اگر مانند یک ماه اخیر اقدام می‌کردند...


همزمان با آخرین روزهای فعالیت مجلس دهم و پیش از آغاز رسمی مجلس یازدهم موضوع عملکرد دوره دهم مورد بحث های مختلفی قرار گرفته که آیا باید مجلس فعلی را به لحاظ کارآمدی موفق بدانیم یا خیر! پیش از آنکه درباره مجلس دهم سخن بگوئیم به نظر می‌رسد موضوع مهم تر این است که اساساً مجلس به عنوان یک قوه و رکن قانون گذاری و نظارت در کشور چقدر توانسته تاثیرگذار باشد. به نظر می رسد رویه نظارتی بر کاندیداهای انتخاباتی بر توان مجلس ها نیز اثر گذاشته است به طوری که نمایندگان بسیاری یا کاندیداهای مختلفی که شایستگی و تخصص های مختلفی داشته‌اند
در موارد گوناگون در ادوار مختلف نتوانسته‌اند وارد انتخابات شوند و یا تعداد کمتری از این چهره ها وارد شده اند. چنین امری موجب شده تا قوه مقننه در سطح سایر قوا در مسائل کشور از اهمیت و ابهت برخوردار نباشد. از سوی دیگر مشاهده می شود اغلب در هر مجلسی چهره‌های جدید بسیاری وارد می شوند که از قضا
تجربه چندان سیاسی با حوزه های حقوقی را ندارند بنابراین آنها در مجلس خود دچار چالش هستند و از ظرفیت کافی برای نفوذ و اعمال آن در عرصه های سیاسی برخوردار نیستند. در چنین فضایی باید به طور کلی مجلس را نهادی دانست که به طور مرتب نسبت به گذشته خود به لحاظ کارایی و نفوذ سیر نزولی داشته است. فقدان عملکرد حزبی نیز در این زمینه ملموس و قابل مشاهده است. بنابراین مجلس دهم نیز از این قاعده مستثنی نیست و وقتی میخواهیم عملکرد آنها را بررسی کنیم با همین چالش کلی مواجه هستیم. از سوی دیگر درباره دوره دهم باید گفت اگر آنها از ابتدا همانند یک ماه اخیر اقداماتی مثبت و قاطعانه را انجام می دادند قطعا می توانستند نام نیکی از خود در تاریخ ادوار مجلس بر جای بگذارند چرا که مصوبات مهمی نظیر اصلاح قانون انتخابات را در یک ماه اخیر از این مجلس دیدیم اما متاسفانه برآیند کلی عملکرد مجلس دهم مانند یک ماه اخیر نبود و در مواردی شاهد بودیم آنها حتی در برابر حق خودشان نیز سکوت کردند و ناتوان بودند، بنابراین چنین مجلسی چگونه ممکن است بتواند در راستای تحقق سایر اهداف گام بردارد!