تاملی در ماجرای غرق شدن اتباع افغانستانی

شاید مهم‌ترین خبر این روزهای حوزه همسایه شرقی، خبر مربوط به آب انداخته شدن تعدادی از شهروندان افغانستانی  باشد که به صورت غیرقانونی در حال عبور از مرز کشورشان به سمت خاک ایران بوده‌اند. براساس این خبر ادعا شده ، نیروهای مرزبانی ایران بیش از50 تبعه افغانستان را هنگام عبور از منطقه «تنگه ذوالفقار» ابتدا مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس آن ها را به آب انداختند.در ادامه این خبر نیز گفته شده بود که تعدادی از این افراد در آب غرق شده و جان خود را از دست دادند و تعدادی نیز توانسته‌اند جان خود را نجات داده و پیکر برخی همراهان خود را از آب بیرون بکشند اما همچنان پیکر برخی از این افراد مفقود است.در همان ساعات اولیه انتشار این خبر، بلافاصله موج رسانه‌ای گسترده‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران در رسانه‌های غربی و رسانه‌های وابسته به غرب در افغانستان به راه افتاد.موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه در باره این موضوع اعلام کرد:  این حادثه در خاک افغانستان رخ داده و مرزبانی ایران وقوع هر اتفاقی در این خصوص در خاک کشورمان را رد کرده است.نیروی انتظامی نیز با انتشار بیانیه‌ای اظهار کرد: در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد چنین موضوعی در مرزهای مشترک ایران و افغانستان روی نداده و صحت ندارد. اما ذکر چند نکته ضروری است: 1-  این وظیفه جدی و مهم دولت و نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان است تا جلوی عبور غیرقانونی اتباع خود را که به سمت کشورهای مختلف از جمله ایران می‌روند بگیرند و هر اتفاقی که برای این شهروندان در مسیر عبور غیرقانونی حادث می‌شود بخش اعظمی از آن بر عهده دولت افغانستان است زیرا کشورهای مختلف نمی‌توانند به مرزبانی و مرزداری خود بی‌تفاوت باشند. 2-  نکته بعد متوجه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است.به فرض درستی این ادعا اگر این شهروندان افغانستانی به صورت غیرقانونی در حال عبور از مرز بوده‌اند برای برخورد با آن ها ضوابط و قوانین خاصی وجود دارد و ضابطان نظامی وابسته به ناجا به هیچ عنوان حق برخورد شخصی و سلیقه‌ای ندارند. چنان چه فرضیه برخورد فیزیکی با این شهروندان افغانستان و موضوع به آب انداختن آن ها تایید شود بی‌شک ‌باید بدون هیچ درنگ و مسامحه‌ای تمام نیروهای دخیل در این حادثه شناسایی و‌با شدیدترین نوع برخوردها با آن ها رفتار شود و دستگاه قضایی به دوجنبه جرم آن ها رسیدگی جدی و قاطعانه کند. سکوت ناجا در این مورد نیز پذیرفتنی نیست و می‌تواند لطمه‌ای جدی بر پیکره روابط میان دو ملت وارد سازد. 3-  مسئولان ایرانی و افغانستانی باید با صداقت تمام نتیجه تحقیقات خود را در اختیار رسانه‌ها قرار دهند و جلوی فضاسازی‌های رسانه‌ای مسموم را بگیرند. همان طور که ذکر شد در صورت تایید قصور باید با قاطعیت و ‌جدیت با مقصران برخورد شود در غیر این صورت مسئولان کشور افغانستان باید به صورت جدی با رسانه‌های معاند در کشورشان برخورد کنند و راه ادامه دشمنی از سوی رسانه‌های وابسته به غرب در کشورشان را بگیرند.با این حال ابعاد دیگری از این ماجرا واضح شده است. گفته می‌شود از زمان شیوع بیماری کرونا، دولت افغانستان بیشتر پست‌های مرزبانی خود در امتداد مرزهای ایران را تعطیل کرده  و به نوعی تمام مسئولیت حفاظت از مرزهای مشترک را بر عهده ایران گذاشته است.