شکارچی، خواهرزاده محیط بان بود که به دلیل عذاب وجدان دست به خودکشی زد

آفتاب یزد- گروه اجتماعی: مسئولان می‌گویند تا کنون بیش از 300 محیط بان به شهادت رسیده اند، محیط‌بانانی که کل زندگیشان را در بیایان‌ها و تپه ماهورها به سر کرده‌اند و نبردشان با کسانی بوده که حیات وحش را تهدید می‌کنند، اما هر وقت خبری از آن‌ها شنیده‌ایم یا خبر شهادتشان بود، یا زندانی شدنشان و یا محکومیت آن‌ها به قصاص! روز گذشته یکی دیگر از محیط بانان کشورمان به شهادت رسید و مظلومانه به خاک سپرده شد. اما سوال اینجاست، چرا شرایط محیط بانان کشورمان این است؟ آیا خلاء‌های قانونی
در خصوص آن‌ها وجود دارد و یا اینکه موضوعات دیگری در این مورد دخیل هستند؟
>شکارچی که دایی محیط بانش را کشت
روز گذشته در کشاکش اخبار کرونایی به ناگهان خبر شهادت یک محیط بان در هرمزگان منتشر شد و جامعه خبری را تحت تاثیر خودش قرار داد. محیط بانی که گفته می‌شود سابقه 23 سال خدمت در این حرفه پرمخاطره را داشته و دو سال به عنوان محیط بان نمونه از فداکاری‌های او تقدیر شده بود.


گفته می‌شود برای آموزش تازه کارها همیشه سراغ‌ شهید حسن نژاد می‌رفتند و او با افتادگی همیشگی در بیابان‌ها و تپه ماهورها همراه محیط بانان جوان می‌شد اما حالا جانی ندارد که همراه و هم قدم باشد چون او نه تنها زندگی‌اش بلکه مردنش هم با حفاظت از محیط زیست منطقه ارمک گره خورده بود و عاقبت سه شنبه شب دو شکارچی با ضرب گلوله مستقیم به سینه‌اش این خادم با سابقه محیط زیست را به شهادت رسانده و از منطقه متواری شدند. ساعتی بعد هم خبر دستگیری یکی از ضاربان منتشر شد و چندی بعد خبر آمد ضارب دوم خودکشی کرده است!
«جمشید محبت خانی» فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در این خصوص گفت:« سه شنبه شب به این محیط‌بان خبری دادند و او برای بررسی در محل حاضر می‌شود، اما شکارچی‌ها او را غافلگیر می‌کنند و به او تیر می‌زنند، بعد هم فرار می‌کنند، اما یکی از شکارچیان با حضور نیروهای انتظامی دستگیر می‌شود و اعتراف می‌کند، سلاحش در دست شکارچی فراری است که با خود برده است و این دو با هم همدست بودند. بعد از این که دستگیری‌ها صورت می‌گیرد، مشخص می‌شود که فردی که اول دستگیر شده، برادرزاده‌ی فرد دومی است که فراری بوده است، اما همین فرد دوم که فراری بوده نزدیک‌های صبح متوجه می‌شود، محیط‌بانی را که کشته است، دایی‌اش بوده، یعنی قاتل، خواهرزاده‌ی محیط‌بان بوده است و آن دو شکارچی در تاریکی متوجه این موضوع نشده بودند.» محبت خانی افزود:« به نظر می‌رسد بعد از اینکه متوجه می‌شود، دایی خودش را کشته است، دست به خودکشی می‌زند و صبح روز گذشته نیروها جسد قاتل اصلی را هم پیدا کردند و اسلحه شکاری که کنارش بوده هم کشف می‌شود. قبل از این اتفاقات قاتل شناسایی شده بود و نیروها برای دستگیری به دنبالش بودند اما گویا با استفاده از تلفن همراهی که کنارش بود متوجه می‌شود که دایی خودش را کشته است و احتمالاً از عذاب وجدان خودش را کشته است.» وی در جواب این سوال که آیا این دو شکارچی قبلا هم سابقه‌ی شکار داشتند یا نه؟ گفت:« هنوز استعلامی نکردیم اما با توجه به اسلحه شکاری که همراه داشتند و این وضعیت بی‌رحمانه‌ای که به سمت کسی شلیک کردند، نشانه‌هایی از سابقه شکار آنها دارد، اما باید این موضوع بیشتر بررسی شود.»
