دنبال بازگشت دوران احمدی‌نژاد هستيد؛ كتمان می‌كنيد

باتوجه به اتفاقات اخيري که در مجلس يازدهم رخ داده و رفتارهاي نمايندگان با اعضاي هيات دولت، فکر مي‌کنيد هدف آنها واقعا نظارت باشد يا علت دعواهاي جناحي است؟
من اعتقاد دارم نظارت يکي از حقوق و يکي از ابزارهاي مهم مجلس است، مجلس در مجموع دو وظيفه دارد که يکي قانونگذاري و ديگري نظارت است. ابزارهاي نظارت تحقيق و تفحص، تذکر کتبي و شفاهي و استيضاح است، البته روش‌هاي ديگري هم مي‌توانند در پيش بگيرند، اما راه‌هايي که در آيين نامه داخلي مجلس ذکر شده اين موارد است مجلس مي‌تواند از حق خود استفاده کند مشروط بر اينکه اصحاب قدرت اين جايگاه را براي پارلمان به رسميت بشناسند و اين به رسميت شناختن هم از نظام انتخابات، قانون انتخابات و تائيدصلاحيت‌ها تا اميد به مردم براي مشارکت گسترده ادامه پيدا مي‌کند. از سوي ديگر بايد نمايندگان بين انجام وظيفه نظارتي و رفتار جناحي تفکيک قائل شوند، حدود يک ماه از آغاز به کار اين مجلس گذشته و تا به حال هيچ‌طرح مدون شفاف و روشني براي برون رفت از مشکلات معيشتي را از اين مجلس شاهد نبوديم و از طرفي حاشيه‌هايي هم که از سوي اين مجلس شاهد آن هستيم بيش از متن دوره يازدهم مجلس است، نهايتا خروجي عملکرد نمايندگان يک رفتار سياسي و جناحي و مغرضانه بوده است.
با اين وجود در حال حاضر مقصر تمام مشکــلات از ســوي برخي، دولت شناخته مي‌شود.
نمايندگان بايد شرايط دولت را در نظر بگيرند، دولت با دو مشکل اساسي مواجه است که فقط مرتبط با قوه مجريه نيست و در حال حاضر مشکل تمام مردم ايران محسوب مي‌شود و تمام نظام هم در قبال آن مسئول هستند. يکي تحريم ظالمانه آمريکا که در طول چهل و يک سال گذشته سابقه نداشته و ديگري شيوع ويروس کوويد 19 است که در کنار تحريم مشکلات کشور را مضاعف کرده است. در چنين شرايطي جمع کردن امضا و داد و فرياد بر سر ظريف و روحاني کاري را از پيش نمي‌برد، فايده‌اي هم ندارد. نمايندگان مجلس يازدهم هر شخصي از تيم هيات دولت را مي‌بينند يک فريادي بر سر او مي‌زنند، اين موضوع هم حاکي از اين است که جمعي از نمايندگان بيشتر به‌دنبال شوآف سياسي هستند تا اينکه قصد داشته باشند بر رفتار دولت نظارت کنند.


در مجلس دهم هم موضوع طرح سوال از روحاني تکرار شد، چه ميزان علت‌ها را مشابه مي‌دانيد؟
در مجلس دهم هم برخي از آقايان هم همين رفتار را داشتند، زماني که طرح سوال از رئيس جمهور در مجلس دهم مطرح شد من پاي سوال مربوط به موسسات مالي و اعتباري تا پايان ايستادم، اما به محض اينکه روحاني شروع به پاسخ به سوالات کرد پنح سوال ديگر به‌طور همزمان از او پرسيدند و اين نشان داد که برخي نمايندگان اصلا به‌دنبال دريافت پاسخ يا حل مشکل نبودند من هم به آنها صراحتا گفتم که اينگونه رفتارها اصلا نشانه دلسوزي براي کشور نيست و نشانه يک برخورد جناحي و سياسي است که نتيجه‌اي جز فشار بيشتر بر مردم ندارد. در حال حاضر نتيجه برخي رفتارهايي که از مجلس يازدهم سر مي‌زند حضور آن دسته از نمايندگان مجلس دهم است که سعي در کنترل فضاي مجلس دارند و نمايندگان دوره يازدهم هم چون سابقه کار در مجلس را ندارند تحت تاثير آنها قرار مي‌گيرند و به جاي نظارت واقعي و پيداکردن راهکار مناسب براي حل مشکلات به‌دنبال معرکه‌گيري و جوسازي هستند.
