دولت به داد میراث مشروطیت در چهارمحال و بختیاری برسد

 
 
یکم: مشروطیت را فصل آغازین ورود ایرانیان به مدرنیت می‌دانند. نهضتی که در آن رجال ترقی‌خواه وطن، پروژه‌ای را که بزرگانی چون میرزاتقی خان امیرکبیر و میرزاحسین خان سپهسالار از درون دربار خودکامه قاجار تحت عنوان انتظام خواهی آغازیده بودند، به سرانجام رسانیدند. سده منتهی به مشروطیت، سده تمهید مقدمات برای عبور از منطق خودکامگی به منطق کنسطیطوسیون (قانون اساسی) بود. ایرانیان از معبر آگاهی‌هایی که از منطق حکمرانی جدید در اروپا در عرصه‌های نظر و عمل کسب کرده بودند، در تحمیل منطق مشروطیت به نظام خودکامه قاجاریه و بنیانگذاری نظم نو، جهدی عظیم کردند. گرچه آغازگران این نهضت روشنفکران بودند، اما اگر نبود اجتهادات اهالی شریعت حامی مشروطیت، به رهبری آخوند خراسانی (در راس مراجع ثلاث نجف)، میرزای‌نائینی، شیخ اسماعیل محلاتی و... مشروطیت به بی‌دینی و تلاش برای هدم اساس شریعت ترجمه می‌شد؛  آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، مشروطیت را از معموله (استبداد) اقرب به شریعت دانست. نائینی با مغالطه‌آمیز خواندن استدلال‌های مشروعه‌خواهان ضد‌مشروطیت، اسلام پناه دانستن سلاطین خودکامه قاجار را در تضاد با روح آزادی‌خواه و برابری طلب شرع مقدس ارزیابی کرد.
دوم:معطوف به توصیفی اجمالی از کانتکست که در فقره فوق بدان پرداخته شد، بازیگردانی و مجاهدت‌های ایرانیان، از اهمیتی بنیادین برخوردار است؛ مجاهدانی که دفاع از مشروطیت را نتیجه پیروی از روسای روحانی ملت (مراجع شیعه) تعریف می‌کردند. کسروی، ناظم‌الاسلام کرمانی و شیخ مهدی شریف کاشانی در منابع دست اول مشروطیت به فرازهایی از این پیروی، اشاره کرده‌اند. ستارخان و باقرخان، جانفشانی‌هایشان در دفاع از مردم تبریز را نتیجه پیروی از آموزه‌های حق‌طلبانه مراجع شیعه توصیف می‌کردند. حاج‌علیقلی‌خان سردار اسعد بختیاری (فاتح ملی) می‌گوید که هدفش از دفاع از مشروطیت نه رسیدن به قدرت و سلطنت که دفاع از «حقوق مغصوبه ملت و پیروی از روسای روحانی ملت و علمای شیعه» است. در اینجا در مقام توصیف همه‌جانبه رخداد مهم مشروطیت نیز نیستیم، که مجالی مبسوط می‌طلبد. خدمات مبارزان بختیاری به وطن، محدود به نهضت مشروطیت نیست. ایشان در تثبیت نظم و امنیت وطن، تاسیس و تقویت مدارس جدید، فرستادن محصلان ایرانی و کاروان علم و ترقی به فرنگ و... نقش اساسی داشتند. احمد زیرک‌زاده، از رهبران جبهه ملی و یاران مرحوم دکتر مصدق و فرزند میرزا زیرک (سرپرست کاروان محصل بختیاری اعزامی به اروپا) در گفت‌وگو با پژوهشگر پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، بختیاری‌ها را سردمداران کاروان علم و ترقی در ایران می‌داند. جالب است که اشاره شود، غلامحسین زیرک‌زاده، مترجم کتاب‌های مهم قرارداد اجتماعی (‌در زمینه فلسفه سیاسی ) و امیل (فلسفه تعلیم و تربیت) آثار متفکر بزرگ فرانسوی، ژان ژاک روسو، از دانشجویان همین کاروان بوده است. متاسفانه این خدمات تاریخی، فرهنگی، علمی و... که در ساحت‌های مختلف در پیشرفت و توسعه کشور نقش‌آفرین بوده است، از چشم پژوهشگران مختلف،نادیده انگاشته شده است.
سوم:هدف از تمهید مقدمات اجمالی فوق، علاوه‌بر تاکید بر لزوم بازشناسی میراث مشروطیت، جلب‌نظر مسئولان امر برای مراقبت از میراث تاریخی- فرهنگی، بخشی از سازندگان تاریخ معاصر ایران عزیز است. قلاع و مدارس جدید عصر قاجاری، در استان چهارمحال و بختیاری، در بی‌توجهی مسئولان امر در دهه‌های اخیر، با آسیب‌های جدی مواجه شده و بعضا در معرض تخریب کلی قرار گرفته‌اند. نگارنده با قاطعیت ناشی از پژوهش و مشاهدات، مدعی است که مسئولان امر، مخصوصا مدیران میراث فرهنگی در چهار دهه اخیر، نه فهم درستی از تاریخ این سرزمین داشته‌اند و نه احساس مسئولیت و وظیفه‌شناسی‌ای در محافظت از میراث تاریخی-فرهنگی این مرز و بوم از خود نشان داده‌اند. این مهم در کنار برخی تنگ‌نظری‌ها، کارشکنی‌ها و بی‌توجهی‌ها، منتج به ویرانی بزرگ‌ترین قلعه تاریخی این استان (قلعه حاج‌ابراهیم خان ضرغام السلطنه، از مجاهدان مشروطیت و رهروان طریقت، ملقب به محبعلی‌شاه، واقع در فرادنبه، شهرستان بروجن) آسیب جدی و در معرض خطر قرار گرفتن قلعه اسفندیار خان سردار اسعد اول (واقع در شهر فرخ‌شهر) و قلعه نجفقلی‌خان صمصام‌السلطنه (نخست‌وزیر دوران مشروطه در شلمزار)، قلعه غلامحسین‌خان سردار محتشم (مجتهد اصولی و مبارز مشروطیت در شهر دستنا ) و... شده است. بازسازی، ترمیم و شناساندن این مکان‌های تاریخی، در استانی که اکثر قریب به اتفاق متفکران توسعه ایران، توسعه صنعت گردشگری را راه برون‌رفت آن از مشکلات می‌دانند، عزم جزم و توجه ویژه دولت تدبیر و امید را طلب می‌کند. مرحوم آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی استان چهارمحال و بختیاری را سوئیس ایران توصیف کرده بود. جای بسی تاسف است که نه‌تنها جاذبه‌های طبیعی این استان و توسعه گردشگری‌اش، مورد بی‌توجهی واقع شده‌اند، بلکه آثار تاریخی‌اش در معرض ویرانی قرار گرفته‌اند. دولت تدبیر و امید، به عنوان دولتی که رئیس‌جمهورش خود را حقوقدان و میراث‌دار جنبش اصلاحی ایران (به عنوان میراث‌دار جنبش مشروطیت) و مکتب اعتدالی هاشمی می‌داند، در سال آخر سکانداری‌اش در بازسازی و توجه ویژه به میراث فرهنگی مشروطیت ایران، وظیفه‌ای سترگ بر عهده دارد؛ این گوی و این میدان.