روزنامه ایران
1399/04/22
خودمان هوای خودمان را داشته باشیم
نرگس عاشوری
خبرنگار
«چرا ماسک نمیزنیم؟» برای پاسخ به این سؤال با گزارههای زیادی روبهرو میشویم؛ با فرضیههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. اینکه بخشی از مردم بهدلیل مشکلات اقتصادی توان خرید ماسک ندارند، اطلاعرسانی مستمر و فرهنگسازی مؤثر برای ضرورت استفاده از ماسک انجام نشده یا برخی به تذکر مسئولان اعتماد ندارند و لزوم زدن ماسک را جدی نمیگیرند و... پاسخهایی است که مرضیه برومند به این سؤال داده است. با همه این احوال و به تعبیر این کارگردان اگرچه بهنظر میرسد «بخشی از مردم همچون مسئولان نسبت به زندگی بیتفاوت شدهاند» اما همین زندگی با تمام دشواریهایش به قول عباس کیارستمی: «تنها چیزی است که ما داریم». ماحصل گفتوگوی ما با مرضیه برومند را در ادامه میخوانید.
اخطار برای تهدیدهای جدیتر از کرونا
این سؤال که چرا برخی ماسک نمیزنند، کرونا را جدی نمیگیرند یا نسبت به زندگی بیتفاوت شدهاند را جامعهشناسان و متخصصان باید پاسخ بدهند. اظهارنظر در این باره آمار دقیق میخواهد که متأسفانه در مملکت ما یا اعتقادی به اهمیت آمار نیست یا آمار دارند و اعلام نمیشود. باید سراغ مردم در مناطق و شهرهای مختلف رفت و از خودشان پرسید که دلیل واقعی ماسک نزدنشان چیست؛ مسأله اقتصادی است یا فرهنگی. آدمها واکنشهای متفاوتی نسبت به شرایط روز و کرونا دارند، اگر قرار بر توصیهای در این زمینه است باید بر مبنای تحقیقات جامعهشناسی باشد. دریافت من از مشاهدات روزانهام این است که علاوه بر مسئولان، به نظر میرسد خود مردم هم نسبت به خودشان بیتفاوت شدهاند. البته بیتوجهی برخی مسئولان نسبت به سلامتی و جان مردم بیسابقه نیست، نمونه اخیرش ماجرای آتشسوزی کلینیک سینااطهر است. میگویند ما اخطار دادهایم. خب نتیجه این اخطارها چه بوده؟ چرا فقط به همین اخطارها بسنده کردید و از ادامه فعالیت این مرکز و صدها ساختمان مشابه و غیراستاندارد جلوگیری نمیکنید؟ به چه دلیل آتشنشانی و شهرداری اجازه و اختیار لازم را برای جلوگیری از فعالیت اینگونه ساختمانها ندارند؟ برای مثال محل و منطقهای که خانه عروسک در آن واقع شده، کوچه تنگ و بنبستی در مجاورت کوچه برلن است، این کوچه پر است از تولیدیهایی که غالباً با مواد قابل اشتعال مثل پارچه و کاموا و چسب و اسفنج سروکار دارند و به طور قطع کمترین موارد ایمنی در این ساختمانهای فرسوده رعایت نشده، سیمکشیها اکثراً فرسوده هستند و نه تنها سیستم اطفای حریق ندارند بلکه گمان نمیکنم کپسول هم داشته باشند، اگر خدای ناکرده جرقه کوچکی بزند کل محله و منطقه میسوزد. آیا مسئولان مربوطه اینگونه کارگاهها را از لحاظ ایمنی کنترل میکنند؟ پلاسکو یک نمونه بود.
دستان خالی جنوب شهر
اما فارغ از مسئولان، به نظر میرسد برای بخشی از مردم معنای زندگی رنگ باخته و به خاطر مشکلات اقتصادی به سیم آخر زدهاند؛ بدون کلاه کاسکت سوار موتور میشوند و بدون ماسک در مراکز پرازدحام حضور دارند. مسأله آنها فقط زدن یا نزدن ماسک نیست با این ازدحام چه باید کرد. من از دو ماه پیش این شلوغی را لمس کردم و منتظر خیزش کرونا بودم. در نزدیکی خانه عروسک پارکینگ غیراستانداردی است که در زمانهای شلوغ نگهبان، سوییچ ماشین را برای جابهجایی از رانندهها میگیرد؛ نگهبانی که نه دستکش دارد و نه ماسک و هر روز با صدها نفر در ارتباط است. هر بار که سوار ماشین میشوم باید همه ماشین را ضدعفونی کنم وقتی میگویم چرا ماسک نمیزنی میگوید «بیخیال خانم برومند، نمیشه بابا سخته!». بخشی از مردم این منطقه بهخاطر سختی کار در محیط پرازدحام و مهمتر از آن، بهخاطر مضیقه مالی و نداری است که ماسک نمیزنند. حساب کنید یک خانواده چهار نفره در هفته به چند عدد ماسک نیاز دارند و سرجمعاش ماهانه چقدر میشود. مگر یک کارگر تولیدی چقدر درآمد دارد که اینقدر برای ماسک هزینه کند.