حمايت حداقلي مردم از نمايندگان مجلس يازدهم چه تاثيري در عملکرد آنها دارد؟
آنچه مسلم است اين است که مجلس دهم با مشارکت بالاي 60درصد مردم در سطح کشور و صفوف طولاني مردم پاي صندوق‌هاي راي شکل گرفته بود و به‌رغم اينکه اين مجلس مشکلات زيادي داشت اما نماينده‌هاي تمام قشرها از مردم در مجلس حضور داشتند. تشکيل سه فراکسيون سياسي با وجود تمام ضعف‌ها نشان از اين بود که تمام طيف‌هاي فکري و جريان‌هاي سياسي درون کشور در مجلس حضور دارند. عقلايي در مجلس دهم حضور داشتند که به‌رغم تمام افراط و تفريط‌ها شرايط را مديريت مي‌کردند. از مجلس دهم صداي گفت‌و‌گوي ملي بلند بود و درون مجلس نمايندگان طيف‌هاي مختلف براي حل مشکلات مردم با يکديگر گفت‌و‌گو مي‌کردند اما يکي از مشکلاتي که مجلس يازدهم دارد اين است که مشارکت مردم در سطح کشور پايين بوده و حدود 40‌درصد از مردم مشارکت داشتند در تهران هم حدود80‌درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و اين نقطه ضعف بزرگ مجلس يازدهم است برهمين مبنا هم نمي‌توانيم بگوييم آنها در راس امور هستند، اما در عين حال من فکر مي‌کنم رئيس مجلس و بزرگان عاقل مجلس اگر همت کنند و تلاش داشته باشند با تعامل با ديگر قوا مي‌توانند در حل مشکلات موثر باشند مجلس يازدهم نبايد يکه‌تاز باشد و بايد از ظرفيت‌هاي موجود براي حل مشکلات با خرد جمعي استفاده کند. اين ظرفيت‌ها هم فقط به درون مجلس خلاصه نمي‌شود. نمايندگان مي‌توانند از صاحب‌نظران و نمايندگان ادوار در خارج از مجلس هم کمک بگيرند، مرکز پژوهش‌هاي مجلس هم يک ظرفيت مهم است که با کمک از آن مي‌توانند موثر عمل کنند. نمايندگان بايد بدون شتابزدگي در پي حل مشکلات مردم باشند.
فکر مي کنيد اين شتابزدگي و ناپختگي در عملکرد برخي نمايندگان مجلس يازدهم تا چه زماني ادامه يابد؟
به‌نظر مي‌رسد اگر مديريت مجلس، مجموعه نمايندگان را در مسير عقلانيت هدايت کند اين امکان وجود دارد که اين مجلس بهتر عمل کند. همان تعبيري که مقام معظم رهبري در خصوص مجلس يازدهم داشتند و فرمودند نمايندگان مجلس يازدهم بايد عملکردي داشته باشند که باعث شود مردم در دوازدهمين دوره از انتخابات مجلس مشارکت بيشتري داشته باشند و آنها را ترغيب کنند که در انتخابات شرکت کنند. بخشي از نمايندگان که جز منافع جناحي و فردي دغدغه اي ندارند در مجلس دهم هم بودند و در آن زمان هم تمام تلاش آنها در جهت تضعيف دولت بود و در پي آن هم مجلس تضعيف مي‌شد. اين نمايندگان همواره سعي داشتند در ارتباطات بين‌المللي خلل ايجاد کنند و با رفتارهاي افراطي جايگاه مجلس را دچار تنزل کنند که خروجي آن هم اين بود که مردم از اصل نهاد انتخابات نااميد شدند و مشارکت را پايين آوردند و نتيجه آن هم تشکيل مجلسي با مشارکت و حمايت حداقلي مردم بود. به‌نظر مي‌رسد قصد دارند اين روش خود را ادامه بدهند و از اين بي‌تفاوتي در مردم درس عبرت نگرفتند. نمايندگان و تمام مسئولان بايد بدانند دود برخي رفتارها در چشم مردم مي‌رود و همانطور که ظريف هم گفت همه ما در يک کشتي نشسته‌ايم و اگر مردم تحت تاثير عملکرد برخي افراد و نهادها بي‌تفاوت بشوند آسيب آن براي تمام کشور است.
با اين تفاسير به‌نظر مي‌رسد در برخي موارد نمايندگان از تندروي‌هاي خود هدفي را دنبال مي‌کنند.
