شورای امنیت آمریکا را مقصر می‌داند؛اما...

با توجه به نشست مجازي اخير شوراي امنيت سازمان ملل متحد و حضور وزير امور خارجه کشورمان در اين نشست؛ سخنراني آقاي ظريف را چگونه تحليل مي‌کنيد؟
در سازمان ملل کشورهايي دور هم جمع شده‌ و عليه جمهوري اسلامي و رهبران آن دعوايي را مطرح کرده‌اند و به‌طور کاملا روشن رهبران نظام را مورد هجمه قرار داده‌اند اما نمي‌دانم چرا آقاي ظريف در نشست مجازي شوراي امنيت از دوران مصدق سخن گفت. اين کار به‌نظر من نادرست بود. چرا که در آنجا کشور‌ها دور هم جمع شده‌اند تا در مورد تمديد تسليحاتي ايران نظر بدهند که آيا آن را تمديد کنند يا خير. خوشبختانه نماينده دولت‌ها به اين موضوع واکنش مثبت و سازنده به نفع ايران داشتند و مقصر اصلي را دولت آمريکا مي‌دانستند، زيرا به اين عقيده رسيدند که آمريکا با خروج خود از برجام مرتکب اشتباه شده است. اينجا صحبت از متهم کردن جمهوري‌اسلامي به يک دولت تروريستي در جلسه مطرح شده همانگونه که شاهد بوديم پمپئو وزير امور خارجه آمريکا در سخنان خود به‌طور مکرر دولت و نظام جمهوري اسلامي را به‌عنوان کشور مدافع تروريسم مطرح کرد. اما آقاي ظريف در سخنانش به بازگويي سخن از مصدق مي‌پردازد. به‌نظر من ظريف در مقام وزير امور خارجه مي‌توانست بهتر از اين صحبت کند و نبايد به نبش قبر تاريخ مي‌پرداخت زيرا هيچ‌يک از حاضران سخني از تاريخ نگفتند و سخن گفتن در اين باره در حالي که طرف مقابل شروع به تخريب اساسي کرده به‌نظر من پسنديده نيست.
با توجه به اظهارات طرفين حاضر در جلسه شوراي امنيت و نوع رويکردهايشان ارزيابي شما از اين رويکردها چگونه است؟
به‌نظر من شوراي امنيت طرح آمريکا را تاييد نخواهند کرد، دليل اين گفته را من در سخنان نمايندگان دول مختلف مي‌بينم که به‌عنوان مثال مي‌توانيم به سخنان دولت چين، روسيه و همچنين آفريقاي جنوبي اشاره کنيم البته سخنان کشورهايي چون آلمان و فرانسه و... که يکي به نعل و يکي به ميخ مي‌زدند، انتقادات زيادي وارد است اما ديدم آنها هم در اعلام موضع‌هاي خود عملکرد آمريکا را زير سوال برده، مقصر دانسته و ايالات‌متحده را ابتدا به‌دليل خارج شدنش از برجام و دوم سوء استفاده از متن برجام مقصر دانستند. در اين بين آمريکا درصدد بود که حربه خود را تحت عنوان بازسازي سازوکار مکانيسم ماشه احيا کندکه عملا ديديم اين اتفاق نيفتاد و اکثريت با آمريکا همراهي نکردند، چراکه اکثر اعضا به اين تجميع نظر رسيده بودند کشوري که از برجام خارج شده، نمي‌تواند مانند حاضران در برجام از شروط‌ آن استفاده کند زيرا خارج از قانون و خلاف واقع است.


تحليل شما از ديپلماسي منطقه‌اي ايران قبل از جلسه شوراي امنيت چيست؟
بنده اولا به‌عنوان يک ايراني از صميم قلب آرزو دارم که طرح‌هاي آمريکا که بر ضد کشور که در راس آن مردم هستند، هميشه با شکست روبه‌رو شود و نتواند هيچگاه در اين موضوع به موفقيتي دست پيدا کند. اما بايد واقع بين باشيم دستگاه ديپلماسي کشور نتوانسته در منطقه آنطور که بايد و شايد خوب عمل کند. همسايگان ايران به‌ويژه ترکيه به‌عنوان يکي از تاثيرگذار‌ترين کشورهاي حال حاضر در خاورميانه در اين جلسه عملا نتوانست از ايران دفاع کند. ديگر همسايه ايران که به‌عنوان يک بازيگر تاثيرگذار در منطقه به حساب مي‌آيد، عراق است که او نيز همچون ترکيه عمل کرد، در حالي که کشور عراق حيات خود را مديون ايران است. همگان بر اين موضوع واقف هستند که ايران براي بقاي عراق هزينه سنگيني متقبل شد و انتظار اين بود که عراق گام‌هاي سازنده به نفع ايران بردارد اما آنطور که شاهد بوديم عکس اين موضوع رخ داد و اين نشان مي‌دهد که در منطقه خاورميانه به‌ويژه همسايگان اصلي خود نتوانسته‌ايم موفقيت لازم را به دست آوريم.
