موج سواری برخی چهره‌های دولتی و غیردولتی در افغانستان علیه ایران؛ وقتی پذیرش میلیون‌ها افغان در طول چهار دهه فراموش می‌شود

دست بی نمک ایران!
آفتاب یزد- گروه سیاسی: وقتی با کلیدواژه «مهاجرت یا مهاجران» روبه رو می‌شویم همیشه قدم اول این است که به تعداد کسانی که از ایران مهاجرت کرده‌اند یا برنامه مهاجرت دارند فکر می‌کنیم، در واقع دلایل مختلفی موجب شده تا ایرانیانی که می‌توانند گزینه مهاجرت را مد نظر قرار دهند اما شاید کمتر پیش آمده به این توجه کنیم که ایران جزء پنج کشور جهان است که بیشترین مهاجر خارجی را در خاک خود پذیرفته است. حجم بالای جمعیت افغان‌هایی که در طول سال‌ها به ایران آمده‌اند موجب شده تا ایران مجبور به برنامه ریزی برای پذیرش این مهاجران شود هرچند که اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم زیرساخت‌های لازم برای چنین پذیرشی را ندارد. بنابراین سیاست ایران نسبت به مهاجران افغان را می‌توان یکی از آسان‌ترین
نمونه‌های مهاجرپذیری در نظر گرفت. البته طبیعی است که این گزاره به این معنی نیست که ایران برای مهاجران افغان شرایط بسیار عالی را فراهم کرده چرا که در عمل برای خود ایرانیان هم محدودیت‌ها و چالش‌های بسیاری وجود دارد و اساسا کشوری که همیشه درگیر تحریم بوده یا سوءمدیریت‌هایی را به خود دیده طبیعی است ظرفیت‌های فراهم‌آوردن شرایط مناسب را نداشته باشد. با این حال برخلاف بسیاری از کشورها که مهاجران را در کمپ‌ها نگهداری می‌کنند و اجازه حضور آنها در شهرهای مختلف را نمی‌دهند در ایران اما مهاجران می‌توانند به سادگی وارد بسیاری از شهرها شوند، از همان امکانات حداقلی که بسیاری از ایرانی‌ها نیز استفاده می‌کنند نیز برخوردار باشند. بنابراین در اپیزود اول باید گفت سیاست ایران نسبت به مهاجرین افغان سیاستی توام با مهربانی بوده است. کافی است نگاهی به کمپ‌هایی که استرالیا برای پناهجویان در برخی جزایر ایجاد کرده یا کمپ‌های یونان بیاندازیم تا این گزاره که ایران در پذیرش مهاجرین افغان مناسب عمل کرده قابل درک‌تر شود.
> دو حادثه و موج سواری


البته این برای ایران یک فرصت مناسب است تا با کمک به همسایه فارسی زبان خود به بهبود شرایط در منطقه کمک کند. به هرحال افغانستان جزئی از تمدن فرهنگی ایرانی محسوب می‌شود و بسیاری نیز علاقه مند هستند شرایط در این کشور به سمت بهبود و پیشرفت حرکت کند. اما نکته شاید عجیب اینجاست که بسترها و فرصت‌هایی که ایران در اختیار افغان‌ها قرار داده کمتر با پاسخ مناسبی در درون افغانستان مواجه شده و برعکس جو منفی علیه ایران و ایرانیان در این کشور بیشتر شده است.
به ویژه در هفته‌های اخیر بر اثر دو موضوع این تنش افزایش خاصی
یافته است. آخرین مورد آن مربوط به تعقیب و گریز پلیس با یک خودور حامل قاچاقچیان و اتباع غیرمجاز افغانستان بوده که پلیس برای توقف این خودرو به لاستیک آن شلیک می‌کند اما در نهایت خودور به گارد ریل برخورد می‌کند و آتش می‌گیرد تا سرنشینان آن کشته و زخمی شوند. موضوعی که در شبکه‌های اجتماعی بسیار داغ شده و فرصتی برای حمله به ایران از سوی برخی در افغانستان شده است. سفیر افغانستان در تهران در اظهاراتی گفته است که مسئولان ایرانی پذیرفته‌اند که به خودروی حامل مهاجران افغان شلیک کرده‌اند.
با این حال با افزایش مجادلات در این زمینه سید رسول موسوی مدیرکل غرب آسیا در وزارت خارجه کشورمان در توییتی نوشت: اجازه دهید با کلمات بازی نکنیم. پلیس ایران به قاچاقچیان شلیک می‌کند. چه قاچاقچی مواد مخدر باشد چه قاچاقچی انسان، اگر به اخطار پلیس توجه نشود. او ادامه داد: حمل ١٣ نفر در یک خودرو ۴ نفره ( ٣ نفر در صندوق عقب ) اگر قاچاق نیست چه هست؟
بر اساس اعلام فرماندهی نیروی انتظامی استان یزد، ماموران نیروی انتظامی با استفاده از علائم هشدار به چند دستگاه خودرو مشکوک دستور ایست دادند که موفق به متوقف کردن ۳ دستگاه خودرو و دستگیری تعدادی اتباع بیگانه غیرمجاز و کشف مقداری موادمخدر شدند. از بین این خودروها یک دستگاه خودرو به فرمان ایست پلیس و صدای تیرهوایی توجهی نکرده و با استفاده از سیستم دودزا و احتراق با سرعت زیاد متواری شد که با وجود پنچری لاستیک، خودرو بیش از ۸ کیلومتر ادامه مسیر داده و به علت
داغ شدن رینگ‌ها بر اثر اصطکاک، استفاده از سیستم
احتراق و دودزا و آتش گرفتن جلو خودرو و ناتوانی راننده در کنترل وسیله نقلیه، خودرو از جاده منحرف و به گاردریل وسط جاده برخورد کرد.
