سیاست زرد در شرایط قرمز ‌

سیاست زرد در شرایط قرمز ‌ ‌شرق: میلیون‌ها ایرانی که در یکی، دو روز گذشته با نگرانی اخبار آغاز سال تحصیلی را دنبال می‌کردند، دیروز با خبری نگران‌کننده‌تر روبه‌رو شدند؛ در همه استان‌های حتی با وضعیت قرمز کرونایی، مدارس باید باز شوند و دانش‌آموزان سر کلاس درس حاضر شوند. این خبر البته در چند روز گذشته بارها با تکذیب و تأیید و تغییرات همراه بود؛ به‌طوری‌که این نحوه تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی با انتقادات فراوانی هم همراه شده اما این انتقادات تاکنون راه‌ به‌ جایی نبرده ‌است. اگرچه در وزارت آموزش و پرورش ایران و در بین مدیران ارشد، اصرار بر آغاز سال تحصیلی آن هم با حضور دانش‌آموزان، تصمیم نهایی است اما در خانواده‌های ایرانی تصمیم قطعی درباره وضعیت تحصیل فرزندانشان به این راحتی نیست؛ آنها نگران‌اند که در مدارس چندصدنفری تنها یک نفر به ویروس کرونا مبتلا باشد و ده‌ها و حتی صدها نفر دیگر را مبتلا ‌کند. این نگرانی‌ها البته تنها به یک دلیل خاص خلاصه نمی‌شود و به نظر می‌آید در خانواده‌های مختلف و در طبقات متفاوت جنس نگرانی‌ها هم متفاوت است. پدر و مادر چندین دانش‌آموز، یک روز پیش از بازگشایی مدارس، از نگرانی‌‌های خود می‌گویند و خواسته‌های مشخصی را مطرح می‌کنند؛ خواسته‌هایی که بخش مشترک آنها توجه به سلامت فرزندان است.
جان بچه‌‌ام  را  از سر راه نیاورده‌ام
خودش معلم است و یک دختر دانش‌آموز هم دارد. «فاطمه» اما نگرانی اصلی را سلامت فرزند ۹ساله خود می‌داند و نگران است که این تصمیم تازه برای همه دانش‌آموزان خطرآفرین شود: «واقعا نمی‌دونم چی بگم. بی‌برنامگی هم حدی داره. الان ظهر جمعه است و هنوز تکلیف فردای ما و بچه‌مان مشخص نیست. تازه من خودم معلمم و از طریق مدرسه اخبار بهتر به دستم می‌رسه ولی دیگه ببینید بقیه خانواده‌ها چه شرایطی دارن». او می‌گوید مخالف شدید برگزاری مدارس در تهران آن هم در شراط قرمز کروناست: «جان بچه‌‌ام را که از سر راه نیاورده‌ام. نه فقط من که همه مردم را می‌گویم. یعنی همان مسئولان و وزرا هم حاضرند فردا بچه‌شان را مدرسه بفرستند؟ من مشکلی ندارم که خودم به‌عنوان معلم بروم مدرسه ولی نباید برای دانش‌آموزان اجباری در نظر بگیرند». این معلم که در منطقه ۱۵ تهران مشغول به تدریس است، از نگرانی‌ والدین دانش‌آموزان می‌گوید: «همین‌طور که خود من نگرانم حتما بقیه هم نگرانن ولی مسئولان را نمی‌دانم. ما یک گروه داریم با والدین بچه‌ها و خدا می‌دونه چقدر هم نگرانن و این دو روز استرس و فشار تحمل کردن».
رضایت به مرگ فرزندانمان بدهیم؟


مشابه اظهارات بالا را پدر دو دانش‌آموز منطقه ۱۲ تهران هم مطرح می‌کند و می‌گوید حاضر نیست رضایت‌نامه امضا کند. «علی» که کارمند یک وزارتخانه و پدر دو دانش‌آموز است، دراین‌باره می‌گوید:‌ «من یک دختر و یک پسر دارم که هر دو دانش‌آموزند. به ما گفتن که فردا باید بچه‌ها را ببریم و همان‌جا هم یک رضایت‌نامه امضا کنیم که اگه اتفاقی افتاد مسئولیت با خودمان باشد. چرا باید چنین چیزی رو امضا کنم؟ من که امضا نمی‌کنم. خود مسئولان و وزرا امضا می‌کنن که ما امضا کنیم؟». او می‌گوید که از مدیر مدرسه شنیده که فردا مدارس حضوری است ولی می‌گوید هنوز خبر قطعی را به آنها نداده‌ است: «الان عصر جمعه است ولی والدین هنوز نمی‌دونن فردا مدرسه چی می‌‌شه و چه‌جوریه. من که تکلیف خودم را مشخص کردم و حاضر نیستم بچه‌هایم را در این شرایط تهران به مدرسه با هزار دانش‌آموز بفرستم و امیدوارم بقیه هم تصمیم درستی بگیرن».