قبل از اين جلسه شاهد بوديم که برايان هوک رئيس گروه اقدام عليه ايران در سفر به منطقه خاورميانه پيرو سياست دو جانبه‌اي منطقه‌اي خود ابتدا به تل‌آويو سپس با هدف تمديد تسليحاتي به رياض و منامه بحرين ايران سفر کرد شما لزوم اين سفر آن هم در آستانه جلسه شــوراي امنيت چگونه تحليل مي‌کنيد؟
سياست رژيم صهيونيستي و به‌طور کلي جايگاه اين رژيم در مقابل ايران کاملا مشخص است و در نتيجه سياست‌هاي اين رژيم است که ما حتي اگر به فرض محال با آنها يک هدف مشترک بين‌المللي هم داشته باشيم، بازهم نمي‌توانيم به اين رژيم غاصب اعتماد کنيم. مي‌ماند عربستان سعودي و بحرين که به‌طور مشخص بود يا نبود بحرين اصلا مهم نيست. متاسفانه در سال‌هاي اخير يکسري از افراد ناشي که خود را حرفه‌اي مي‌دانند دوباره جريان باز پس‌گيري بحرين را استارت زدند که اين اقدام آنها موجب ايجاد تنش ين اين دو کشور شد و عملا بحرين را روبه‌روي ايران قرار داد. با اين حال اعتقاد من بر اين است که بحرين حرفي براي گفتن نداشت. اتفاقا اگر در مورد بحرين اين مساله هم ايجاد نمي‌شد نمي‌توانست همانند قطر براي ايجاد توازن در منطقه گام بردارد. ولي طرح چنين موضوعاتي آن هم از زبان برخي افراد نبش قبر 30-40 ساله‌اي بود که خاکستر مرده را تبديل به آتشي خانمان‌سوز کرد. اين امر طبيعي است که بحرين هم موضع بگيرد، اين جايگاه دستگاه ديپلماسي است که از عمل اين چنين افرادي جلوگيري و در بهبود روابط دوجانبه گام بردارد. در جلسه شوراي امنيت نيز شاهد بوديم که پمپئو در سخنان خود در حالي که حرف‌هاي اصلي‌اش را بر زبان مي‌آورد، به کرات به روابط ايران با همسايگان و کشور‌هاي منطقه اشاره مي‌کرد. در جاهاي مختلفي از سخنانش شنيديم که مدام مي‌گفت که ايران همه همسايگان منطقه را تهديد مي‌کند، حرف‌هاي مرا مورد استناد قرار ندهيد و برويد صحت حرف‌هايم را از اسرائيل، عربستان و بحرين بپرسيد. البته صحبت‌هاي پمپئو همان حرف‌هاي برايان هوک بود که به نوعي ديگر بيان شد. ما در زبان فارسي ضرب‌المثلي داريم که از روباه مي‌پرسند شاهدت کيست؟ مي‌گويد دمم. اين ماجرا مصداق همين ضرب‌المثل بود.
از ديدگاه شما چرا با وجود صراحت قطعنامه 2231 آمريکا به‌دنبال تمديد تحريم‌هاي تسليحاتي ايران است؟
در خصوص قدرت دفاعي ايران بايد به قطعنامه، توافق برجام و نص صريح اين توافقنامه بازگرديم. در آنجا اشاره شده که از چه تاريخي به بعد تحريم تسليحاتي ايران برداشته خواهد شد و ايران طي چه سازوکاري و از چه تاريخي مي‌تواند به خريد تسليحات بپردازد. البته ترامپ با ورود به اين موضوع آن را بهم زد و با قرائت ديگري از اين مساله تفسير ضد ايراني خود را مطرح کرد. گرچه خوشبختانه بايد به‌دليل برخي اشارات که در توافق برجام آمده، خوشحال بود که ابتدا ترامپ آن را پاره کرد، اما با توجه به موازنه بين‌المللي، برجام مي‌توانست ما را از اين وضعيت بيرون بياورد. دفاع کردن حق هر کشوري است و نبايد موضوع قدرت دفاعي ايران در اين توافق يا هر توافق ديگري آورده شود.