این اولین بار نیست که محیط بانان جان خودشان را برای محافظت از محیط زیست از دست می‌دهند و به دست شکارچیان شهید می‌شوند اما چرا این موضوع مکررا اتفاق می‌افتد؟ آیا خلاء قانونی در باره
محیط بانان وجود دارد؟
>خلاء قانونی نداریم
محمد داسمه وکیل حامی محیط زیست در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« قبل از تصویب لایحه حمایت قضائی و بیمه‌ای از محیط بانان و جنگل بانان، ما در بحث مسئولیت مدنی و جبران خسارات با خلاء‌های قانونی مواجه بودیم. به طوریکه اگر محیط بانی در راستای انجام وظایفش در دادگاه به پرداخت دیه و جبران خسارت به اشخاص ثالث محکوم می‌شد، باید از جیب خودش این دیه را پرداخت می‌کرد. اما در حال حاضر این خلاء‌های قانونی رفع شده است. دولت یک لایحه‌ای تحت عنوان لایحه حمایت از محیط بانان و جنگل بانان تنظیم کرد. این لایحه به مجلس شورای اسلامی رفت و در آن جا تصویب شد و پس از آن به شورای نگهبان رفت اما شورای نگهبان از آن ایراد گرفت. در بررسی شورای نگهبان ماده یک این لایحه تغییر کرد و یک تبصره به آن اضافه شد. عین عبارتی که به آن اضافه شده است این است:« ماموران یگان حفاظت از محیط زیست و
جنگل بانانی که در قالب دستورالعمل‌های تشکیل یگان‌های حفاظت در دستگاه‌های اجرایی محسوب می‌شوند ضابط خاص قضائی هستند. این افراد صرفا در خصوص بندهای یک، دو و سه ماده 3 قانون به کار‌گیری سلاح توسط ماموران نیروهای مسلح حق به کار‌گیری سلاح دارند.» در همین تبصره مشخص شده است که محیط بانان و
جنگل بانان ضابط خاص قضائی هستند و بر اساس بند‌های یک، دو و سه قانون به کار‌گیری سلاح می‌توانند از اسلحه استفاده کنند.»
او افزود:« در بند‌های مذکور قانون بکار‌گیری سلاح، صراحتا اشاره شده است که مامورین برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به آن‌ها حمله می‌کند، برای دفاع از خود در برابر یک یا چند نفر که بدون سلاح حمله می‌کنند اما اوضاع و احوال طوری است که بدون به کار‌گیری سلاح مدافعه شخصی امکان نیست و همچنین در صورتی که مامورین مذکور مشاهده کنند که یک یا چند نفر مورد حمله واقع شده و جان آن‌ها در خطر است، می‌توانند از سلاح استفاده کنند. بدین ترتیب محیط بانان و جنگل بانان به این دلیل که ضابط خاص هستند می‌توانند با رعایت آئین نامه استفاده از سلاح که در آن تمام شرایط استفاده از آن ذکر شده است، از سلاح استفاده کنند.» داسمه افزود:« در گذشته اگر اتفاقی می‌افتاد یعنی اگر محیط بانی قانون به کار‌گیری سلاح را در راستای وظایف ذاتی‌اش رعایت نمی‌کرد و محکوم به دیه می‌شد و یا خساراتی به طرف مقابل وارد می‌شد باید دیه و خسارت را خودش پرداخت می‌کرد. الان این مشکل کاملا رفع شده است. طبق قانون جدید اگر محیط بان مرتکب جرم شبه عمد شد و مجبور به پرداخت دیه بود، سازمان حفاظت از محیط زیست باید آن دیه را پرداخت کند. در صورتی که پیش از تصویب این لایحه چنین نبود، گلریزان‌هایی که برای محیط بانان انجام می‌دادند به این دلیل بود که آن‌ها باید دیه پرداخت می‌کردند و توان پرداخت آن را نداشتند. اما الان دیگر شرایط متفاوت است، سازمان حفاظت از محیط زیست باید این دیه را بپردازد. اگر هم محیط بانی مرتکب قتل عمد شود، طبق قانون مثل سایر افراد با او برخورد می‌شود. بنابر این من فکر می‌کنم که ما در حال حاضر هیچ خلاء قانونی در این خصوص نداریم.»
