روزنامه ایران
1399/02/09
سرمایه گذاری برای سرمایه اجتماعی
مصطفی معین
استاد دانشگاه
از بزرگترین مزیتهای نسبی ایران ما، داشتن سرمایههای عظیم انسانی، تاریخی، فرهنگی و تمدنی است. اگر این سرمایههای ارزشمند را با موقعیت ژئواستراتژیک، سرمایههای زیرزمینی نفت و گاز و منابع زیستی و طبیعی جمع کنیم، قدرت و پتانسیل بالقوهای شکل میگیرد که کمتر کشور دیگری با آن قابل مقایسه خواهد بود. آنچه بهنظر میرسد برای پیوند زدن و به بهرهوری رساندن این منابع مورد نیاز است، «سرمایه اجتماعی» است. سرمایه اجتماعی زمانی شکل میگیرد که اولاً آحاد جامعه فارغ از نیازهای اولیه غریزی و زیستی از آگاهی، فرهنگ و اخلاق شهروندی برخوردار شده و علاوه بر تلاش فردی برای به رشد و کمال رساندن ظرفیتهای انسانی خود، به کنشگرانی فعال بر پایه اعتماد به یکدیگر، مسئولیتپذیری، مشارکتجویی و اصلاح اجتماعی تبدیل شوند.
این جمله که از امام علی(ع) درباره عظمت انسان روایت شده گویای همین واقعیت است: «تو فکر میکنی که موجود کوچکی هستی! در صورتی که در وجود تو جهان بزرگی قرار دارد!»(اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر).
نقطه اوج شکوفا شدن استعداد انسانی در یک کشور زمانی است که با سیاستگذاری و برنامهریزی کلان و بلندمدت، زمینه چنین تحول فردی و اجتماعی ایجاد شود و بهدنبال آن انسجام، هم افزایی و اقتدار ملی و بینالمللی رخ دهد. پدیدهای که در اقتصادهای شکوفای جوامعی چون مردم ژاپن، کره و چین در دهههای اخیر به وقوع پیوسته است. محوریترین مؤلفه چنین تحول فردی و اجتماعی، برخورداری این جوامع از مدیریتهای باثبات و توانمند علمی است. عبدالسلام دانشمند فقید پاکستانی در فیزیک اتمی که اولین برنده جایزه نوبل در جهان اسلام و از صاحبنظران امر توسعه در جهان سوم است، علت عقب افتادگی این کشورها را بیثباتی در مدیریتهای کلان آنها میدانست. او اعتقاد داشت که در دنیای کنونی بهدلیل تحولات شگفت علم و فناوری، همه چیز در حال تغییر و دگرگونی است و عدم تداوم سیاستها و برنامهریزیهای توسعه کشورهای اسلامی و جهان سوم به علت تغییر پی در پی مدیریتها که آن هم ناشی از مشکلات ساختاری، سیاسی و جنگ قدرت است، فرصت دستیابی به اهداف پیشبینی شده در برنامهها را از آنها سلب میکند. این واقعیتی است که موجب شکست ۷ برنامه توسعه رژیم گذشته و برنامههای توسعه بعد از انقلاب در دستیابی به اهداف مورد نظر گردید.
اگر بهطور خاص بخواهیم به تنگناهای پیشرفت و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در کشور خودمان اشاره کنیم، یکی، اشکالات ساختاری در قانون اساسی است و آن عدم تناسب منطقی میزان اختیارات ارکان قدرت با مسئولیتهای آنهاست که موجب تداخل وظایف، دوباره کاری و اصطکاک دائمی مسئولان با یکدیگر و از دست رفتن فرصتهای ملی است. ناکارآمدی و پاسخگو نبودن کارگزاران، عدم شفافیت و فساد در لایههای مختلف آن از پیامدهای جبری این ضعفهای ساختاری است. گسترش فقر و نابرابری، خالی شدن روستاها و افزایش حاشیهنشینی، بیکاری روزافزون و گسترده تحصیلکردگان و دانش آموختگان جوان، سیل مهاجرت نخبگان علمی و مدیریتی و صاحبان سرمایه به خارج، بیتفاوتی و ناامیدی، اختلالات روانی، اعتیاد و طلاق و خشونت در چهرههای گوناگون آن جلوههایی از این تشتت و ناکارآمدی مدیریتی است.
