مقاومت واقعی آموزش مجازی


ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
یکی توی خانه ذوقی برای  نشستن پای کلاس درس آنلاین را ندارد ودیگری  بدتر از همه لپ تاپ و تبلت مناسب هم ندارد، آن یکی اصلاً نمی‌داند چطور ویدئو بگیرد و می‌گوید موبایلش را هم به زور خاموش و روشن می‌کند و حالا چطور می‌تواند با فلان نرم افزار تدریس کند؟ چه کسی فکر می‌کرد آشنایی با علوم و تکنولوژی‌های نوین این روزها از نان شب هم واجب‌تر شود؟


مقاومت در برابر تکنولوژی
«معلم‌ها در زمینه آموزش آنلاین کاملاً رها شده‌اند و مدرسه هم تا حدی توان دارد. از آن طرف معلم‌ها هم در برابر یادگیری مقاومت دارند و در نهایت همه اینها باهم ناکارآمدی آموزش را در پی خواهند داشت.»
 اینها حرف‌های محمد رضا نیک‌نژاد، کارشناس مسائل آموزش و پرورش است او سال هاست که معلم دبیرستان هم هست: «بیشتر مردم به جز جوانان و متخصصان در برابر تغییرات از جمله تکنولوژی مقاومت دارند و معلمان هم بخشی از همین مردم هستند. من خودم سعی کردم تا حدی کار با اینترنت را یاد بگیرم اما آموزش مجازی متفاوت است. من هم تمایل دارم آموزش حضوری انجام شود اما فعلاً با توجه به شرایط پیش آمده چاره‌ای جز یادگیری نداریم. مدرسه ما امسال سال تحصیلی را کلاً آنلاین پیش می‌برد و مراحل تست را هم انجام داده‌ایم. مدرسه ما از نظر مالی در سطح خوبی قرار دارد و با اینکه دولتی است بیشتر خانواده‌ها شرایط مناسبی دارند. برای همین برای معلمانی که امکانات لازم را ندارند لپ تاپ خریداری شده یا این امکانات برای استفاده در کلاس‌های آنلاین به‌صورت امانت دادن تأمین شده. گوشی‌ها را هم مجهز کرده‌اند. یعنی تابستان این امکانات آماده شد و ما هم چند جلسه استفاده از نرم افزارها را آموزش دیدیم و چند جلسه هم عملی کلاس مجازی فرضی تشکیل دادیم تا برای برگزاری کلاس های آنلاین آماده باشیم. از سویی مدرسه هم مبلغی را برای هزینه اینترنت معلمان مصوب کرده. همه این تمهیدات معلمان ما را قانع کرده که از فضای مجازی بهتر استفاده کنند. در مدرسه ما هم این امکانات و بودجه توسط انجمن اولیا تأمین شده.»
او می‌گوید حالا شمایک  مدرسه دولتی را در یک منطقه نابرخوردار در نظر بگیرید که اصلاً این امکانات را ندارد و معلمان هم از نگاه جدید یا  کار با تکنولوژی جدید می‌ترسند که همه اینها موجب مقاومت در برابر تکنولوژی می‌شود: «رو به رو شدن با این مقاومت و از بین بردن آن ضروری است. دولت باید عهده دار این مسأله باشد.»
پیشنهاد این کارشناس آموزش و پرورش این است: «دولت شرایط و امکانات را برای معلمان و دانش‌آموزان همزمان فراهم کند ما معلمانی داریم که گوشی هوشمند ندارند یا اگر دارند نمی‌توانند از آنها استفاده کنند یا ظرفیت و امکانات فناورانه متناسب با آن را ندارند. این خودش برای معلم استرس زاست و مقاومت و ترس ایجاد می‌کند یعنی بیش از اینکه معلم مقصر باشد شرایط است که آنها را می‌ترساند. با تشکیل کلاس‌های ضمن خدمت و فراهم کردن امکانات می‌توان زمینه را برای تشویق معلمان برای آشنایی بیشتر با تکنولوژی فراهم کرد.»