بالاخره يک نفر رئيس‌جمهور مي‌شود، به تاثير اين رفتار در مردم بايد فکر کنيم و مشارکت آنها پايين تر از اين هم بيايد که دشمنان ما هم از اين خوشحال مي‌شوند و مشکلات بيش از پيش به وجود خواهند آمد. مسئولان بايد به اين موضوع توجه کنند و از لجبازي و لجاجت در برخي مواقع خودداري کنند نمايندگان مجلس جديد هم بدانند در شرايط فعلي هدف وسيله را توجيه نخواهد کرد و در قابوس انقلاب ايران چنين عملکردي پذيرفته نمي‌شود. افرادي که ادعاي ارزشي‌بودن دارند نبايد از هر وسيله‌اي براي هدف استفاده کنند. ما وقت زيادي تا 1400 نداريم اما مردم انتظار دارند هر انتخاباتي سبب گشايش براي آنها باشد. انتخابات مجلس يازدهم چه گشايشي براي آنها ايجاد کرد که انتخابات رياست‌جمهوري بخواهد ايجاد کند؟ برخي افراد به جاي آنکه تلاش کنند ميز و صندلي قدرت را تصرف کنند به اين موضوع بپردازند که براي حل مشکلات مردم چه راهکارهايي وجود دارد و برنامه آنها براي حل بحران‌هاي کشور چيست؟
فکر مي‌کنيد در شرايطي که روابط بين‌المللي کشور دچار مشکل است، ادامه اين رفتارها و رويکردهاي افراطي چه تاثيري در روند ارتباط ايران با ديگر کشورها خواهد داشت؟
مجلس جديد مرتب سعي دارد به مردم القا کند برجام بد بوده و نتيجه‌اي نداشته است به جاي اينکه جايگزيني براي آن داشته باشند فقط به نقد تمام گام‌هاي مثبت دولت مي‌پردازند. تمام گرفتاري‌هايي که کشور متحمل شده از رفتار تندروهايي است که با مواضعي که در حل مشکلات به کار گرفتند باعث شدند عليه ايران قطعنامه و تحريم صادر شود. برجام براي حل و فصل رفتار نسنجيده دولت‌هاي نهم و دهم تنظيم شد و هنوز هم مشکلات آن دولت گريبانگير کشور است اگر دوستان مي‌خواهند به همان شرايط برگردند که بايد بدانند مردم تجربه آن سبک زندگي را دارند اگر هم حرف تازه‌اي دارند بايد با مردم شفاف در ميان بگذارند که حرف تازه آنها چيست. مگر اين افراد شعار حل مشکلات نداده بودند؟ شعارهاي تند و تيز آنها فقط انتخاباتي بود؟ امروز وقت عمل به شعارهاست که اتفاقا براي نمايندگان يازدهم هيچ‌مانعي بر سر راهشان نيست. اينجا کشورهاي غربي و شرقي نيست که بعضي‌ها قصد داشته باشند با دروغ و ريا و شوآف به قدرت برسند، اينجا جمهوري اسلامي است و براي اين نظام خون‌هاي زيادي ريخته شده است و رفتار برخي مسئولان با ارزش‌هاي انقلاب و ارزشي بودني که ادعايش را دارند در تناقض است.
با اين وجود برجام هنوز هم توسط آنها محکوم است.
برجام حداقل سه نتيجه محسوس داشت. يکي از نتايج مهم برجام اين بود که ملت ايران را مردمي با فرهنگ و اهل گفت‌و‌گو به دنيا شناساند که با شش قدرت مسلط دنيا که 5 کشور حق وتو در سازمان ملل دارند گفت‌و‌گو کردند و به يک تفاهم و يک قرارداد بين‌المللي رسيدند که تمام تحريم‌هاي گذشته را از دستور کار خارج و لغو کرد. مزيت دوم برجام اين بود که از خطر جنگ جلوگيري کرد و مانع تهديد کشور ايران شد و در نهايت اينکه همين اخيرا شوراي امنيت سازمان ملل پيش‌نويس قطعنامه آمريکا را رد کرد و از 15 عضو شوراي امنيت چهارده عضو به نفع ايران راي دادند از برکت برجام بوده است و اين همان شوراي امنيتي است که در زمان‌هاي قبل از برجام عليه ايران راي مي داد و همه تسليم او بودند اما امروز آمريکا براي تحريم ايران در شوراي امنيت تنها و منزوي است و همه اين مسائل از برکات برجام است.
علت اينکه اخيرا تمام مشکلات به گردن دولت و رئيس‌جمهور انداخته مي‌شود را چه مي‌دانيد؟
اگر تندروها مشکلات را گردن روحاني نيندازند حرف ديگري براي گفتن ندارند و بي‌‌‌برنامگي آنها بيش از پيش مشخص مي‌شود، برخي افراد مي‌خواهند به مردم القا کنند که اگر نمي‌توانند شعارهاي خـود را عملي کنند به خاطر روحاني است و روحاني مانع آنها شده است اما بايد بدانند که اين توجيه حداقل تا خرداد سال 1400 تاريخ مصرف دارد و زماني که روحــاني به پايان دولت خود رسيد مردم بيش از پيش درک مـي‌کنند که آنها توانايي عمل به شعارهايشان را ندارند، من اميدوارم رئيس‌جمهور بعدي هم از خود اصولگرايان باشد، چراکه اگر فردي اصلاح‌طلب يا معتدل رئيس‌جمهور شود بازهم بهانه‌هاي آنها براي عدم تسلط بر اداره کشور و خصوصا مجلس ادامه خواهد داشت روحاني از خود اصولگرايان بود و با او چنين برخوردي داشتند چه برسد که فردي از جناح ديگري بخواهد رئيس جمهور باشد. اميدوارم رئيس‌جمهور بعدي اصولگرا باشد که نمايندگان مجلس يازدهم از روي مردمي که در حوزه انتخابيه نمايندگي مي‌کنند خجالت نکشند، اين افراد امروز به‌دليل اينکه حرفي براي گفتن ندارند تمام کاسه کوزه ها را بر سر روحاني شکسته‌اند.