مخاطرات ناشی از ساختار نفتی اقتصاد ایران را که در بیش از یکصد سال گذشته بر پایه خام فروشی و واردات کالاهای مصرفی پایهگذاری شده، بنیانهای تولید کشاورزی و صنعت و صادرات غیرنفتی را به نابودی کشانده است. حاکم شدن عقلانیت ابزاری، فرهنگ کاسبکاری، پیگیری منافع شخصی و بیتفاوتی نسبت به مسائل و مشکلات جامعه و منافع ملی در سطوح مختلف و بویژه در میان نخبگان از دیگر خطراتی است که پیشبینی آینده کشور را با تردید و ابهام مواجه کرده است.
به نظرم بعد از چهار دهه تجربه و چالشهای سخت، حال نیاز به تغییری بنیادین در نوع نگاه به انسان بهعنوان هدف اصلی آفرینش وجود دارد، انسانی که آزاد آفریده شده و حق انتخاب دارد. نظام اجتماعی در بخشهای مختلف آن، اعم از حوزه سیاست و اقتصاد، دین و حکومت و علم و مدیریت همگی باید در خدمت رشد و کمال او قرار گیرد. سیاست و قدرت و حکومت هدف نیست، تنها ابزاری برای خدمت هستند و همگی مسئولان باید خود را مدیون مردم و در خدمت آنها بدانند و ادای دین کنند، نه حاکم و قیم و مسلط بر آنها. طبیعی است که با چنین انگیزه و چنین هدفی، دیگر جایی برای اختلاف و جنگ قدرت باقی نمیماند. جذب و مشارکت دادن زنان و مردان و دانشمندان جوان ایرانی در مسئولیتهای اجرایی، سیاستگذاری و برنامهریزی برای ارتقای سلامت و امید اجتماعی، شفافیت و رفع فساد و تبعیض در اشکال موردی و ساختاری آن، ایجاد فرصتهای برابر و عادلانه مشارکت سیاسی و دسترسی به اطلاعات، تقویت نهادها و سازمانهای مردم نهاد، رصد کردن پیشرفتهای جدید علم و فناوری در دنیا و دستیابی به آنها، حمایت از تولید داخلی و قطع ناف اقتصاد از صادرات نفت خام از جمله راهبردها و راهکارهایی است که میتواند برای برون رفت از بحرانهای کنونی مطرح شود.
سایر اخبار این روزنامه
ایران در رقابت جهانی تولید واکسن کرونا حضور دارد
امید ، تحمل را بالا میبرد
دولتی ها اجارههای بخش خصوصی را ببخشند
دست از خیالپردازی بردارید
ایران همدل
تعداد مبتلایان به کرونا سه رقمی شد
فاز بعدی بحران؛ تعطیلی صنایع نفتی
فناوری هایی که در قرنطینه عصای دست سالمندان شده اند
آوردهها و بردههای سیل برای کشاورزان جنوب کشور
پیشنهاد پلیس برای اعمال محدودیت تردد در محدودههای طرح ترافیک
مسئولان فدراسیون مقصر اتفاقات اصفهان هستند
شاخص بورس طی یک سال 4/5 برابر شد
هدیه تولد ماسک مجلسی
سرمایه گذاری برای سرمایه اجتماعی
شورای شهر و دو راهی مدیریت محلی یا تمرکز ملی
روزهای سخت شورای پنجم
شورا به مثابه امر اجتماعی
وقتی در #خانه نیستیم برای جلوگیری از شیوع کرونا فاصله با افراد را رعایت کنیم
سرپاماندن اقتصاد اولویت دولت
پیشبینی 30 هزار میلیارد تومان واگذاری در سال جاری