‌در بسیاری از مناطق محروم ایران البته شرایط دانش‌آموزان سخت‌تر است. در مناطق محروم دانش‌آموزان و والدین از یک طرف نگران آموزش حضوری و گسترش ویروس کرونا هستند و از طرفی دیگر برای آموزش مجازی هم مشکل اینترنت و هزینه موبایل و تبلت دارند. «مصطفی» پدر سه دانش‌آموز در استان‌ کهگیلویه‌وبویراحمد است که درباره نگرانی خود می‌گوید: «الان به ما گفتن که بچه‌ها حضوری بیان ولی اخبار اعلام کرده که رئیس علوم پزشکی گفته مدارس مجازی باشه. اگر حضوری باشه یک بدبختی است و اگر مجازی باشد هم یک بدبختی دیگر». او در توضیح این شرایط می‌گوید: «من هم نگران کرونا و سلامت بچه‌هایم هستم و هم اینکه خدا می‌داند پول خرید سه تا موبایل ندارم. پول یکی هم ندارم ولی بچه‌ها به یکی هم راضی نیستند. می‌گویند هرکی باید برای خودش موبایل داشته باشه اما من نمی‌دانم از کجا بیارم. حالا اگر با یک موبایل هم درست بشه، می‌گویند اینجا اینترنت مشکل داره و نمی‌شه مدارس رو غیرحضوری برگزار کرد. خدا می‌داند چه بشود. در هر صورت برای ما سخت است».
‌خوشحالی غیرانتفاعی‌ها
نسترن طاهریان، مادر دانش‌آموزش کلاس‌پنجمی، مدرسه غیرانتفاعی/تهران
«اساس آموزش در مدرسه دختر من آنلاین است. دیروز، مدیر مدرسه در گروه مادران اعلام کرد که گفته‌اند مدارس باید حضوری باشه و ما در حال ایجاد شرایطی برای حضور امن دانش‌آموزان هستیم. اما اصراری به حضور نیست. برای همین از شما می‌خوایم حداقل روز شنبه که روز بازگشایی است برای ایجاد حال‌و‌هوای مدرسه بچه‌ها را به مدرسه بفرستید. اما خانواده‌ها موافقت نکردند. البته مدیر خوشحال بود و با هیجان می‌گفت خیلی از خانواده‌ها به امید آنکه مدارس آنلاینه بچه‌ها را به مدارس دولتی فرستادند و حالا معلوم شده مدارس حضوری است و سیل خواهش‌ها برای ثبت‌نام شکل گرفته و ما هم ثبت‌نام نمی‌کنیم. در هر صورت من دخترم را مدرسه نمی‌فرستم و دیدم که از کل گروه 50نفره والدین فقط دو نفر اعلام کردند فردا فرزندانشان را برای آشنایی به مدرسه می‌فرستن».
