این عکس را ببین و برعکس عمل نکن!


یک بار دیگر شهیدی از سلاله پاکان هم عصر ما راه میهن در پیش گرفته است و پس از چهار سال از شهادت این روزها حال و هوای دل‌ها را عاشورایی کرده است.
شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرم» متولد دوم تیر ماه سال 1360 و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه‌بار در سال‌های 93 و 94 در جریان جنگ سوریه مجروح شد. در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در جنوب غرب حلب در زمان آتش‌بس در 19 اردیبهشت سال 95 به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرار گرفت. پیکر مطهر شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرم» پس از چهار سال مفقودی طی عملیات تفحص پیکر شهدای مدافع حرم در منطقه خان‌طومان کشف و هویتش شناسایی شد. این پیکر مطهر 10 خرداد ماه 1399 به کشور بازگشت و قرار است مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید، صبح چهارشنبه، 28 خرداد ماه همزمان با شهادت امام جعفر صادق(ع) و اقامه عزای آن حضرت در محله مهرآباد جنوبی جنب دانشگاه هوایی شهید ستاری برگزار شود.
اما این روزها انتشار تصاویر جانسوز دو فرزند این شهید گرانقدر با پیکر پدر شهیدشان در رسانه‌ها و فضای مجازی دل‌های زیادی را به آتش کشیده است.
تصویر خواب آرام دختر خردسال شهید بر تابوت پدر و نجوای غم‌انگیز پسر با پدر قهرمانش حال و هوایی عاشورایی به دل هر بیننده‌ای بخشیده است.


این تصویر توصیف‌ناپذیر واکنش‌های متعددی را در بین کاربران فضای مجازی داشته است که به تعدادی از آنها ‌اشاره می‌کنیم.
*خواب آرام در آغوش پدر
بعد مدتها دوری، آروم تو بغل باباش خوابیده...
*تویی که میگی اینا واسه پول رفتن، اگر بهت 100 میلیارد میدادن حاضر بودی که بچه‌ت به جای آغوشت بیاد رو تابوتت بخوابه؟؟ خدا ازت نگذره با این تهمت‌هایی که میزنی....
*وقتی دختر داشته باشی می‌فهمی این صحنه رو...
*با دستای کوچولوشم عین پدرش یه مرد باغیرتِ و هوای خواهرش رو داره. دعای پدرتون بدرقه راهتون.‌‌‌‌‌‌...
*بوسیدنت که هیچ، بغل کردنت که هیچ، حتی تو را نشد که دلی سیر بو کنم...
*آخرین آغوش...آخرین حرفای مردونه...خداحافظ پدر
*برگرد تنها یک بغل بابای من باش...
*صلی‌الله علیک یا رقیه خاتون بعد تو ضرب‌المثل شد دختران بابایی‌اند...
*خون(جان) گرانبهاترین دارایی انسان است که در صورتی که حضرت حق طلب کند، فقط مردان حقیقی حاضرند آنرا فدا کنند.
*کدامین‌اشک؟ باران زار میگرید/کدامین غم؟ غم و غم‌خوار میگرید/در این تصویر، خیلی خوب می‌بینم/
که تابوت و در و دیوار میگرید...
*میدونی چیه عزیز کوچولوی من؟ شرمنده‌ام که بابای تو توی سوریه شهید شد و تو بی‌بابا شدی برای اینکه ما آسایش داشته باشیم. فرشته آسمونی من ببخش بعضیا قدر ندونستن و یادشون رفت که تو به خاطر اونا بی‌بابا شدی. بخواب بابا اومد......
*با سکانسِ وداعِ فرزندان شهید جواد الله‌کرم آسمون از پا می‌افته، دل ما که دیگر هیچ...
*خدایا ما طاقت غربت بچه‌های شهدا رو نداریم...
*قیمت این لحظه چند؟...خیلی به شما بدهکاریم.
*اینو می‌بینم یاد مظلومیت همه بچه‌های شهدا می‌افتم خصوصا اونا که بعد از شهادت پدرشدن بهشون کنایه میزدن بابات چند گرفته بود.
* رقیه‌ی پدر، حرم شد و مدافع حرم شده پسر...
* خیلی هامون با یه گرونی و یه مشکل مالی و اقتصادی، بی‌خیال انقلاب که چه عرض کنم، بی‌خیال دین و مسلمونیمون میشیم، اما خوش به حال شهدا که قطعا روز قیامت روسفیدن.
*شرح ندارد،اما تا دلت بخواهد ‌اشک دارد.
*با ديدن اين تصوير ياد جمله خداحافظى دخترك شهيد محمد جعفر حسينى افتادم كه گفت: بابايى جات اينجاست.
*بعضی از عکسا آدمو شرمنده میکنه
*هرچی فکر کردم نتونستم چیزی درخور عکس بنویسم فقط اینکه ان‌شاءالله که ما مدیون خون امثال شهید جواد الله‌کرم نباشیم.
*نمی دانم مسئولینی که به این انقلاب خیانت می‌کنند چطور می‌خواهند جواب بی‌تابی و دلتنگی‌های این کودکان معصوم و خون پدران شهیدشان را بدهند.
*چقدر جاى حاج قاسم سردار عزيز ما خاليست... کاش حاج قاسم بود تا فرزندان شهید جواد الله‌کرم را در آغوش مى‌كشيد شايد ذره‌اى از دلتنگى آنها كمتر مى شد...
*تلنگری برای همه
اما تصویر وداع جانسوز فرزندان شهدا تصویری آشنا در حافظه مردم ما است. در سال‌های اخیر هم صحنه‌های وداع فرزندان خردسال شهدای مدافع حرم تلنگری دوباره بود برای همه آنها که شاید پس از سال‌های دفاع مقدس این صحنه‌ها را از یاد برده بودند یا سنشان به آن روزها قد نمی‌دهد.
شهیدانی که چه در سال‌های دفاع مقدس با جانفشانی خود رویای دشمنان تا بن دندان مسلح برای شکست جمهوری اسلامی و به زیر کشیدن انقلاب اسلامی را ناکام گذاشتند و چه شهیدان مدافع حرمی که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای کشورمان دشمن بدخواه میهن را زمینگیر کرده و شکست دادند تا خاک این کشور زیر پای شقی‌ترین و جنایت‌کار‌ترین دشمنان سال‌های اخیرمان لگدمال نشود و ناموس و عزت مردممان حفظ شود.
اما هر بار که شهیدی به شهر و کشورمان می‌آید بار مسئولیت بر دوشمان سنگین‌تر می‌شود. وقتی نگاهمان با چشمان نافذ شهدا در تصاویرشان گره می‌خورد گویی می‌شنویم که «من به وظیفه خود عمل کردم تو چه خواهی کرد؟!»
در این میان اما بار مسئولیت کسانی که قدرت و موقعیتی در اختیار دارند بیش از همه خودنمایی می‌کند.
مسئولانی که برخی از آنها مدت‌هاست از خط و مسیر این شهیدان فاصله گرفته و سرگرم بازی‌های بی‌ثمر و دست و پا زدن در مستی قدرت و ثروت هستند. هر چند برخی از آنها عکس شهیدان را می‌بینند اما بر عکس شهیدان عمل می‌کنند!
آیا همه کسانی که از خط و مسیر شهدا فاصله گرفته‌اند چه مسئول و چه غیرمسئول، با دیدن تصویر وداع فرزندان شهید الله‌کرم با پیکر پدرشان نمی‌خواهند به
خود بیایند؟!