چشم انداز روابط پکن ـ واشنگتن در گفت و گوی آفتاب یزد با «دکترحسین ملائک» سفیر اسبق ایران در چین

ایران مسائل بین چین و آمریکا را درست ارزیابی کند
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: سفیر اسبق ایران در چین روی سه موضع بسیار تاکید دارد:«جهان به همکاری چین و آمریکا نیاز دارد، مسائل قبل و بعد انتخابات بین پکن ـ واشنگتن بسیار متفاوت خواهد بود و سومین نکته این که؛ ایران باید مطالعات پیش بینی شده ای درباره ی آینده ی خود داشته باشد و مسائل فی مابین آمریکا و چین را درست ارزیابی کند.»
دکتر حسین ملائک معتقد است:«ارزیابی روابط و مناسبات چین و آمریکا نقطه آغازین هرگونه تحلیل سیاسی، بین المللی در دوران کنونی است. اگرچه چین به طور خاص از اینکه این روابط بخواهد منشاء تصمیم گیری سیاسی این گونه شود گریز دارد اما واقعیت آن است که جهان به سرعت به طرف شکل گیری یک نظام تصمیم گیریِ ارزشی نوینِ ژئوپلیتیکی پیش می‌رود.»
>از بولتونِ ضد ایران تا پمپئوی ضد پکن!


روزی نبود که بولتون، علیهِ ایران موضعگیری نکند و حالا روزی نیست که پمپئو اشاره ای مغرضانه به چینی‌ها نداشته باشد گویی در آمریکا همیشه باید انگشت اتهام به جهتی نشانه رفته باشد! یک روز روس‌ها متهم به دخالت در انتخابات آمریکا می‌شوند و روزی دیگر چینی‌ها، متهم به ساخت و اشاعه ی «کروناویروس» و اما این دعواها به قول دکتر ملائک تا انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده ی آمریکا تاریخ مصرف دارد و پس از آن روی دیگر سیاستِ آمیخته در اقتصاد و اقتصاد متاثیر از سیاست رونمایی خواهد شد.
این روزها، جهان گرفتارآمده در غم و اندوه«کرونا» دچار یک ناراحتیِ دیگر نیز شده است و آن جنگ لفظی چشم بادامی‌ها و یانکی‌ها است. روزی نیست که این دو کشور به هم به اصطلاح «نپرند» و این یکی، آن دیگری را به مسئله ای متهم یا به برخوردی تهدید نکند. در گفت و شنودی با سفیر اسبق ایران در چین، چشم اندازهای روابط این دو کشور در آینده ای نزدیک و میان مدت را به بحث گذاشته ایم.
>رویای چینی‌ها و موانع آمریکایی
دکتر ملائک دست روی دو موضوع یکی رویای چینی‌ها و دیگری تفکرات آمریکایی گذاشته می‌گوید:«چین دائما تکرار می‌کند که می‌خواهد کشور خود از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اتحاد ملی بازسازی کند ( رویای چینی آقای شی جین پین ) و به هیچ وجه علاقه ای به رقابت با آمریکا در مورد رهبری جهان یا صادرات ارزش‌های خود را ندارد. از نظر آن‌ها؛ تنها کشوری که می‌تواند این رویا را با جلوگیری از انتقال تکنولوژی و یا مانع شدن از جهانی سازی، جنگ ارزی و ممانعت از ارتباط بازارهای مالی به هم زند آمریکا است.» وی ادامه می‌دهد:« اما در آمریکا توصیفات زیادی از این روابط روزانه در رسانه‌ها و اندیشکده‌ها به چشم می‌خورد. الیت سیاسی آمریکا را به دو دسته مشخص می‌توان تقسیم کرد. گروهی معتقدند چین خطر اصلی امنیت ملی آمریکا است و برای کاهش و کنترل این خطر که چیزی شبیه دوران جنگ سرد است باید اقدامات لازم آغاز شود.»
سفیر اسبق ایران به راهکارهای سه گانه ای که در تقابل آمریکایی، علیه چینی‌ها کاربرد دارد پرداخته می‌افزاید:«آن‌ها راه‌هایی برای غلبه برچین پیشنهاد می‌دهند:
ـ دنبال متحد شدن با هند هستند،
ـ روی همکاری روسیه برای بالانس کردن چین نظر دارند.
ـ گروهی دیگر معتقدند که اعلام جنگ سرد با چین اشتباهی بنیادی است و باید به هر قیمتی از آن روی برتافت. آن‌ها معتقدند با تعامل بیشتر با چین و به طور موازی ترمیم و افزایش قدرت اقتصادی آمریکا می‌توان با چین رقابتی دور از تنش داشت.»
>جنگ سرد این بار؛ چینی!
