روزنامه آرمان ملی
1399/02/18
تشنگان قدرت در اوج؛ معيشت مردم مغفول
آرمان ملي- احسان انصاري: حجتالاسلام مسيح مهاجري مديرمسئول روزنامه جمهوري اسلامي و از نجات يافتگان بمبگذاري هفتمتير سال1360 است که از چهرههاي اعتدالگراي فضاي سياسي ايران به شمار ميرود. دوستي ديرينه و نزديکي با آيتا... هاشمي رفسنجاني از ديگر ويژگيهاي اين روحاني برجسته انقلاب است. حجتالاسلام مهاجري در اين گفتوگو تصريح ميکند:« از سياستهاي غلط اقتصادي کنوني و ناکارآمديهاي بعضي مسئولان کنوني که بگذريم، بعضي رقابتهاي سياسي ميان جناحها و باندهاي قدرت نيز به گسترش فقر و محروميت و زيادتر شدن فاصله طبقاتي در جامعه ميانجامد. مهرههاي اصلي در ميدان اين رقابت زيانبار، شکمهاي سير و جيبهاي پرپولي دارند و به همين دليل نميتوانند درد محرومين را بفهمند. کساني که با حقوق چند دههاميليون توماني و درآمدهاي جانبي نجومي زندگي ميکنند، وسيله نقليه و بنزينشان مجاني است، خانههاي اشرافي دارند و در اتاقهاي دربسته مشغول طراحي براي افزايش قدرت و پول خود هستند، طبيعي است که نفهمند مردم چه ميکنند». در ادامه ماحصل اين گفتوگو را ميخوانيد.تحليل شما از اتفاقات سال98 چيست؟ چرا در اين سال مردم ايران با تلخيهاي متعددي مواجه شدند؟
سال 1398 يکي از سالهاي پرحادثه براي ملت ايران بود. اين سال، با سيلهاي کمسابقه در چندين استان کشور آغاز و بعد از مدتي چند زلزله در نقاط متعدد به آن افزوده شد. حوادث ديگري که ناشي از بيتدبيريها، منازعات جناحي و فشارهاي خارجي بودند از قبيل اتفاقات بعد از گراني بنزين، تنگتر شدن محاصره اقتصادي با تحريمهاي حداکثري ترامپ عليه کشورمان و بيتصميمي درباره لوايح مرتبط با «افايتياف» برمشکلات افزودند و مردم را در تنگنا قرار دادند. در اسفندماه، انتخابات مجلس شوراي اسلامي و ويروس کرونا هم به اين مجموعه اضافه شدند. هرچند دولت آقاي روحاني ضعفهايي دارد ولي در برخورد با اين حوادث انبوه تا حدودي توانسته موفق عمل کند بهويژه آنکه فشارهاي داخلي نيز به اين دولت اجازه نميدهد آنطور که خود ميخواهد عمل کند و گاه چارهاي غير از اتخاذ تصميمهاي تحميلي ندارد. در چنين شرايطي نقد عملکردها کار آساني نيست. با سيل و زلزله خوشبختانه خود مردم و مجموعه دستگاههاي دولتي و غيردولتي توانستند به خوبي مقابله کنند.
بدون شک اتفاقهاي اجتماعي و سياسي سال98 از بسياري جهات با موارد مشابه در گذشته متفاوت بود. تحليل شما از اين واقعه چيست؟
طرح اصلاح قيمت بنزين و تخصيص تمامي درآمد حاصله به 18ميليون خانوار ايراني که گفته ميشد 60ميليون نفر را دربرخواهد گرفت، بهوضوح نشان ميداد اين طرح کارشناسي شده نيست. اولين دليل براي اثبات غيرکارشناسيبودن طرح اين است که بر اين فرض غلط استوار شده که در کشور 18ميليون خانوار شامل 60ميليون نفر نيازمند دريافت يارانه وجود دارد که بايد علاوه بر دريافت يارانه قبلي، از دريافت يارانه جديد هم برخوردار شوند. گفته ميشد تصميم براي افزايش قيمت بنزين اجتنابناپذير بود ولي آيا راهکار اجرائي آن بايد تا اين اندازه غيراصولي باشد؟ اين موضوع کليدي و بنيادي از آن جهت اهميت دارد که بهوضوح نشان ميدهد طرح قبلي براي پرداخت يارانه بهکلي اشتباه و زيانبار بوده و نهتنها از جمعيت نيازمندان دريافت يارانه نکاسته بلکه مطابق تلقي دولت کنوني، اينک 60ميليون نفر نيازمند دريافت يارانهاي بيشتر هستند. نکته ديگر آنکه توضيحات و تلاشها براي جا انداختن يارانه قبلي هم بهکلي رنگ باخته و اکنون همه ميدانند که ادعاي عادلانه کردن توزيع يارانهها و احقاق حقوق محروميني که بهخاطر نداشتن خودرو، از يارانه تخصيصي به سوخت و ساير يارانههاي پنهان ازجمله آب، برق، گاز و... از آن بهرهاي نبردهاند، تا چه اندازه بيمعني و فاقد پشتوانه کارشناسي است. متاسفانه دولتهاي گذشته و دولت کنوني بهرغم تمامي سختيها و مشکلات موجود در مسير تامين هزينههاي پرداخت يارانه و تحمل آن، با گشادهدستي و بدون قبول زحمت بررسيهاي کارشناسي و تخصيص منابع در جهت برآورده کردن نيازهاي بنيادي و زيربنائي جامعه و کشور، عملا سادهترين راه ممکن را انتخاب کرده و به پرداخت پول توجيبي به ميليونها نفر اکتفا ميکنند که البته تصميمي غيراصولي و «نقض غرض» است. جاي تعجب است که دولتهاي گذشته و حال با وجود گذشت 15 سال از اجراي اين طرح غيراصولي هنوز هم نتوانستهاند يارانه ثروتمندان و خانوارهاي برخوردار را با قطعيت و اطمينان کامل قطع کنند و حتي بسياري از مرحومان و وراث آنها هنوز هم يارانه دريافت ميکنند ولي دولت کنوني بجاي تلاش و برخورد کارشناسي، بازهم راهکار تنبلانهاي را برگزيده و تلاش کرد به 60ميليون نفر يارانه بيشتري بدهد! درحالي که براي سالهاي متمادي مرتباً از تامين هزينههاي لازم و حتي واجب جهت طرحهاي زيربنائي، اشتغالزا و عامالمنفعه کاسته و سرمايهگذاريهاي عمراني - ÈåÏÇÔÊí- ÏÑãÇäí æ ÊæÓÚåÇí ÑÇ ãÑÊÈÇð ãÚØá گÐÇÔÊåÇäÏ. ÇíکÇÔ ÏæáÊåÇí ÓÇÈÞ Èå íک ÈÑÑÓí کÇÑÔäÇÓÇäå ÏÑ ÊÎÕíÕ ÇäÍÑÇÝí æ åÏÑÑÝÊ ÕÏåÇåÒÇÑãíáíÇÑÏ ÊæãÇä ÓÑãÇíå æ ÈæÏÌå ÈíÊÇáãÇá ÏÑ Çíä 15ÓÇáå ãíپÑÏÇÎÊäÏ ÊÇ ÌÇãÚå ÑÇ ÈÇ íک ÊÕãíã åæÔãäÏÇäå æ ãÏÈÑÇäå ÇÒ Çíä «ÒíÇä ÇäÈÇÔÊå» æ ÏÑÍÇá ÇÝÒÇíÔ äÌÇÊ æ Èå ÊÇËíÑÇÊ ãÎÑÈ Âä پÇíÇä ãíÏÇÏäÏ چÑÇکå åíچäÝÚ ÞÇÈá ÐکÑí ÈÑÇí ÔÑæÚ æ ÇÓÊãÑÇÑ Çíä ÊÕãíã پÑÎØÇ æÌæÏ äÏÇÑÏ. ãÓÆæáÇä æ کÇÑÔäÇÓÇä ãÑÊÈÇð گáÇíå ÏÇÑäÏ کå ÓíÓÊã ÍãáæäÞá Úãæãí، ÔÈکå ÊÇکÓíÑÇäí æ ÍÊí ÎæÏÑæåÇí ÊæáíÏ ÌÏíÏ ÈÇ ãÔکáÇÊ ÝÑÇæÇäí ãæÇÌåäÏ æáí ÇÒ ÊÇãíä åÒíäååÇ æ «ÓÑãÇíå ÏÑ گÑÏÔ» ÈÑÇí ÂäåÇ äÇÊæÇääÏ، چÑÇکå íÇÑÇäååÇí ÈíãäØÞ ÊãÇãí ÊæÇä ãÇáí ÏæáÊåÇ ÑÇ ãíÈáÚÏ æ ÝÑÕÊí ÈÑÇí ÊÎÕíÕ ÇÚÊÈÇÑÇÊ ÌÏíÏ Èå ÒíÑÓÇÎÊåÇ ÈÇÞí äãíگÐÇÑÏ. ÏÑ چäíä ÔÑÇíØí ÏæáÊ ÊÏÈíÑ æ ÇãíÏ Èå ÝکÑ چÇÑåÌæíí ÇÒ äæÚ ÛíÑکÇÑÔäÇÓí ÔÏå ÈÑãíÂíÏ æ ÇÒ íکØÑÝ ÞíãÊ ÈäÒíä ÑÇ ÇÝÒÇíÔ ãíÏåÏ æ ÇÒ ØÑÝ ÏíگÑ ÊãÇãí ÏÑÂãÏåÇí ÍÇÕáå ÑÇ پíÔÇپíÔ æÚÏå ãíÏåÏ کå Èíä 60ãíáíæä äÝÑ ÚÇÏáÇäå ÊæÒíÚ کäÏ.