‌بین کودکان نمی‌شود انتظار داشت پروتکل‌ها رعایت شود
نوری، مدیر مدرسه ابتدایی منطقه 12
«راستش تا ساعت هشت شب روز پنجشنبه من دقیقا مطمئن نبودم چه باید بکنم. ساعت هشت شب اعلام کردند که بچه‌ها باید در مدرسه حضور داشته باشند. ما هم برنامه‌ریزی و کلاس‌بندی کردیم که هر کلاس نیم‌ساعت تا ساعت 12 برگزار بشه. بچه‌ها با مادراشون بیان تا مادرها مراقب رعایت پروتکل بهداشتی باشن. چون چطور میشه به بچه هشت‌ساله فهماند پروتکل بهداشتی رعایت کنه. بچه بعد از یک سال دوستش رو می‌بیند، یا او را به آغوش می‌کشه، یا می‌بوسه. بین کودکان نمی‌شه انتظار داشت پروتکل‌ها رعایت بشه. از طرفی در منطقه 12 که بیشتر خانواده‌ها محروم و کارگر هستند، شاید چندان براشون حضور بچه در مدرسه مهم نباشه. بچه محرومی که نه تفریح داشته و شش ماه تو خانه بوده، بهتره مدرسه بره. اما همه اینها برای یک ماه است. تا مدارس غیرانتفاعی دوباره بچه‌ها را ثبت‌نام کنن. با احتمالا آنلاین‌شدن مدارس، خیلی از خانواده‌ها که فرزندانشان مدرسه غیرانتفاعی می‌رفتن، آنها را به مدرسه عادی بردن و درآمد آموزش و پرورش کم شد، حالا در دو هفته پیش‌رو دوباره ثبت‌نام در مدارس غیرانتفاعی شروع می‌شه و همه چیز آنلاین می‌شه».
همه  ابعاد  را  ببینیم
محمدرضا، پدر سامیار و مهرناز، دانش‌آموزان مقطع ابتدایی / اصفهان
مسئله مدارس واقعا از همان روز اولی که کرونا آمد ذهن من را درگیر کرده که باید برای آن چه کاری کرد. حتی من تا جایی که اخبار دیگر کشورها را دنبال کردم، هنوز هیچ کشوری که مشکل کرونا دارد، به‌صورت قطعی نتونسته برای این مسئله راه‌حلی پیدا کنه. هر دو حالت آن مشکل‌سازه. بچه‌ها به مدرسه برن خطر ابتلا و شیوع کرونا رو داره و کنترل‌کردنشون واقعا سخت و نشدنی است. از آن طرفی اگر قرار باشه مدرسه نباشه و بچه‌ها سر کلاس حاضر نشن باز این هم مشکلات زیادی دارد چون مثلا خیلی از والدین شاغل هستن و نمی‌تونن بچه‌های کم سن و سال را ساعت‌ها توی خانه تنها بذارن. اگر بگیم آموزش آنلاین و با گوشی و اپلیکیشن‌ها انجام بشه نباید فراموش کرد؛ به‌هر‌حال خیلی از خانواده‌ها در شهر و روستاهای مختلف مشکل مالی دارن و اینترنت یا گوشی هوشمند در اختیارشون نیست و راهی که بتونن از طریق اون درس بخونن وجود نداره. حتی یک خانواده را در نظر بگیرید که مثلا سه یا چهار فرزند دانش‌آموز داره، به‌خصوص در مناطق روستایی و مناطق محروم که تعداد فرزندان به نسبت بیشتره. باید به ازای هر دانش‌آموز یک گوشی هوشمند وجود داشته باشه. واقعا این خانواده و این دانش‌آموزان چه باید بکنن؟ خلاصه اینکه از هر زاویه‌ای من به این موضوع نگاه می‌کنم مسئله پیچیده است. این وسط سردرگمی و بی‌برنامگی مسئولان و اینکه نتوانستن یک تصمیم مشخص بگیرن هم کار رو بدتر کرده».
‌حضور  در  مدرسه به شرط واکسن
صفیه فاضلی مادر دانش‌آموز کلاس‌پنجمی مدرسه غیرانتفاعی /تهران
راستش حتی اگر به قیمت خانه‌نشینی پسرم تمام بشه و مجبور بشه سال بعد تکرار پایه کنه، تا زمانی که همه واکسن نزنن، من اون رو به مدرسه نمی‌فرستم. مدرسه‌اش هم برخلاف دستور وزارتخانه از اول مهر شروع می‌شه، چون آنها تا همین دو هفته پیش کلاس داشتن و الان تو تعطیلات به سر می‌برن. به ما گفتن هفته‌ای یک روز را مشخص می‌کنیم که بچه‌ها به‌صورت محدود در مدرسه حاضر بشن و یکدیگر رو ببینن تا از جو اجتماعی مدرسه خارج نشن. اما من و پدر فرزندمان تصمیم گرفتیم حتی برای این کار هم اونو به مدرسه نفرستیم.
