روباه پیر یا کفتار لاشه‌خوار برجام؟!

اروپا را یا دست‌کم یکی از کشور‌های اروپایی را در سیاست خارجی و مواجهه با مستعمره‌های قدیم، «روباه» می‌نامند. به انگلیس می‌گویند روباه پیر! پیر بودن هم نه از جهت قدمت تمدنی بلکه از این جهت که روباه هرچه پیرتر می‌شود، حقه‌بازی‌هایش قوی‌تر می‌شود. حالا به نظر می‌رسد اروپا به‌ویژه در رفتاری که با برجام کرد و اکنون در موضوع تحریم تسلیحاتی ایران دنبال می‌کند، دنبال صفت برازنده «کفتار لاشه‌خوار» است! اگر به موضع‌گیری‌های اروپا درباره تلاش امریکا برای ادامه تحریم تسلیحاتی ایران نگاه کنیم، دقیقاً این روباه پیر دنبال لاشه‌خواری از جنازه برجام است.
دیروز سخنگوی «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا -نه خود جوزف بورل و نه هیچ یک از سران اروپا- گفت: «از آنجا که امریکا از برجام خارج شده است توانایی فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارد.»‌این جمله حقیر از یک فرد احقر در اتحادیه اروپا قرار است احتمالاً به قیمت گزاف به ایران فروخته شود، آن هم در حالی که نه رأی ممتنع انگلیس و فرانسه به قطعنامه ضد ایرانی امریکا و نه این تک‌جملات دیپلماتیک، هیچ یک به کار ایران نیامده و نخواهد آمد. آن رأی ممتنع با وجود آمادگی چین و روسیه برای وتو، بی‌ارزش و فقط یک ژست برجام‌خواهانه از سوی اروپا بود و این ناله ضعیف اتحادیه اروپا هم کمکی به موضوع مکانیسم ماشه نخواهد کرد.
اروپا در این فرصت حدوداً دو ماهه باقی‌مانده تا انتخابات امریکا و پایان تحریم تسلیحاتی ایران، برای خود یک برنامه کاملاً لاشه‌خواری تنظیم کرده است.
اولاً از آنجایی که تقریباً به هیچ یک از تعهدات برجامی خود عمل نکرد و سنگین‌ترین خسارت تاریخ را به ایران تحمیل کرد، اکنون با یک رأی ممتنع بی‌حاصل و یک جمله بی‌فایده‌تر از یک سخنگو، ژست تعهد به برجام و همراهی با ایران می‌گیرد و دور نیست که فاکتور این رأی ممتنع را برای دولت ایران بفرستد! یا شاید در برابر شکایت‌ها و غرزدن‌های ظریف از اجرا نشدن برجام، رسماً اعلام کند که بی‌حساب شدیم! شاهد مثال اینکه در ایران نیز فقط مداح سنتی برجام یعنی روحانی، رأی نیاوردن قطعنامه امریکا را به برجام چسباند و دیگران حتی وزارت خارجه تلاش وافر برای چنین مقصودی نکردند.


دیگر اینکه اروپا از رفتار ضد برجامی امریکا، خسارت اقتصادی فراوان و تحقیر سیاسی بی‌شمار دید. لاجرم اکنون با امید به رأی نیاوردن ترامپ در انتخابات دو ماه آینده، شاید در خیال بازآفرینی بخشی از بی‌آبرویی سیاسی و ضرر اقتصادی خود است.
اتحادیه اروپا و هر یک از کشور‌های اروپایی با وجود هماهنگی‌های کامل تئوریک با امریکا در دشمنی با ایران، نگرانی‌هایی نیز از جنس غیرامریکایی در باب منافع ملی و اتحادیه‌ای خود دارند. کنار گذاشتن برجام یا خروج ایران از تعهدات هسته‌ای، برای امریکا کم اهمیت و برای اروپا بسیار با اهمیت است. نه از جهت ساخت سلاح اتمی و ادعا‌های اینچنینی، بلکه اروپا به عنوان همسایه نزدیک‌تر ایران نسبت به امریکا، نگران رقابت تسلیحاتی در منطقه، بحران منطقه غرب آسیا و افزایش مهاجران به اروپا، از دست رفتن برخی بازار‌ها و تسلط بیشتر رقبای سنتی یعنی چین و روسیه بر منطقه غرب آسیا و در نزدیکی مرز‌های اروپا است.
می‌توان به فهرست دلایل اروپا برای فیگور اخیر خود موارد دیگری را هم که متناسب با منافع خود آنهاست، اضافه کرد. آنچه نگران‌کننده است، رفتار بعضاً منفعلانه دولت مقابل بی‌عملی اروپا است که می‌تواند با مخفی کردن ابعاد فریبکارانه و مرده‌خواری اتحادیه اروپا، خسارت بیشتری به دنبال داشته باشد.