چرا مسئولان در مقابل بحرانها و دغدغههاي معيشتي مردم راه چاره مناسبي پيدا نکردند؟
استفاده از رهنمودهاي امام در فضاي غبارآلود کنوني بهترين راه براي پيدا کردن مسير و نجات يافتن از گرفتار شدن در بيراهه است. امام در اوج قدرت و محبوبيت دوران رهبري انقلاب و نظام جمهوري اسلامي گفتند:«اگر ما بخواهيم اسلام را حفظ کنيم و بخواهيم ايران را يک نمونه در عالم نشان بدهيم و بگوييم يک نمونه است و يک الگو هست، با رفتن شاه درست نميشود، با رفتن ظالمها درست نميشود. اگر بنا باشد ظالمها رفتند و ما يک دسته ديگر جايشان نشستيم و همان کارها را به اندازهاي که قدرت داريم بکنيم، ما هم همان هستيم، ما هم همان رژيم هستيم، ما هم همان ظالم هستيم. اين، يک مطلبي است که همه بايد بدانند و همه ملت بايد بدانند.» اين سخن امام خميني مربوط به خرداد 1358 است. امام، در آن زمان هنوز در قم بودند و در آن مقطع زماني در اوج قدرت و محبوبيت قرار داشتند. توجه به همين نکات، ميتواند ما را به اين واقعيت ظريف رهنمون کند که بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي از همان آغازين روزهاي تاسيس اين نظام به آفتها توجه داشتند و بنا را بر اين گذاشته بودند که همواره خطر بروز اين آفتها را گوشزد کنند و به مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي هشدارهاي لازم را بدهند. اصرار بر اين قبيل تذکرها و توصيههاي اکيد و مستمر به تهذيب نفس که در تمام 10 سال رهبري امام تا لحظه شتافتن به ديدار خدا ادامه داشت، به اين دليل بود که اين بيم را داشتند که مسئولان نيز مانند کارگزاران سابق از مردم غافل شوند و براي ماندن خود بر اريکه قدرت مرتکب اشتباه، غفلت از مردم، فاصله گرفتن از محرومين و غرق شدن در تشريفات و تجملات شوند. امام ميدانست که فاصله گرفتن از مردم و اسير امور دنيائي از قبيل رياست و قدرت و شهرت و تشريفات و تجملات شدن همان و پا جاي پاي شاهان گذاشتن همان. به همين دليل بود که بارها هشدار دادند اگر با عملکرد ما اين انقلاب دچار شکست شود، اسلام چنان زمين خواهد خورد که تا صد سال نميتواند سر بلند کند. پوست قدرت، پوستين قدرتمندان و نقابهايي که برخي صاحبمنصبان ما بر چهره دارند اگر کنار زده شوند و عملکردها با دقت بررسي شوند، همه به اين نتيجه خواهيم رسيد که راه را درست نرفتيم.