جان بچه‌ها بازیچه  نیست
فاطمه صفائیان، مادر فرزند کلاس‌هفتمی، مدرسه دولتی /تبریز
از همین‌جا به وزیر آموزش و پرورش اعلام می‌کنم که جان بچه من بازیچه دست آنها نیست. به ما اعلام کردن که بچه‌ها را با رعایت پروتکل بهداشتی به مدرسه بفرستیم. اما نه من، نه دیگر مادران که با اونها در تماس هستیم، حتی یک ساعت دخترانمان را به مدرسه حضوری نمی‌فرستیم. مدیر مدرسه ما را تهدید می‌کنه و می‌گه اگر از روز شنبه بچه‌ها در مدرسه حاضر نشن، ‌ما دیگر راهشان نمی‌دهیم. خب ندهند! به خاطر تهدید مدیر مدرسه با جان بچه‌ام بازی نمی‌کنم. دختر من کل تابستان در خانه درس‌های کلاس هفتم را خوانده و به دنبال تدبیری هستم که دخترم متفرقه درس بخواند و تنها برای امتحان‌دادن به مدرسه برود.
من مجبور  هستم
فرزین محمدی، پدر دانش‌آموز کلاس‌اولی، مدرسه دولتی، کرج
من مجبورم بچه را به مدرسه بفرستم. چون آموزش و پرورش هیچ سازوکاری برای بچه کلاس‌اولی که آغاز راهه ندارد. کرونا ضربه بدی برای بچه‌های کلاس اول شد. دیروز جشن حضور کلاس‌اولی‌ها رو گرفتن و گفتن فعلا کلاس‌اولی‌ها به اندازه یک ساعت با حفظ پروتکل‌ها در مدرسه حاضر بشن. من و مادر پسرم تصمیم گرفتیم با ‌آموزش کامل پسرمان را در روزهای حضور به مدرسه بفرستیم. برای اینکه اگر امسال او نتونه کامل با دروس آشنا بشه تا پایان دچار مشکل میشه. مدرسه به ما اطمینان داده تا جایی که می‌شه کلاس‌ها رو آنلاین برگزار کنه و روزهایی که مدرسه حضوری است هم کاملا مراقب بچه‌ها باشن. چاره‌ای ندارم و توانایی پرداخت هزینه‌های مدارس غیرانتفاعی رو هم ندارم. بچه‌هایی که مدارس غیرانتفاعی می‌رن، چون پول می‌دن خانواده‌ها سوار هستند و مدرسه مجبوره همه‌ چیزو آنلاین کنه. ما قربانی می‌شیم چون پول نداریم.
‌هنوز  قانع  نشده‌ام
علی، پدر کیا، دانش‌آموزش کلاس دوم/ تهران
‌چند روز پیش یه طنز تصویری خارجی دیدم درباره بازگشایی مدارس که خیلی جالب و نکته‌دار بود. كودك در برگشت از مدرسه یک ماسك دیگه روی صورتش بود. مادرش پرسید مدرسه ماسك جدید بهتون داد؟ بچه گفت نه مامان، من از ماسك فرانك خوشم اومد اونم از ماسك من، با هم عوض كردیم. تازه ژانت و جولیان هم ماسكشونو با هم عوض كردن!‌ درباره مدارس کلا این نگرانی جهانی است به نظرم. در مدارس ما هم حتی اگه سخت‌ترین پروتکل‌ها رعایت بشه اما همه می‌دونیم امکان آموزش و کنترل بچه‌ها آن‌قدرها هم ساده نیست و حقیقتا با همه تدابیری كه مدرسه كیا مثلا در نظر گرفته و ما هم رفتیم بازدید كردیم و در ظاهر امر همه چیز مطابق دستورالعمل‌ها و استانداردهای شرایط كرونایی در نظر گرفته شده ولی واقعیت اینه حتی تصور اینكه در این شرایط ترسناك كرونایی والدین برای 10 دقیقه خارج از محیط خانه كنار فرزندشون نباشن و مراقبت نكنن از حركاتشون ترسناكه و ناشدنیه به نظرم. به همین دلیل من كه هنوز نتونستم قانع بشم كه همون یك روز در هفته و به مدت حدود سه ساعت اجازه بدم پسرم حضوری بره مدرسه.