شمال شهر را نمیفهمم
این قشر کمدرآمد و بیبضاعت را درک میکنم اما آنچه برایم عجیب است رفتار مردم شمال شهر است. نگهبان داخل پارکینگ و کار طاقتفرسایش را درک میکنم اما آنهایی که سفر میروند و میهمانی میگیرند را نمیفهمم. همین چند وقت پیش در محله ما خانوادهای میهمانی صد نفره داشت با بزن و بکوب. چرا چنین میکنند؟! نمیدانم. باید رفت سراغشان و با آنها صحبت کرد.
تهدید بیرحمانه جامعه پزشکی
این روزها بیشترین دغدغه من درباره جامعه پزشکی است. نه اینکه نگران طبقههای مختلف جامعه نباشم، هستم اما بخشی از آدمهای درگیر با بیماری، خودشان مقصر هستند. نگرانی من بابت تیم پزشکان و پرستارانی است که تقصیری ندارند و اهمال ما آنها را با مرگ مواجه میکند. ما طاقت چند ساعت ماسک را نداریم اما آنها صورتهایشان در گرمای تابستان زخم شده است. چرا بیرحمانه آنها را به خطر میاندازیم؟
الان وقت نهی از منکر است
مناطق شمال شهر از منظر فرهنگی و اقتصادی این آمادگی را دارند که ملزم به استفاده از ماسک شوند آیا به مناطق پایین شهر با این حجم تراکم جمعیت این فرهنگ و آگاهی داده شده؟ اساساً وقتی توان خرید ماسک ندارند این الزام چطور ایجاد میشود. اگر منکر را فقط حجاب نمیدانیم الان وظیفه گشت امر به معروف و نهی از منکر است تا به مردم آگاهی بدهد، توضیح بدهد، ماسک ارزان قیمت یا حتی به کمک خیرین، رایگان در اختیارشان قرار بدهد. باید کمپین تأمین ماسک برای مردم کم درآمد شکل بگیرد. لازم است این وظیفه اجتماعی را به مردم یادآوری کنیم.
قربانیان کرونا مال شهر خودمان است
بهنظرم شفافیت در اطلاعرسانی و اعلام آمار میتواند به جدی گرفته شدن خطر از سوی مردم کمک کند، چرا آمار مبتلایان و فوتیها به تفکیک شهر و استان اعلام نمیشود؟ با اعلام آمار تفکیک شده، مردم هر شهر بهتر درک میکنند که این قربانیان، مال شهر خودشان است و مال جای دیگر نیست. نکته بعدی جالی خالی دولت الکترونیک است. این دولت الکترونیک چرا همچنان الکترونیک نیست. خواهرزاده من حدود 4 ماه پیش ماشینی خریده اما هنوز جرأت ندارد برای شمارهگذاری اقدام کند. بر فرض ماسک هم بزند وقتی قرار است ساعتها در صف طولانی بایستد چه فرقی میکند. چرا من هفتاد ساله برای یک کار ساده مجبورم به اداره ثبت بروم و نمیتوانم اینترنتی کارم را انجام بدهم؟
با مردم حرف بزنید
باید با مردم به زبانی حرف بزنیم که اعتماد کنند. یکی از بزرگترین ایرادها لحن تحکمآمیز است. چرا با لحنی دوستانه با مردم حرف نمیزنیم، چرا مردم را عزیزان من، هموطنانم یا همشهریان عزیز خطاب نمیکنیم. دولتمرد کاریزماتیک میتواند مردم را جذب کند. دکتر زالی شخصیت دوستداشتنی و شیرینی است. چرا بیشتر با مردم حرف نمیزند. چرا به جای اینکه رو به دوربین و به چشم مردم نگاه کند در حالت نیمرخ با خبرنگارها حرف میزند. سخنگوی دولت چرا همانطور که مینویسد، چرا همانطور که هست با مردم حرف نمیزند. چرا ما شخصیت شوخطبع و آشنا به ادبیات و فرهنگی که علی ربیعی دارد را در مقام سخنوری از او نمیبینیم. سخنگوی جدید وزارت بهداشت چرا اینقدر خشک حرف میزند و به جای آنکه از خصوصیات مادرانه و خواهرانه خود استفاده کند و با مردم رو در رو و مهربانانه سخن بگوید از روی کاغذ میخواند انگار دارد درس پس میدهد، من حاضرم با ایشان تمرین کنم تا بتواند بهتر با مردم ارتباط برقرار کند و حرفهایش تأثیرگذارتر باشد. پربازدیدترین ویدئوهای من در این ایام آنهایی است که صمیمی و خودمانی صحبت کردهام. با دستورالعمل که نمیشود مردم را یگانه و همدل کرد. در حالی که تجربههای سخت تاریخی نشان داده ما مردم همدلی داریم. با زبان صمیمیتر شرایط را برای آنها توضیح دهیم. بگویید مردم میدانیم که وضع اقتصادیتان خراب است. تأمین ماسک سخت است. ما هم دستمان بسته است. حتی الامکان کمک میکنیم. شما هم کمک کنید. در خانههایتان برای خودتان ماسک بسازید. آنهایی که میتوانند تولید کنند و در اختیار مردم
قرار بدهند.