حال با وجود اين رخدادها راهکار برون رفت از اين شرايط را چه مي‌دانيد؟
ما بايد در سياست خارجي بازنگري و برنامه‌ريزي جديدي داشته باشيم. در مورد عملکرد‌هاي اضافه در وزارت امور خارجه بايد نوعي بازبيني اساسي صورت گرفته و هماهنگي امور و دست‌اندرکاران دخيل در وزارت خارجه سروسامان گيرند. شاهد هستيم که برخي اقدامات در داخل و خارج از مرز‌هاي ايران به‌نحوي صورت مي‌پذيرد که سياست خارجي را تحت الشعاع قرار مي‌دهد، در حالي که اين اقدامات بايد با هماهنگي وزارتخانه مربوطه صورت پذيرد. البته براي تحقق اين امر دولت يک شورايي را تحت عنوان شوراي هماهنگي روابط خارجي تشکيل داده و متاسفانه در راس اين شوراي مهم و حياتي آقاي کمال خرازي نشسته که در عملکرد ايشان جاي نقد بسياري وجود دارد. اين وظيفه بر دوش آقاي خرازي است که در ايجاد هماهنگي بين وزارت امور خارجه و ساير ارگان‌ها عملکرد صحيح داشته باشد. ما بايد هماهنگي درست و منظمي بين نهاد‌ها و گروه‌هايي که عملکرد آنها تاثير مستقيم در سياست خارجي دارد تدوين کنيم تا با ايجاد هماهنگي در رفتار‌ها بتوانيم از ايجاد مشکلاتي که در آينده منافع ملي را به خطر مي‌اندازد جلوگيري کنيم.
نقش کشورهاي روسيه و چين به‌عنوان دو کشور صاحب حق وتو و حمايتشان از ايران را چگونه مي‌بينيد؛ احتمال دارد تحت شراطي اين حمايت برداشته شود؟
اينکه ما حمايت‌هاي اين دو کشور صاحب حق وتو را از دست بدهيم بعيد به‌نظر نمي‌رسد زيرا ايالات متحده به‌عنوان يک ابر قدرت داراي ابزار‌هاي مخصوص خود است و مي‌تواند حتي چين را به‌عنوان نمونه با پرداخت مبلغ چندصد‌ميليوني متقاعد کند که رأيش را بفروشد. اين موضوع قريب به يقين است و هر لحظه امکانش وجود دارد ولي بايد متوجه اين موضوع باشيم که هيچ‌کشوري از ايران به‌صورت مستقيم حمايت نکرد، در عين حال حاضران در جلسه اقدام دولت آمريکا را زير سوال بردند. اين دو موضوع کاملا از هم متفاوت و جدا هستند و نبايد اين دو موضوع را با هم ترکيب کنيم. تنها کشورهايي که از ايران حمايت کردند، عبارتند از چين که حمايت آشکار انجام داد و مقداري هم روسيه و جالب‌ترين موضوع، حمايت آفريقاي جنوبي بود.
از ديــدگاه شما چه علل و دلايلي در دفاع و حمايت آفريقاي جنوبي از کشورمان وجود دارد؟
اين مساله به نوع نگرش آفريقاي جنوبي به سياست مربوط مي‌شود. اين کشور تازه از استعمار انگليس رها شده که داراي افکار بسيار پسنديده‌اي است و منطقي و عادلانه برخورد مي‌کند. البته من تاکيد مي‌کنم اين موضوع را نبايد در حمايت جهان از ايران ديد. علت هم اين است که دستگاه ديپلماسي ما چه در گذشته و چه در حال حاضر خوب عمل نکرده است. ما بايد در روابطي که در حال حاضر با برخي گروه‌ها و کشورها داريم مقداري بازنگري کنيم و با گروه‌هايي که در منطقه به‌دنبال منافع مشترک هستيم اندکي هوشمندانه برخورد کنيم تا هر موضوعي را علني نکنند.