در این حادثه سه نفر از اتباع غیرمجاز که در صندوق عقب بودند بر اثر آتش سوزی در دم فوت کرده و هشت نفر نیز به بیمارستان منتقل شدند که از این تعداد چهار نفر به صورت سرپایی درمان و از بیمارستان ترخیص شدند. همچنین راننده خودرو به همراه چند نفر از اتباع غیرمجاز متواری شدند که دستگیری آنها در دستور کار پلیس قرار گرفته است.
یکی دیگر از موضوعاتی که در چند هفته اخیر به تنش میان کابل و تهران دامن زده موضوع اتباعی است که در مرز دو کشور تعدادی از مهاجران افغان در هریرود غرق شده‌اند و افغانستان مدعی است نیروهای مرزبانی ایران این مهاجران را به آب انداخته‌اند اما تهران با رد این موضوع خواستار تشکیل کمیته‌ای مشترک برای بررسی ابعاد این حادثه شده است. در همین زمینه بهاروند معاون حقوقی و امور بین‌الملل وزیر امور خارجه، با بیان اینکه طرف افغانستانی به این استناد مصاحبه‌هایی را انجام دادند و مدعی دخالت نیروهای مرزبانی ایران در حادثه رودخانه هریرود شده‌اند، گفت: بر اساس گزارش ها، مرزبانی جمهوری اسلامی ایران، دخالتی در این زمینه نداشته است. در سال ۵۰۰ هزار نفر تردد غیر قانونی از سمت مرزهای شرقی به ایران دارند و مرزبانی ایران فقط آن‌ها را دستگیر و در نهایت آنان را اخراج می‌کند. او با تاکید بر حفظ احترام و دوستی با کشور همسایه، یاد‌آور شد: ایران مصاحبه‌ها و گزارش‌های طرف مقابل را بررسی و در صورت وجود نکات حقوقی به مراجع قانونی و ذی صلاح ارجاع خواهد داد.
در همین زمینه سردار اشتری تاکید کرد: اولا-غرق شدن چند تبعه افغانستانی در رودخانه مشترک مرزی و در خاک کشور افغانستان ارتباطی با مرزبانی نداشته و در بررسی‌ها مشخص شد که قصوری از سوی مرزبانان ایران، صورت نگرفته است. ثانیا- انتظار می‌رود طرف مقابل در خصوص بررسی مشترک ادعاهای مطروحه تیم‌هایی اعزام کند که بتوانیم پاسخگوی دو ملت باشیم. ثالثا - شرایط جوی و بارندگی‌های پی در پی و افزایش حجم آب رودخانه در آن ایام و تاریکی شب می‌تواند عامل موثری بر این حادثه ادعایی باشد. فرمانده ناجا خاطرنشان کرد: باتوجه به این مهم، افرادی که به صورت غیرمجاز وارد خاک ایران می‌شوند ضمن اخذ مشخصات، ثبت آثار و علائم بیومتریک نیز صورت می‌پذیرد بنابراین مسئولان مربوطه در دولت افغانستان می‌بایست مشخصات افراد متوفی و آثار و علائم بیومتریک آنان را ارائه تا با سوابق موجود مطابقت داده شود که آیا این افراد وارد کشور جمهوری اسلامی ایران شده‌اند یا خیر؟ که تاکنون چنین اقدامی از سوی آنان صورت نگرفته است. وی همچنین تصریح کرد: مهمترین سوال و ابهام در ارتباط با این حادثه، چرایی تخلیه پاسگاه‌های مرزی افغانستان طی سال‌های اخیر از سوی آن کشور است که مغایر با پروتکل‌های مرزی بوده و علی القاعده دو کشور می‌بایستی مسئولیت‌های حقوقی و قانونی خود را در مناسبات مرزی برعهده بگیرند. عالی‌ترین مقام انتظامی کشور تاکید کرد: در سال گذشته بالغ بر 750 هزار نفر از اتباع
غیرمجاز افغانستانی از طریق مرزهای رسمی به سوی این کشور بدرقه شده به علاوه هزاران نفر که قصد ورود غیرقانونی به خاک جمهوری اسلامی ایران را داشته‌اند با حفظ کرامت انسانی به کشور افغانستان بازگردانده شده‌اند.