بیایید خودمان هوای خودمان را داشته باشیم
تمام این گلایهها را گفتم به این امید که تأثیری بگذارد. با همه این احوال ما هنرمندان و فعالان اجتماعی هم احساس وظیفه میکنیم تا با بیانی تأثیرگذار به مردم گوشزد کنیم که بیایید مسائل بهداشتی را رعایت کنیم. از رفت و آمدهای غیرضروری خودداری کنیم. حتی الامکان خرید آنلاین داشته باشیم و از ازدحام، میهمانیها و مسافرتهای غیرضروری پرهیز کنیم. مراعات کنیم. «هموطنان عزیزم، مجبوریم. سیر صعودی کرونا نگرانکننده است. هم به خاطر خودمان و هم برای کادر پزشکی که نفس کم آورده، بیایید خودمان هوای خودمان را داشته باشیم.»
#یادا
باید دوباره دست به کار شویم
اواخر خردادماه مجبور به تعطیلی پویش یادا٭ شدیم. با وجود این، درخواست کمک از بیمارستانهای نقاط محروم همچنان ادامه دارد؛ اما ما دیگر توان نداشتیم. توان مالی ما و آنهایی که کمک میکردند اجازه نمیداد ادامه بدهیم. این دست کمکها همیشه از طبقه متوسط است. طبقه متوسط است که خیلی همراه است؛ طبقه متوسطی که هر چه جلوتر میرود ضعیفتر میشود. اغلب یاوران پویش یادا به جاهای مختلف کمک میکنند؛ از خیریه محک و کودکان بیسرپرست تا زنان سرپرست خانوار. صدها خیریه از آنها کمک میخواهد اما مگر حقوق یک فرهنگی بازنشسته چقدر است. یک جاهایی کم میآورد و به خاطر وجدان و مسئولیت اجتماعی احساس شرمندگی هم میکند. حالا دوباره باید فکر کنیم که برای ماسک چه کار کنیم. قدری تأمل کنیم، بیندیشیم که چه کار باید کرد. دوباره ویدئو بگذاریم، از مردم خواهش کنیم و... باید دوباره دست به کار شویم.
٭ بخشی از هنرمندان کشور با تأسیس مؤسسه بنیان نهاد «یاران درمانگران ایران» با اسم مخفف «یادا» تلاش کردند تا با تهیه لوازم مورد نیاز کادر درمانی سهم خود را در کمک به شکست کرونا ادا کنند.
سایر اخبار این روزنامه
# من - ماسک - میزنم
همسان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلان همتراز از اول مهر
خودمان هوای خودمان را داشته باشیم
خطر کرونا هراسی و عادی انگاری کرونا
نفت را به روش امروز اداره میکنیم نه صد سال پیش
تجمع تعطیل
همسانسازی حقوق بازنشستگان و شاغلان همتراز از اول مهر
تولید از زکریا فروش از ناصرخسرو
هشدارهای اصولگرایانه به مجلس انقلابی
محو بیکاری در سه روستای سمنان با همراهی زنان
درگذشت آخرین نقاش قهوه خانهای ایران
جدول تولید و واردات کالاهای اساسی به کشور تدوین شد
اصلاح سازوکارها در خدمت مردم
روابط ایران و چین و پیامدهای استراتژیک آن
3 اصل مهم توسعه صنعت نفت
مسکن مهر در خط پایان تحویل
بازگشت تاریخ ایران از اتریش
سفر زیر سایه سنگین کرونا