تریدینگ فایندر

فقط زنگ خطر بود



زلزله تهران؛ ظاهراً مجموعه بلایای طبیعی و مصنوعی را در یک سال گذشته تکمیل کرده است و از این نظر مستمسک طنز میان شهروندان شده بود، حتی پیش از آنکه زلزله به وقوع بپیوندد! ولی تفاوت مهمی میان زلزله بامداد جمعه با بلایای طبیعی دیگر وجود دارد. اگر سیل فروردین سال 1398 در چند ده سال گذشته بی‌سابقه بود، بعلاوه شیوع ویروس کرونا اگر نگوییم بی‌سابقه، باید گفت کم‌سابقه بوده و در یک صد سال اخیر و پس از آنفلوانزای اسپانیایی؛ در این اندازه رخ نداده بود، زلزله اخیر در تهران حتی در حد یک بحران متوسط هم نبود و با حدود 5 ریشتر، جزو زلزله‌هایی زیر متوسط و کم‌خطر طبقه‌بندی می‌شود.  زلزله‌هایی تا این اندازه؛ سالانه ده‌ها بار در کشور رخ می‌دهد، بنابراین زلزله تهران یک زنگ خطر بود و از این حیث باید شکرگزار بود، چون اگر به مرحله خرابی و تخریب می‌رسید یا حتی در حد متوسط هم بود، به‌دلیل بزرگی تهران، می‌توانست ابعاد فراتر از متوسط را نمایش دهد. زلزله برخلاف سیل، زیان کامل است. سیل حداقل این حسن را داشت که نعمت بود و آب فراوانی را نصیب منطقه خشک ایران نمود. این زلزله ۵ ریشتری نیز می‌تواند نعمت تلقی شود، اگر از این زاویه نگاه کنیم و از آن درس بگیریم.
آنچه در ادامه گفته خواهد شد، اگرچه مربوط به تهران است، ولی به احتمال فراوان شامل بسیاری از نقاط کشور خواهد شد. همان گونه که کرونا هم نشان داد صف اول مبارزه با این نوع بلایای طبیعی، بیمارستان‌ها و کادرهای درمانی هستند. بنابراین بیمارستان‌ها باید امن‌ترین و مستحکم‌ترین ساختمان‌ها باشند. زلزله سرپل‌ذهاب نشان داد که این ویژگی تا چه حد اهمیت دارد. هنگامی که در یک شهر زلزله‌زده بیمارستان آنجا هم خراب شود، اعتماد به نفس و امید مردم منطقه ویران خواهد شد.
تریدینگ فایندر


براساس ضرب‌المثل هر چه بگندد نمکش می‌زنند/ وای به روزی که بگندد نمک، هر کس که دچار مصدومیت یا بیماری می‌شود، امیدش به حضور در بیمارستان و درمان شدن در آن پناهگاه امن است. حالا اگر این بیمارستان ویران شود و کادر آن نیازمند کمک باشند، پس چه جای امیدی برای دیگران باقی می‌ماند؟ هیچ. امیدواریم که برای همه بیمارستان‌های کشور شناسنامه‌های ایمنی با اعتبار و ضمانت کافی تهیه شود و مردم نسبت به وجود و پایداری بیمارستان‌ها در شرایط حاد زلزله‌ای اطمینان پیدا کنند. ای کاش گزارش رسمی علت خرابی بیمارستان سرپل‌ذهاب و مجازات احتمالی مقصرین نیز منتشر شود.
نکته دوم که متأسفانه رواج دارد، بی‌توجهی به تصمیمات و تمهیدات قبلی است. هرگاه زلزله آمده مدیریت شهری تمهیداتی اندیشیده است. طبیعی است که زلزله هر روز و هر هفته که نمی‌آید. ممکن است طی دو قرن نیاید، ولی باید برای همان یک بار آماده شد. این مجادله‌ای بود که درباره کرونا نیز اوج گرفت که چرا دولت‌ها برای آمادگی در برابر این بحران هزینه نکردند و آمادگی لازم را به دست نیاوردند. ما تاکنون بارها برای زلزله آماده شده‌ایم. از جمله اینکه تعداد زیادی سوله‌های بحران ساختیم. قرار شد که آنها را برای روز مبادا در نظر بگیریم و تجهیزات لازم در آنجا نگهداری شود. ولی هنگامی که مدتی گذشت و از زلزله خبری نشد، منافع شخصی با توجیهات غیر منطقی همراه شدند و این سوله‌ها را اجاره دادند و از کاربرد اصلی آنان خارج کردند. اگر همین یک نمونه در پرونده شهرداران سابق جست‌و‌جو شده بود و اگر در یک مورد به مجازات و محکومیت ختم می‌شد، شاید خبر خوبی بود.
مسأله دیگر مقررات شهرسازی است. گسل مشا که در پنجشنبه شب فعال شد، خطرناک‌ترین گسل شهر تهران است. این گسل در شمال و از دامنه‌های کوه‌های شمال تهران از طرف شرق به غرب ادامه می‌یابد تا به کرج برسد. بخش مهمی از ساختمان‌های بلندمرتبه روی این گسل یا نزدیکی آن  ساخته شده‌اند.  یک زلزله جدی‌تر می‌توانست حاصل تمام سوءمدیریت‌ها را که با هدف کسب درآمد شهری و سایر اهداف شخصی انجام شده بود برملا سازد. خوشبختانه به هر دلیلی بود این خطر از بیخ گوش ما عبور کرد و به‌صورت زنگ خطر به صدا در آمد. آیا آن را خواهیم شنید؟


تریدینگ فایندر