری فرصت برای رقابت را در 1400 به طور جدی گسترده خواهند کرد.