اصولگرایان از حالا نسبت خود رابا مجلس جدید مشخص کنند

آفتاب یزد ـ گروه سیاسی : در گفت و گو با دکتر احمد شیرزاد این مسئله را مورد کنکاش قرار دادیم که اصولگرایان چرا باید یک روز با تمام قوا پشت یک نفر حاضر شوند و روزی دیگر، جوری او را تنها بگذارند که گویی از همان ابتدا نیز مخالف او بوده‌اند؟! اصلا چگونه ممکن است حد و مرزی برای این رفتار تعیین کرد؟
این استاد دانشگاه به گذشته باز می گردد؛ به زمان ترور سعید حجاریان و می گوید:«همان اوایل که سعید حجاریان مورد سوء قصد قرار گرفته بود نیز شاهد بودیم که همه تلاش می کردند تا بگویند«حجاریانِ ما» اما وقتی حجاریان جان سالم به در برد قصه عوض شد و حجاریان تبدیل شد به «تئوریسین اصلاح طلبان»!» شیرزاد ادامه می‌دهد: « بین نپذیرفتن انتقاد و کتمان اصلِ ماجرا فاصله بسیار است.» وی ادامه می دهد:« من و
مجموعه ی همکارانی که در مجلس ششم بوده‌ایم همواره از آن دوران با افتخار یاد می کنیم و هرگز درصدد اصل موضوع برنیامده ایم حتی اگر
انتقاداتی به مجموعه ی عملکرد ما در آن دوران وارد آمده پذیرفته ایم اما این که بگوییم:«کی بود؟ کی بود؛ ما نبودیم؟» به دور از اخلاق است و هنوز ندیده و نشنیده ام که کسی وارد این حوزه شده باشد.» این استاد دانشگاه سپس دوران ریاست جمهوری«محمود احمدی نژاد» را مثال می زند و می گوید:«به لحاظ ساختارهای سیاسی، محمود احمدی نژاد نه حزبی داشت ـ کما این که امروز هم ندارد ـ و نه پایگاهِ اجتماعیِ درخور ورود به عرصه‌ی ریاست جمهوری اما اصولگرایان تصمیم بر این گرفتند که ریاست جمهوری روی دوش احمدی‌نژاد قرار بگیرد پس با تمام انرژی و سرمایه‌های


اجتماعی که در اختیار داشتند به او رو کردند و وی را زیر چتر حمایتی خود قرار دادند اما همین که بین آنان افتراقی افتاد؛ چنان او را «کتمان» کردند که گویی رئیس دولت های «نهم و دهم» یک شخصیت فرازمینی است و ربطی به
اصولگرایان ندارد!»
>«اصولگرایان تریبون دار» سهم پذیر نیستند!
شیرزاد البته خاطر نشان می کند:« این رویه و رفتار که اندک اندک به یک صفت بارز تبدیل شده را نمی‌توان به تمامی اصولگرایان تعمیم داد بلکه این نوع برخورد و این بینش و ایدئولوژی خاص آن دسته از اصولگرایانی است که تریبون های پرقدرتی در اختیار دارند و صدای شان بلندتر از همه است و می‌توانند هرچه می خواهند بگویند.» احمد شیرزاد در ادامه گریزی نیز به ماه های پایانی ریاست جمهوری حسن روحانی زده می گوید:«رفتاری که با احمدی نژاد شد، رفتاری که با مجلس دهم شد و رفتاری که با خیلی ها شده است به نوعی شدیدتر در انتظار حسن روحانی است.»