چرا چنين اعتقادي داريد؟
علامت بيتوجهي به مردم دلبستگي به القاب بود که ما هم اين دلبستگي را داريم، اگر بيتوجهي به معيشت مردم بود که ما هم بيتوجهيم، اگر فاصله گرفتن از مردم بود که ما هم فاصله گرفتهايم، اگر گوش ندادن به حرف ضعفا بود که ما هم گوش نميدهيم، اگر طبقاتي کردن جامعه بود که ما هم همين کار را کردهايم. ما حتي حاضر نيستيم نتيجه نظرسنجيها را يک سانتيمتر دورتر از بولتنهاي بهکلي سري منتشر کنيم. البته اينها به معناي اين نيست که نظام کاري نکرده است. اصل وجود اين نظام که به معناي ريشهکن ساختن رژيم منحط شاهنشاهي است، بزرگترين خدمت به ملت ايران در تمام نسلهاست. ايستادگي در برابر 8 سال جنگ تحميلي و تحريمها و فشارهاي سياسي و اقتصادي، عمران و آباداني چشمگير، پيشرفتهاي شگرف در زمينههاي صنعتي، دفاعي، پزشکي، هستهاي و... از خدمات نظام جمهوري اسلامي است کما اينکه شکوفا شدن استعدادها و ميدان دادن به آنها را بايد از نعمتهاي بزرگ خدا در پرتو انقلاب اسلامي دانست.باتوجه به تمام اين واقعيتها نکته بسيار مهم و هشداردهنده اين است که تداوم نظام جمهوري اسلامي به حفاظت از پشتوانه مردمي نيازمند است و پشتوانه مردمي را فقط با تامين معيشت تودههاي مردم ميتوان حفظ کرد، کاري که متاسفانه اکنون مورد غفلت است. مسئولان بايد فاصله خود با مردم را از بين ببرند، تشريفات را کنار بگذارند، با جنگ قدرت خداحافظي کنند، اجراي عدالت و مبارزه جدي با تبعيض را با اولويت در دستور کار خود قرار دهند، از پنهانکاري دست بردارند، با شفافيت کامل آشتي کنند و به حقوق مشروع عموم مردم در تمام زمينهها احترام بگذارند تا کسي احساس محدوديت در اظهارنظر نکند. در چنان وضعيتي است که مردم عدالت و آزادي را لمس خواهند کرد و با تمام توان براي همراهي با دولتمردان در جهت رشد و بالندگي کشور و تحقق اهداف نظام جمهوري اسلامي تلاش خواهند کرد زيرا خواهند ديد که همه يکسان زندگي ميکنند.
آيا چنين ارادهاي در بين مسئولان مشاهده ميکنيد؟
هنوز در جامعه ما سيرها و خيلي سيرها با گرسنهها و خيلي گرسنهها با هم ديده ميشوند. تا وقتي چنين است، جامعه ما از آرمان اصلي فاصله دارد. قابل قبول نيست براي ما که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در اين مملکت کسي شب گرسنه بخوابد. کسي زير طاقي بخوابد که نگران است بر سر او و عزيزانش خراب شود.اينها جملاتي هستند که شهيد مظلوم آيتا...بهشتي در سال 1359 گفته بود. متاسفانه امروز، فاصلهها بيشتر شده بهطوري که يک طبقه از مردم در کشور ما ثروتهاي انبوه غيرقابل محاسبه در اختيار دارند و در مقابل، عدهاي زير خط فقر هستند. در شهر تهران ، هزاران نفر کارتنخواب وجود دارند. قطعا اگر آيتا... بهشتي امروز در ميان ما بود، تعبيرات و جملات داغتري در توصيف وضعيت جامعه بهکار ميبرد.اينکه امام در سخنرانيها و پيامهاي سالهاي دهه 60 تعبيراتي مانند «پابرهنهها» و «مستضعفين» را براي قشر ضعيف و «مرفهين بيدرد» را براي قشر ثروتمند بهکار ميبرد و مسئولان را با تاکيدات فراوان به رسيدگي به قشر محروم و دوري از مرفهين بيدرد توصيه ميکرد به اين دليل بود که فاصله طبقاتي را قبول نداشت. يکي از اهداف مهم امام از تاسيس نظام جمهوري اسلامي اين بود که فاصله طبقاتي را از ميان بردارد، فقر را ريشهکن نمايد و جامعه را از لوث وجود حرامخواراني که با پولهاي کثيف و انباشته خود به عدالت اقتصادي و اجتماعي و اخلاقي و سياسي ضربههاي کاري ميزنند، پاک کند. اين جمله مبنايي از امام خميني است که فرمود: «خدا نياورد آن روزي را که سياست ما و سياست مسئولان کشور ما پشتکردن به دفاع از محرومين و روي آوردن به حمايت از سرمايهدارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار شوند. معاذا...، که با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين عليهمالسلام سازگار نيست. دامن حرمت و پاک روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد». از سياستهاي غلط اقتصادي کنوني و ناکارآمديهاي بعضي مسئولان کنوني که بگذريم، بعضي رقابتهاي سياسي ميان جناحها و باندهاي قدرت نيز به گسترش فقر و محروميت و فاصله طبقاتي در جامعه ما که قرار است اسلامي و درست و اصولي باشد، دامن ميزنند. مهرههاي اصلي در ميدان اين رقابت زيانبار، شکمهاي سير و جيبهاي پرپولي دارند و به همين دليل نميتوانند درد محرومان را دقيق درک کنند. کساني که با حقوق چند دههاميليون توماني و درآمدهاي جانبي نجومي زندگي ميکنند، وسيله نقليه و بنزينشان مجاني است، خانههاي اشرافي دارند و در اتاقهاي دربسته مشغول طراحي براي افزايش قدرت و پول خود هستند، طبيعي است که نفهمند مردم چه ميکنند.