اگرچه دو حادثه یزد و هریرود بسیار تلخ بودند و هنوز نیز نیاز به بررسی بیشتر در این زمینه وجود دارد اما نکته عجیب این است که برخی در افغانستان، ایران را به عنوان کشوری که چهل سال از آنها میزبانی کرده مورد هجمه و حملات شدید قرار داده و در واقع کل میزبانی ایران در این سال‌ها را زیرسوال برده‌اند! اگرچه می‌دانیم که در طول همه این سال‌ها کاستی‌هایی برای پذیرش از افغان‌ها بوده اما مگر این کاستی‌ها برای خود شهروندان ایران کم یا زیاد وجود نداشته! به نظر می‌رسد در این زمینه شاهد ناسپاسی از سوی طرف افغان هستیم. در همین رابطه و برای بررسی بیشتر این موضوع گفت‌وگو کردیم با پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان. او به «آفتاب یزد» گفت:«واقعیت این است که ایران حدود سه میلیون مهاجر افغان را پذیرفت و برخلاف سایر کشورها اجازه داد به شهرها و روستاها وارد شوند و تا حدودی زیادی در جامعه پذیرفته شدند، برخلاف پاکستان که آنها را به کمپ برد و اجازه خروج به مهاجران افغان نداد، این رفتار متفاوت ایران پیام مهمی بود از نوع دوستی ایرانی‌ها اما متاسفانه با گذشت زمان مسائلی پیش آمد و طرف مقابل یادشان رفت چه خدماتی ایرانیان به آنها داشته‌اند البته برخی برخوردهای سطوح میانی ایران نیز کمی توام با بی تدبیری بود و فرصت را به برخی در افغانستان برای موج سواری داده است.» او افزود: «به طور کلی چه آوارگان افغان و چه آنهایی که
در سیستم آموزش ایران تحصیل کردند و دارای تخصص شدند وقتی به کشورشان برمی گردند برخلاف انتظار تهران که این افراد به رابطه ایران و افغانستان کمک کنند اما برعکس همین افراد به مانعی برای توسعه روابط تبدیل می‌شوند و در هفته‌های اخیر نیز مشاهده کردیم بسیاری از کسانی که علیه ایران موضع گرفته‌اند کسانی هستند که مدتی را در ایران زندگی کرده‌اند.» این کارشناس مسائل افغانستان افزود:«از طرف دیگر نباید فراموش کرد که افغانستان در اشغال آمریکا است و برخی کشورهای دیگر که مخالف ایران هستند نیز در این کشور حضور دارند بنابراین احتمال اینکه آنها رسانه‌های داخلی افغانستان را با منابع مالی خود به جهت اهداف خود متمایل کنند نیز وجود دارد به هرحال هر رسانه‌ای به منابع مالی خود تعهداتی دارد و ممکن است آنها به عمد به دنبال ایجاد جو علیه ایران باشند و با کوچکترین حادثه‌ای موضوع را زیر ذره بین قرار دهند.» ملازهی در ادامه افزود:«از طرف دیگر افغان‌ها چاره‌ای جز ورود غیرقانونی به ایران ندارند شرایط کاری و امنیتی این کشور مناسب نیست و یا باید ریسک کنند غیرقانونی به ایران وارد شوند و یا در همان افغانستان نیز سرنوشت چندان خوبی در انتظار آنها نیست بنابراین به ایران می‌آید تا برخی در اینجا بمانند و برخی نیز به ترکیه و اروپا بروند.» ملازهی در پایان گفت:«به طور کلی مرزهای ایران برای دولت افغانستان اولویت نیست و آنها برنامه‌ای برای حراست از این مرزها در مقابل ورود و خروج‌ها ندارند و می‌گویند امکانات نداریم و اما واقعیت این است که اولویتشان نیست و می‌گویند ایران کشور بزرگ و ثروتمندی است و نیروی نظامی نیز دارد خودش مسئول مرزها باید باشد. از طرفی برخی نیروهای محدود افغان نیز که در مرزها هستند تمایلی برای مقابله با ورود و خروج غیرقانونی ندارند بلکه حتی ممکن است تشویق به ورود به ایران هم بکنند بنابراین باید گفت افغانستان نه می‌خواهد مرزهای خود را کنترل کند و نه احتمالا می‌تواند!»
در مجموع به نظر می‌رسد طرف افغانستان باید در ارزیابی خود نسبت به ایران حدود 40سال میزبانی را در یک یا دو حادثه خلاصه نکند. شاید جالب باشد بدانیم که ایران با وجود مشکلات مالی خود و با وجود اینکه برخی از خود شهروندان ایرانی به دلیل مشکلات مالی امکان دسترسی به تحصیلات دانشگاهی را ندارند اما براساس آخرین اخبار سالانه 500 افغان را بورس تحصیلی می‌کند. هزاران افغان در حال آموزش رایگان در مدارس هستند. البته چنین موضوعاتی حق انسانی همه آنها است اما موضوع این است که حق ایران نیز واکنش‌ها و اظهارات برخی چهره‌های دولتی و غیردولتی افغانستان نیست!