رقیب ترامپ و برجام و اعتدالی‌ها!

از مجموعه امور دنيا، همنظر شدن با روزنامه کيهان در يک مورد خاص، شايد گناه کبيره‌اي محسوب نشود! اين يک مورد هم، خوانش کيهان از استراتژي حزب دموکرات آمريکا در برابر برجام است. برخي رسانه‌هاي اصلاح‌طلب به‌گونه‌اي از احتمال رياست‌جمهوري جو بايدن سخن مي‌گويند که پنداري به محض ورود او به کاخ سفيد، برجام به تمام و کمال زنده و تمام تحريم‌ها يک‌شبه لغو مي‌شود! اين نگاه که معنايي جز تسليم شدن آمريکا در برابر ايران ندارد، به‌کلي غيرواقع‌بينانه و در حقيقت گمراه‌کننده است. در واقع همانطور که کيهان هم پي برده است، استراتژي دموکرات‌ها بازگشت بي‌‌قيد و شرط به برجام نيست، بلکه مشروط به تغيير مسير سياست داخلي و خارجي جمهوري اسلامي است، هر چند که در قالبي ظريف و بعضاً ابهام‌زا ارائه مي‌شود. از قضا «مساله ايران» در حوزه سياست دو حزبي ايالات‌متحده قرار دارد و هر دو حزب دموکرات و جمهوريخواه علاوه بر نگراني از برنامه اتمي و موشکي جمهوري اسلامي، استراتژي آن را در خاورميانه مغاير منافع اساسي کشورشان در اين منطقه مي‌دانند. البته اگر ارکان قدرت رسمي در ايران، به‌طور خصوصي به اين نتيجه رسيده باشند که ادامه منازعه با آمريکا بيش از اين مقدور و ممکن نيست و بايد راهي براي تشنج‌زدايي بين دو کشور پيدا کرد، پيروزي بايدن مي‌تواند اين فرصت را در اختيار آنها قرار دهد تا با حفظ سطحي از حيثيت سياسي، وارد دور تازه‌اي از رابطه با آمريکا شوند. اما اگر آنها به چنين نتيجه‌اي نرسيده باشند، پيروزي احتمالي بايدن در انتخابات رياست‌جمهوري آمريکا، کمکي به تشنج‌زدايي بين دو کشور نخواهد کرد چرا که نهايتا نگراني‌ها و خواسته‌هاي حزب دموکرات از جمهوري اسلامي تفاوت محسوسي با حزب جمهوريخواه ندارد. در اين ميان اما چرا برخي محافل اصطلاحا اعتدالي و بعضا اصلاح‌طلب، حضور احتمالي بايدن در کاخ سفيد را معادل بازگشت به برجام و رفع تحريم‌ها معرفي مي‌کنند؟ دليلش ظاهرا به افسانه‌اي بازمي‌گردد که بين خصائل روساي جمهوري ايران و آمريکا نوعي ربط مستقيم قائل است! طبق اين افسانه، ورود يک شخصيت تندرو به کاخ سفيد مستلزم ظهور رئيس‌جمهوري مشابه آن در ايران است و به‌عکس! از همين رو، اعتدالي‌ها و بخشي از اصلاح‌طلبانِ نزديک به آنان، پيروزي احتمالي بايدن را در حقيقت شانسي براي ادامه حضور خود در قوه مجريه مي‌دانند و بدين منظور ظاهرا از قرينه‌سازي‌هاي بي‌پايه و اساس و اغراق در تفاوت رويکرد دموکرات‌ها و جمهوريخواهان نسبت به سياست‌هاي جمهوري اسلامي ابا ندارند. بدين ترتيب، چنانچه بايدن به کاخ سفيد راه يابد، احتمال اينکه اعتدالي‌ها و برخي متحدان اصلاح‌طلب آنان، در جهت ضرورت رياست‌جمهوري افرادي از جنس خود در انتخابات سال آينده ايران تبليغات گسترده‌اي به راه اندازند، بسيار زياد است. چنين تبليغاتي طبعا سبب مي‌شود که برخي اقشار اجتماعي به اميد احياي برجام و کاهش تشنج در روابط خارجي، دوباره بسيج شوند و با هجوم به پاي صندوق‌هاي راي، چهره‌اي از جنس اعتدالي‌ها را به رياست جمهوري برگزينند. تجربه‌هاي مکرر اما نشان داده است که بدون خواست و اراده ارکان اصلي قدرت در ايران، چهره‌هاي اعتدالي و اصلاح‌طلب در مقام رياست‌جمهوري، قادر به گشودن گره رابطه با آمريکا نيستند و اغلب وضع را پيچيده‌تر و بغرنج‌تر مي‌کنند.