>این مجلس از تمامی مجالس قبلی اصولگراتر است
این نماینده ی اسبق مجلس با ذکر این موضوع مهم که نسبت اصلاح طلبان با شخص روحانی مشخص است و کسی نمی تواند حمایت اصلاحات از رئیس جمهور شدنِ حسن روحانی را کتمان کند ادامه می‌دهد: «این که خواسته باشیم تمامی مسئولیت هرآن چه از روحانی و اطرافیانش سرمی‌زند را متوجه اصلاح طلبان کنیم نه درست است و نه منطقی! یعنی اگرچه اصلاح طلبان مسئولیت حمایت از رئیس جمهور شدن حسن روحانی را می پذیرند و تاکنون نیز سخنی برخلاف این قاعده نزده اند اما این که بخواهیم مجموعه رفتارهای واعظی و نوبخت را نیز به پای اصلاح طلبان بنویسیم، برتافتنی نیست.» وی می افزاید: « ما در این جا با دو مسئله در تقابل هستیم؛ یکی پذیرش مسئولیت حمایت و دیگری بر دوش گرفتن هر آن چه رخ داده! این دو را باید تفکیک کرد.» احمد شیرزاد در ادامه به موضوع مجلس دهم اشاره کرده و می گوید:« واقعیت امر این که، مجلس دهم در مجموع نتوانست در جایگاهی که می بایست قرار گیرد و انتقاداتی جدی به این مجلس وارد است اما نه اصلاح طلبان می توانند
مجلس دهم را اصولگرا بدانند و نه اصولگرایان باید وارد این بازی خطرناک شوند که مجلس دهم یک مجلس اصلاح طلبی بوده است زیرا آن قدر تیتر و سند و سرمقاله وجود دارد که بشود آن ها را ساکت کرد اما نباید از واقعیت ها نیز فرار کرد.» شیرزاد ادامه می دهد:«اگرچه درصد اصولگرایان مجلس بیشتر از اصلاح طلبان بود همانگونه که در مجلس یازدهم این نسبت به گونه ای است که تعداد اصلاح‌طلبان در مقابل اصولگرایان اصلاً قابل ذکر نیست اما وقتی به فراکسیون امید در مجلس می نگریم تازه یاد تفکیک خواهیم افتاد که بین اصلاح طلبان و فراکسیون امید نیز باید تفکیک قائل شد زیرا در این فراکسیون اگرچه غلبه با اصلاح طلبان بود اما در بین آن ها هم چهره های بدون پیش زمینه ی سیاسی و حتی اصولگرا نیز کم نبودند پس بهتر آن است که بگوییم:«در مجلس دهم و ناکارآمدی‌های احتمالی! هم اصلاح طلبان سهم داشتند هم اصولگرایان اما به گونه ای که «اصولگرایان تریبون‌دار» رفتار می کنند که می خواهند تمام مجلس دهم را به جای اصلاح طلبان بنویسند یعنی «ناصادقانه» رفتار کردن، یعنی افتادن به ورطه ی
بداخلاقی سیاسی!»
>نسبت خودرا با مجلس مشخص کنید
«گذشته ها گذشته»! این را شیرزاد می گوید و ادامه می دهد:« اصلاً بیایید هر چه در گذشته رخ داده را فراموش کنیم. هر چه بوده را به ورطه ی فراموشی بسپاریم و از امروز به همان «اصولگرایان تریبون دار»بگوییم بیایید نسبت خود با مجلس یازدهم را مشخص کنید. اگر این مجلس را«انقلابی» و «اصولگرا» می دانید که علی الظاهر این چنین است مشخص کنید در چه شرایطی مسئولیت پذیری را از مجموعه ی رفتاری خود حذف نمی کنید؟» این استاد دانشگاه با ذکر این مسئله که اگر قرار باشد «اصولگرایان تریبون‌دار» به همین منوال خواسته باشند دوره به دوره، حمایت کنند و کتمان! جامعه دچار به هم ریختگی خواهد شد و در مواقعی که اعتراضات و انتقادات بالا می گیرد در نهایت دیگر قرار نیست تفکیکی قائل شوند و آن جا است که همگان خواهند فهمید این تزلزل های سیاسی چه بر سر جامعه
خواهد آورد.»
احمد شیرزاد با ذکر این مسئله که«مجلس یازدهم» سرشار از «عجیب ترین ها » است ادامه می دهد:«وقتی نماینده ای از غیر قابل نفوذترین فیلترها می تواند با مدرک جعلی عبور کند باید ترسید، وقتی دو نماینده مجلس دهم دستگیر می‌شوند باید به فکر فرو رفت ـ اگرچه نوبت نخست نبوده ـ وقتی احزاب پشت سر نماینده نیستند تا مردم بدانند این نماینده از چه مشرب فکری و سیاسی تغذیه می شود باید غصه خورد و... این ها مسائلی است که رخ داده و عجیب تر از این ها نیز رخ خواهد داد پس وقتی با مجلسی در نوع خود عجیب رو در رو هستیم باید منتظر واکنش‌های عجیب‌تری نیز باشیم چه بسا «اصولگرایان تریبون‌دار» بازهم تغییر مسیر دهند و بازهم انتقاد کنند اما این بار دیگر جامعه نخواهد پذیرفت نه حرف «اصولگرایان تریبون دار» را و نه حرف بقیه را.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پایان تاکید می‌کند: « این مطالبه باید ایجاد شود که اصولگرایان
اعم از «اصولگرایان تریبون دار» و «غیر تریبون دار» نسبت خود را با پدیده های سیاسی مشخص کنند یعنی همگان باید بدانند اصولگرایان این مجلس را از خود می دانند، مال خود می دانند یا مورد حمایت خود که اگر ناکارآمد شد، اگر نتوانست و اگر از مسیر خارج شد مردم بدانند به کدام گروه و تفکر سیاسی باید مراجعه کنند. شیرزاد خاطر نشان می کند البته بعید نیست که این مجلس نیز دچار قاعده ی تکراری کتمان شود اما به گونه ای است که دیگر کتمان شدنی نیست چون این مجلس از تمامی مجالس قبلی اصولگرا تر است و این یعنی عدم توفیق و دچار شدن به حواشی؛ صد در صد به پای اصولگرایان نوشته خواهد شد، چه بپذیرند و چه با داد و بیداد خواسته باشند اصل بحث را به انحراف بکشند.»