ارزيابي شما از انتخابات مجلس شوراي اسلامي چيست؟ردصلاحيت اصلاحطلبان چه تاثيري بر مشارکت در انتخابات گذاشت؟
اطلاعات موجود نشان ميدهد افرادي از داوطلبان نمايندگي مجلس با اقدامات خلافي از قبيل توزيع مواد غذايي و با پول درصدد جمعآوري رأي برآمدند. اين قبيل اقدامات، به سلامت انتخابات خدشه وارد ميکنند و قطعا بايد مورد توجه و رسيدگي قرار گيرند و درباره اقدامکنندگان تصميمات قانوني اتخاذ شود. نکته مهمي که بايد مسئولان نظام را حساس کند اين است که ميزان مشارکت در انتخابات مجلس يازدهم پايين بود. براساس اخبار موجود، اين مشارکت اندکي بيش از 40درصد بود. در طول چهار دهه گذشته و در 10 دوره انتخابات مجالس گذشته مشارکت مردم هرگز از 50درصد پايينتر نبود. پايينترين مشارکت، مربوط به انتخابات مجلس هشتم بود که 51درصد اعلام شد. بدين ترتيب، مشارکت مردم در انتخابات مجلس يازدهم 10درصد از اين نصاب پايينتر است. مسئولان نظام بايد اين کاهش هشداردهنده را يک زنگ خطر بدانند و به بررسي همهجانبه آن بپردازند. در تهران، مشارکت پايينتر بود، وضعيتي که به هيچ وجه قابل قبول نيست. بياعتنائي به پايين آمدن ميزان مشارکت مردم در اين انتخابات را نبايد يک راهکار براي عبور بيخطر از کنار اين هشدار و به فراموشي سپردن آن دانست. اگر گوشهاي مسئولان اجرايي زنگ خطرها را نشنوند، خطر برطرف نميشود. توسل به توجيهات غيرموجه نيز بيفايده است. کاهش مشارکت را نبايد به گردن ديگران انداخت. واقعيت اين است که عامل اصلي اين ريزش، خودمان هستيم. هر روز که ميگذرد، انگار دافعهها بيشتر ميشوند. اکنون به جايي رسيدهايم که ظاهرا «شيفتگي خدمت» به حداقل رسيده و «تشنگي قدرت» در اوج است. اختلاف و تفرقه غوغا ميکند و اشتغال به اين امور فرعي، توجه به اصل، که خدمت کردن به مردم است، را کمي به فراموشي سپرده است. مقصر دانستن اين جناح و تبرئه کردن آن جناح نيز مشکلي را حل نميکند. جناحها در عمل نشان دادهاند که حفاظت از منافع خود را بيشتر ترجيح ميدهند. بيتدبيري در برابر گرانيها و ماجراي بنزين، بيعملي مجلس در برابر بحرانها و در مورد استيضاح وزراي بيتحرک، مربوط به هردو جناح است. اينها عواملي هستند که در ميزان مشارکت تاثيرگذار بودند.
مهمترين پيام کاهش مشارکت در انتخابات مجلس چه بود؟
يک هشدار بزرگ. هشدار به برخي مسئولان که به جاي جنگ قدرت به فکر مردم باشيد و هشدار به جناحها که منافع مردم را قرباني نکنيد. اگر به اين هشدارها توجه عملي بشود، قطعاً ميزان مشارکت مردم بسيار بالا خواهد رفت و دشمنان را وادار به عقبنشيني در تمام جبههها خواهد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
مناطق سفيد، قـرمز مي شود؟
تشنگان قدرت در اوج؛ معيشت مردم مغفول
سیروس عسگری مبادله میشود؟
خداحافظ مجلس یازدهم
پشت پرده رضایت خانواده استاد
زلزله خرم آباد فقط ترس داشت
«تولید» سیستم دفاعی و امنیتبخش اقتصاد است
منبع مالی اصولگرايان بدون پرسش
پیشفروش خودرو؛ صرفا جذب نقدینگی
پرونده یک انتخابات چه زمانی بسته میشود؟
بورس شباهتی به موسسات اعتباری ندارد
آیتا... هاشمی اهل عبور از خود بود نه دیگران
بیانگیزهگی مردم و دلایل آن
احتمال برخورد نظامی چین و آمریکا؟