اسباب‌بازی‌ خارجی زیر تیغ امیرکبیر

جواد نوائیان رودسری – دوران صدارت میرزا تقی‌خان امیرکبیر، برهه‌ای کوتاه اما طلایی در تاریخ ایران محسوب می‌شود. او جِد و جهد فراوانی برای سامان‌دادن به اوضاع ایران داشت؛ در واقع می‌کوشید ضمن ترمیم ویرانی‌ها، مسیر رشد و ترقی کشور را در عرصه‌های مختلف هموار کند. یکی از مهم‌ترینِ این عرصه‌ها، اقتصاد بود. امیر برای بهبود اقتصاد ایران، سیاست تقویت داخل و بی‌نیازی از خارج را پیش گرفت و این رویکرد، باعث ترقی سطح معیشتی مردم و بهبود اوضاع اقتصادی کشور شد.

4 راهکار طلایی
امیرکبیر برای کنترل اقتصاد ایران از آشوب و تشویشی که گرفتار آن شده بود، چهار راهکار طلایی را به کار گرفت:


اول: مقاومت در برابر سیاست درهای باز اقتصادی: امیر معتقد بود که تجارت آزاد در شرایطی که هنوز کالای ایرانی قدرت رقابت با کالای فرنگی را ندارد، شیرازه صنایع و اقتصاد ایران را از هم می‌پاشاند. به همین دلیل، در دوران او، قراردادهایی که متضمن واردات بی‌رویه و معاف از عوارض گمرکی می‌شد، به امضا نرسید. میرزا تقی‌خان تلاش می‌کرد امتیازاتی را که روس و انگلیس از دولت‌های قبلی گرفته‌ بودند هم، به نوعی تضعیف کند. این رویکرد سبب نارضایتی شدید اروپایی‌ها از او شد؛ تا آن‌جا که وقتی خواستِ فرانسه را در این زمینه قبول نکرد، سفیر این کشور به حالت قهر تهران را ترک کرد؛ اما امیر اهمیتی به این اقدام نداد.
دوم: تعیین تعرفه‌های سنگین گمرکی: امیرکبیر برای واردات کالاهایی که مشابه ایرانی داشتند، اما به دلیل تقاضای داخلی، گریزی از وارد کردن آن‌ها نبود، تعرفه‌های سنگین گمرکی وضع کرد. او از سرنوشت شومی که گریبان نساجان هند را پس از واردات بی‌رویه پارچه از انگلیس گرفت، به خوبی آگاه بود و نمی‌خواست این ماجرا در ایران تکرار شود. «شیل»، سفیر وقت انگلیس در ایران، در نوشته‌هایش به این مسئله اشاره می‌کند که امیرکبیر از قدرت نهانی خود برای جلوگیری از واردات کالا استفاده می‌کرد و اگر دستش می‌رسید، اجازه نمی‌داد هیچ کالای انگلیسی به ایران راه یابد.
سوم: جلوگیری از خروج طلا و نقره: امیر در این زمینه، به همان سیاستی روی آورد که پیش از او کریم‌خان زند نیز دنبال کرده‌بود. میرزا تقی‌خان با تمهیداتی، مسیر تجارت را، به شکل مبادله پایاپای هموارمی‌کرد تا به این وسیله، مانع از خروج طلای ایران شود. یک دیپلمات انگلیسی در این‌باره می‌نویسد: «کوشش نمودم به امیر حالی کنم ممانعت از واردات کار صحیحی نیست؛ چه اگر بهای کالاهای وارداتی را به طلا نپردازند، به جای آن باید محصولات ایرانی، خواه مواد خام و خواه ساخته بدهند[!] نتیجه اجتناب‌ناپذیر، همان تشویق و ترقی صنعت است. گمان ندارم نکته‌جویی‌های من در او تأثیری بخشیده باشد.»
چهارم: توسعه صنایع داخلی: تقویت کشاورزی و صنعت در داخل کشور، شاه‌بیت غزل توسعه اقتصادی بوده و هست. امیرکبیر با آگاهی از این مسئله، سه رویکرد گفته‌شده را برای تقویت این عرصه به‎کار بست. او ترجیح می‌داد کالاهای مورد نیاز کشور، ولو با کیفیت پایین‌تر، در داخل تولید شود و صنعتگر ایرانی به تداوم فعالیت خود امیدوار باشد. روایت‌ها و داستان‌های فراوانی در این زمینه وجود دارد که در سالیان قبل و ضمن یادداشت‌هایی در همین صفحه، به نظر خوانندگان گرامی روزنامه خراسان رسانده‌ام.
ممنوعیت واردات اسباب‌بازی
در میان تمام اقدامات امیرکبیر در مسیر توسعه اقتصادی کشور، مسئله ممنوعیت واردات اسباب‌بازی از خارج، کمتر شنیده شده‌است. شاید جالب باشد که بدانید یکی از اقلام وارداتی انگلیسی‌ها به ایران در دوره قاجار، عروسک‌ و اسباب‌بازی‌های تولید کشور خودشان بود که به دلیل تازگی و نوع ساخت، در داخل ایران طرفداران زیادی پیدا کرد. ظاهراً این واردات از دوره محمدشاه قاجار آغاز شد؛ چرا که در دوره زمامداری امیرکبیر، یعنی سال‌های ابتدایی سلطنت ناصرالدین‌شاه، اسباب‌بازی خارجی کاملاً رایج و به یکی از کالاهای وارداتی تبدیل شده‌بود. محمدشفیع قزوینی در «کتابچه قانون» که در شرح تنظیمات دولتی امیرکبیر به رشته تحریر درآمده است، می‌نویسد: «هر ساله مبالغ خطیر اشیاء عروسکِ ‌بازی اطفال از دولت‌های خارجه حمل به ایران می‌شد» و سپس می‌افزاید که امیر، واردات را ممنوع کرد، چرا که «قرار و مدار امیرکبیر چنان بود که صد دینار پول از ممالک محروسه به دول خارجه نرود.» میرزا تقی‌خان معتقد بود که اسباب‌بازی چیزی نیست که نتوان در داخل کشور تولید کرد و وارد کردن آن از اروپا، عین بی‌سیاستی و حتی خیانت به میهن است. به این ترتیب، تا پایان دوران صدارت امیرکبیر، واردات اسباب‌بازی خارجی به ایران ممنوع شد. امیر برخی از صنعتگران ایرانی را به تولید اسباب‌بازی تشویق کرد؛ اما متاسفانه با شهادت او، فعالیت‌های اقتصادی در عرصه تولید اسباب‌بازی در ایران، متوقف ماند.