شنیدن لفظ جنگ سرد، همگان را به دوران ما بین دو جنگ جهانی و سال‌های پس از جنگ جهانی در رابطه با روسیه و آمریکا می‌اندازد اما جنگ سرد جدیدی نیز به وجود آمده! ملائک می‌گوید:«به هر صورت، لفظ جنگ سرد هم از زبان وزیر خارجه چین و هم از زبان مذاکره کنندگان تجاری آمریکا در دو ماه گذشته شنیده شده است. نکته قابل ذکر که حتما با شرایطی مشابه آنچه در رابطه بین شوروی و غرب گذشت روبرو نیستیم ولی به هرحال مشابهت‌هایی مشاهده می‌شود.»
وی ادامه می‌دهد:«از طرف دیگر، تلاش‌هایی ـ اگرچه ضعیف ـ در آمریکا و ـ قویتر ـ در چین برای جلوگیری از هرگونه در گیری احتمالی هم صورت می‌گیرد. مثلا چینی‌ها سعی کردند با متعهد نشان دادن خود به فاز یک موافقتنامه تجاری امضاء شده در ژانویه 2020 و خرید دوسوم سویای صادراتی آمریکا در ماه گذشته سعی در آرام کردن اوضاع داشته باشند که البته اثر زیادی نداشته است.»
>کرونا؛ سرفصلی که اختلافات را بیشتر و عمیق تر کرد!
شرایط ملتهب نوینی که در روابط چین و آمریکا مشاهده می‌شود ریشه در عناصر ثابتی دارد که از شش سال پیش در روابط دو کشور مشاهده می‌شد اما ویروس کرونا آن را به صورت جدی به نمایش گذاشت.
سفیر اسبق ایران در چین با اشاره به موضوع فوق ادامه می‌دهد:«آمریکا به این نتیجه رسیده است که در اقتصاد، گسترش نفوذ جهانی، قدرت نظامی‌و نهایتاً تکنولوژی چین جهان را برای این کشور تنگ کرده است لذا دولت اوباما موضوع انتقال ثقل سیاست آمریکا به آسیا را با هدف کنترل چین آغاز کرد. چینی‌ها هیچ گاه نخواستند به صورت رسمی‌بپذیرند که آمریکا آن‌ها را به عنوان تهدید اصلی در نظر گرفته است.»
به نظر آقای ملائک اما همه ی ماجرا، به همین چند موضوع خلاصه نمی‌شود زیرا:« واضح است که هر دو کشور در یک رقابت ژئو پلیتیک و نظامی‌قرار دارند. گفته می‌شد که بین آنها رقابت ایدئولوژِیک معنی ندارد اما بحران کرونا و اتهام‌هایی که دو سیستم به یکدیگر در مورد لیاقت حکمرانی زدند نشان داد که این رقابت مولفه ایدئولوژیک هم می‌تواند پیدا کند . اگر ائتلاف سازی نیز یکی از مولفه‌های رقابت سیاسی باشد، آمریکا با نفوذ طبیعی و گسترده چین بدلیل قدرت اقتصادی شروع به مانع تراشی کردن با زور سیاسی است و این امر را با فشار به متحدان خود برای کاهش روابط اقتصادی با چین شروع کرده است. از طرف دیگر فشار آمریکا برای جلوگیری چین از دسترسی به تکنولوژی‌های برتر نیز نشان از تصمیم بر محدود سازی این کشور است.»
>نقش پررنگ و دوگانه ی اروپایی‌ها
شریک اصلی آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها هستند اما، اروپایی‌ها ضمن آن که نقشی پررنگ بر عهده دارند به یک بازی دوگانه مبادرت می‌ورزند. ملائک این مسئله را این گونه تبیین می‌کند:« این نکته در متحدین آمریکا یعنی اروپا بسیار مشهود است. آن‌ها می‌خواهند هم امنیت ناشی از روابط با آمریکا را داشته باشند و هم سود روابط اقتصادی و تجاری با چین به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی و این نام معادله فعلی در جهان موسوم به غرب است. نتیجه این مقابله در حداقل‌ها کاهش اتکاء استراتژیک تجاری غرب به چین، در کنار فشار برای گرفتن سهم بیشتر بازار از آن کشور و لغو محدودیت‌های سرمایه گذاری، و به موازات آن حمایت از تایوان و هنگ کنگ و سین کیانگ خواهد بود.
>چینی‌ها و آمریکایی‌ها؛ رقیب یا مکمل؟!