از یک سو همزمان با همه‌گیری بیماری کرونا و به مانند تمام کشورهای جهان، ایران خدمات کنسولی خود در افغانستان را کاهش داده است و از سوی دیگر کمبود امکانات بهداشتی و ناتوانی دولت افغانستان برای مبارزه با بیماری کرونا باعث شده است تا برخی شهروندان این کشور خروج از کشورشان را بر ماندن در خاک خود ترجیح دهند که همزمانی آن با موضوع کاهش خدمات کنسولی باعث افزایش موج مهاجرت غیرقانونی شده است.این موضوع نه تنها در مرزهای ایران که در مرزهای افغانستان با پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی نیز به شدت رونق و رواج پیدا کرده است.در این جا یک سؤال جدی پیش می‌آید که اکنون کشورهای همسایه افغانستان چه تدبیری باید اتخاذ کنند و چگونه باید با این پدیده مواجه شوند، آن هم در شرایطی که در پاندمی بیماری کرونا حتی در داخل خاک خود کشورها، با محدودیت‌های جدی در تردد درون‌شهری و برون‌شهری مواجه هستند؟ از سوی دیگر دولت افغانستان نیز باید به صورت جدی برای مقابله با افزایش موج مهاجرت‌های غیرقانونی در داخل خاک کشورش وارد عمل شود.بی‌شک بیشتر بار مسئولیت این ماجرا بر عهده دولت افغانستان و حامیان خارجی اوست و باید این موضوع را در نظر داشت که بحث مقابله با پدیده مهاجرت غیرقانونی بر عهده دولت مبدأ است و دولت افغانستان مسئول اصلی و ابتدایی جان شهروندان این کشور است هر چند همان طور که در بالا نیز ذکر شد خواسته ملت ایران برخورد جدی و قاطع با مقصران  این حادثه در صورت تایید وقوع آن در خاک ایران است. یک نکته مهم و اساسی در این جا وجود دارد که بدون شک یک نکته حاشیه‌ای نیست و شاید از متن ماجرا هم مهم‌تر باشد وآن هم بحث برخورد جمهوری اسلامی ایران با مهاجران افغانستانی است که به صورت غیرقانونی وارد خاک کشورمان می‌شوند.بنابر آمار رسمی و غیررسمی بیش از دو میلیون مهاجر افغانستانی به صورت غیرقانونی در ایران حضور دارند و در کشورمان زندگی می‌کنند و بی‌شک ایران تاکنون نسبت به همه کشورهای دنیا برخوردی انسانی‌تر و کریمانه‌تر با این عزیزان داشته است. البته کم‌وکاستی‌هایی در برخورد با مهاجران عزیز افغانستانی وجود داشته است ولی در سال‌های اخیر شاهد تغییر در نگاه‌ها، گفتمان و عملکرد در قبال این عزیزان هستیم که یک نمونه عظیم از آن در بحث سفر مهاجران افغانستانی به عتبات عالیات در اربعین حسینی تجلی یافته که با کمک و همت نیروی انتظامی چند سالی است که محقق شده است. این حقیقت قابل کتمان نیست که برخورد میان ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها برخورد میان دو ملت غریب نیست و بی‌شک در سال‌های اخیر موج همدلی، هم‌زبانی و خون‌شریکی میان ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها موضوعی مثال‌زدنی در جهان شده و شاید هم همین موضوع باعث کدورت خاطر معاندین این روابط گرم شده است که اکنون از هر فرصتی برای ضربه زدن به آن استفاده می‌کنند.در پایان باید گفت دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر تحصیل تمام کودکان مهاجر از جمله مهاجران قانونی و غیرقانونی شاید نقطه عطف ماجرای مواجهه جمهوری اسلامی ایران و نظام اسلامی با حضور غیرقانونی بیش از دو میلیون مهاجر افغانستانی باشد که خود درسی بزرگ برای تشکیل امت واحده اسلامی و عبور از مرزهای جغرافیایی در میان امت اسلام است. ماجرای اخیر در مسئله مهاجران غیرقانونی و حادثه‌ای که به وجود آمده اگر در خاک جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوسته باشد بی‌شک حاصل قصور شخصی بوده و ناشی از نگاه بلند نظام اسلامی نیست و قطعا با مقصران آن برخورد خواهد شد و اگر در خاک افغانستان به وقوع پیوسته باشد نیز باید  میدانی مهم برای دو ملت ایران و افغانستان برای دشمن‌شناسی باشد و هرگز این نوع حوادث نباید خدشه‌ای بر روابط عظیم دینی، فرهنگی، اجتماعی و در یک کلام روابط «دلی» دو ملت قریب وارد سازد.