>سازمان محیط زیستی که تئوری« شکار مفید است »را تبلیغ می‌نماید!
این طور که معلوم است محیط‌ بانان قربانی زیاده خواهی متجاوزان به طبیعت می‌شوند و با اینکه تاکنون اقدامات فراوانی برای ارتقای جایگاه شغلی محیط‌ بانان انجام شده، اما این اقدامات آنطور که باید و شاید برایشان ثمربخش نبوده است و شاید دلیل اصلی آن هم نبود نظارت درست و مستمر بر عملکرد شکارچیان است چرا که سازمان محیط زیست خودش ترویج‌دهنده و تشویق‌کننده شکار است و این موضوع را بار‌ها ثابت کرده است.
چندی پیش فیلمی از شکار یک کل جوان در «قرق علی‌آباد چهل‌گزی» واقع در استان یزد منتشر شد و موجی از اعتراضات را در فضای مجازی به همراه داشت. فیلمی که در آن شکارچی حض وافرش از تبدیل گونه حیات وحش به لاشه را به شکارچیان دیارش هدیه داده بود و ابراز امیدواری کرد که این لذت نصیب همه شان شود! این موضوع به خودی خود برای جریحه دار کردن افکار عمومی کافی بود اما در کمال تعجب معاون عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز بیشتر به آن دامن زد و در واکنشی عجیب، از یکسو تاکید کرد که شکار صورت گرفته قانونی و با مجوز ایشان بوده و از سوی دیگر تصریح کرد که انتشار فیلم و عکس از آن اقدامی نکوهیده، مورد اعتراض سازمان حفاظت محیط زیست و مستحق برخورد است!
کیومرث کلانتری، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره گفته بود: «اگر چه شکار انجام شده در یکی از قرق‌های اختصاصی بخش خصوصی استان یزد -که از سال ۹۵ و در چارچوب مجوز‌های قانونی صادره بوده-، لیکن با توجه به احساسات و عواطف مردم نسبت به حیات وحش کشور این اقدام نکوهیده مورد اعتراض سازمان حفاظت محیط زیست نیز است و بعد از این در صورت تکرار با مرتکبین برخورد خواهد شد.»او در ادامه تصریح کرده بود که «این قرق دارای مجوز قانونی از شورای عالی محیط زیست کشور بوده و بیش از سه سال است که مجوز دریافت کرده، اما دلیلی ندارد که شکارچیان آن با انتشار تصاویری از قرق به احساسات مردم ضربه بزنند؛ به مسئولان قرق‌ها تذکر لازم در این خصوص
داده شد.»
واکنشی تامل برانگیز و عجیب که سوالات زیادی را به دنبال داشت؛ مهمترین موضوعی که همان زمان‌ها مطرح شد این بود که اگر انتشار فیلم و عکس از شکار حیوانات نکوهیده و ممنوع است، اساسا چرا برای انجام این امر نکوهیده مجوز صادر می‌شود؟ چگونه ممکن است انتشار فیلم و عکس از اقدامی که برای آن مجوز قانونی صادر شده ممنوع باشد؟! آیا بناست شکار حیوانات به صورت پنهانی و دور از چشم جامعه صورت گیرد تا از تعداد حیوانات شکار شده و مشخصات و سن آن‌ها آماری در دست نباشد؟! به گفته مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست،حیوانات باید شکار شوند تا درآمد حاصل از فروش پروانه شکار آن‌ها به متقاضیان، برای برقراری امنیت در زیستگاه آن‌ها صرف شود و سازمان حفاظت از محیط زیست با خیال راحت از پایان دادن به وظایف حفاظتی‌اش و کمبود‌هایی که سال‌ها محیط بانانش را با آن‌ها تنها گذاشته، کسب درآمد‌ ‌کند و تئوری «شکار مفید است» را تبلیغ نماید! در این بین محیط بانانی هم که برای حیات محیط زیست سینه سپر کرده‌اند به ضرب شلیک شکارچیان مجاز و
غیر مجاز به شهادت می‌رسند اما درب همچنان بر همان پاشنه قبل
می‌چرخد!