ملائک با اشاره به این که:«این واقعیت وجود دارد که اقتصاد این دو کشور قبل از این که رقیب باشند در سطح کلان تکمیل کننده یکدیگر می‌باشند، حتی به صورت شکلی، اقدامات مشابهی صورت داده اند که آن‌ها را مشابه هم می‌کند. مثلا در بحران فعلی دولت و بانک مرکزی آمریکا به صورت وسیعی به دخالت در اقتصاد پرداخت و از چین نیز از کاپیتالیسم دولتی با مقررات زدایی و
باز کردن اقتصاد فاصله گرفت» خاطرنشان می‌کند:
«چین بزرگترین شریک تجاری آمریکا و تامین کننده ارزان ترین
کالای مصرفی برای بازار آن کشور است. تعداد دانشجویان چینی
یک سوم کل دانشجویان خارجی در آمریکا است. توریست‌های چینی بزرگترین گروه بازدید کنندگان هستند و چین تامین کننده نصف تولید فولاد جهان است، و طبقه متوسط 400 میلیون نفری چین یکی از اهداف اقتصادی شرکت‌های تجاری و خدماتی آمریکایی و غربی است.
اگرچه فاصله 345 میلیارد دلاری تجاری بین دو کشور همواره مورد اعتراض آمریکایی‌ها بوده است اما چینی‌ها نیز معتقدند فروشگاه‌های زنجیره ای برند‌هایی مثل اپل ، نایکی ، استارباکس ، مک دونالدز ، جنرال موتور ، پراکتوراند گمبل که در کلیه شهر‌های چین حضور دارند سود‌های کلانی به جیب می‌زنند که در بالانس تجاری چین و آمریکا مشهود نیست و این در حالی است که برندهای زنجیره ای چین در آمریکا موفق نبوده اند.»
امنیت اقتصادی همان امنیت ملی است
دنیا به همکاری چین و آمریکا نیاز دارد! این نکته ی مهمی‌است که از خلال گفته‌های آقای ملائک استخراج می‌توان کرد:
«از نظر چینی‌ها اگر امنیت اقتصادی نباشد امنیت ملی نیز وجود نخواهد داشت به نظر آن‌ها آمریکا که با مشکلات اقتصادی زیادی روبه رو است بعد از انتخابات نوامبر با رویکردی واقع گرایانه به روابط با چین خواهد پرداخت. از نظر آنها دنیا به همکاری چین و آمریکا که 40 درصد اقتصاد جهان ، 52 درصد هزینه نظامی‌،
43 درصد تولید کربن را شامل می‌شود نیاز دارد.»
>چین نقطه ی ضعف جمهوری خواهان؟!
ملائک وارد فاز انتخاباتی موضوع شده می‌گوید:«چین حتما موضوع اصلی سیاست خارجی در رقابت‌های انتخاباتی آمریکا در چهار ماه آینده خواهد بود. ترامپ در دو موقعیت متناقض قرار گرفته است از یک طرف بر اساس خاطرات آقای بولتون قبل از منافع ملی آمریکا به منافع خودش در انتخابات فکر می‌کرده و لذا باید این شائبه را که توسط دوستان جمهوری خواه خود به وجود آمده تصحیح کند و از طرف دیگر در مقابل چند مصوبه بسیار مخدوش کننده روابط با چین از جمله قانون تحریم هنگ کنگ و قانون مربوط به مسلمانان اُیغور قرار دارد.»
وی ادامه می‌دهد:«کاندیدای دموکرات اما روی فشار بیشتر بر چین
اصرار خواهد کرد تا ترامپ را وادار به رفتار متناقض کند. برای چین مسلم است که این کشور جزو موضوعات انتخاباتی است و ممکن است روابط متلاطم شود اما از نظر آن‌ها بعد از انتخابات دوباره منافع مشترک آن‌ها را به هم باز می‌گرداند و جهان از دوستی آن‌ها منفعت خواهد برد. این خصلت دور نگری چینی‌ها است.» دکتر حسین ملائک یک توصیه ی مهم نیز دارد و آن این
که:«با توجه به نکات فوق کشورهایی مثل ایران نیز باید
از هم اکنون پیش بینی‌های مطالعه شده ای در مورد آینده خود داشته باشند و در راستای تحولات آتی این ارزیابی‌ها را تصحیح و اصلاح نمایند.» باید منتظر ماند و دید آیا پکن ـ واشنگتن با فروکش کردن ویروس کرونا و اتمام انتخابات وارد نوع جدیدی از روابط سیاسی ـ اقتصادی خواهند شد یا این قصه سری دراز
خواهد داشت ضمن آن که به این سادگی‌ها نمی‌توان چین و آمریکا را رو در روی همدیگر نشانید زیرا احساس ابرقدرتی، هر دوی این کشورها را نسبت به دیگری دچار نوعی بدبینی کرده است که می‌تواند برای آسیا و جهان نگران کننده باشد!