این روزها خیلی از معلم‌ها منتظر نسخه جدید «شاد» هستند تا ببینند اصلاً وقتی همه دانش‌آموزان از آن استفاده می‌کنند این شبکه پاسخگو هست، یا نه؟ تحقیق‌هایی که انجام شده نشان می‌دهد دسترسی به اینترنت فاصله بین معلمان مشتاق و مقاوم در برابر تکنولوژی را کم می‌کند. پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهند افراد دارای ترس از تکنولوژی باید نسبت به بقیه تلاش بیشتری کنند چون این افراد با افزایش تجربه کار با کامپیوتر و موبایل اضطراب‌شان کم می‌شود.
 اضطراب آموزش مجازی
«اضطراب کامپیوتر» را می‌توان ناشی از تعامل فرد یا فکر، تعامل او با کامپیوتر و تکنولوژی تعریف کرد؛ ترسی که با تهدید واقعی استفاده از تکنولوژی تناسبی ندارد. سن، فرهنگ، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و تجارب قبلی کار با کامپیوتر از نظر کمی و کیفی، تیپ شخصیتی و... همه در اضطراب کامپیوتر نقش دارند.
پروانه - الف مدیر یک دبیرستان می‌گوید: «برخورد معلم‌ها با آموزش مجازی نیاز به یک تقسیم‌بندی دارد. برخی واقعاً این ماجرا برایشان جدی نیست بویژه آنهایی که سال های آخر کارشان هستند و دلیلی برای تلاش در زمینه یادگیری آنلاین و به روز نمی‌بینند. من با معلمی با سن بالا کار می‌کنم که اساساً علاقه‌مند به یادگیری نیست و به قول خودش گوشی موبایلش را هم به زور خاموش و روشن می‌کند چه برسد به اینکه بخواهد ویدئو بسازد یا تولید محتوای آموزشی کند. خیلی اوقات حتی شنیده‌ام که معلمان می‌گویند مگر ما چقدر حقوق می‌گیریم که بخواهیم این کارها را انجام دهیم یا بهانه‌هایی مثل اینکه بچه‌ها که اصلاً در کلاس مجازی به درس گوش نمی‌دهند و پای تدریس ما نمی‌نشینند. من فکر می‌کنم اینها بیشتر بهانه‌هایی برای فرار از یادگیری است. اما معلمانی هم هستند که خیلی خوب کار می‌کنند. در بخش غیر دولتی این مسأله را حتی بیشتر می بینیم. الان شرط ماندن و کار در بسیاری از مدارس غیر دولتی همین آشنایی با فضای مجازی است که شاید این انتخاب در مدارس دولتی کمتر باشد.»
مدیر یکی از مدارس غیر دولتی در تهران هم حرف‌های زیادی در این باره دارد: «گاهی برای فرار از تکنولوژی با بهانه‌های عجیبی روبه رو می‌شوم؛ مثل اینکه برخی می‌گویند دلمان نمی‌خواهد در فضای مجازی کسی تصویرمان را ببیند یا تبلت و اینترنت ندارم. خیلی از مدیرها در بخش غیر دولتی مجبور شده‌اند این افراد را از آموزش کنار بگذارند چون عملاً ناکارآمد بودند و معلمانی را انتخاب کرده‌اند که به فضای مجازی و آنلاین آشنایی دارند وعلاقه‌مند یادگیری هستند. بنابراین در بخش غیر دولتی، رقابتی بین معلم‌ها ایجاد شده و خیلی‌ها هم دست به ابتکارات جالبی می‌زنند. مثلاً یکی از معلمان مدرسه ما پایه دوربین خریده و یک اتاق خانه‌اش را شبیه استودیو کرده. چه بسا امسال خیلی خانواده‌ها متوجه شوند که چقدر بین فضای آموزش دولتی و غیر دولتی تفاوت هست.»
 اما معاون یک مدرسه دولتی حرف‌های دیگری دارد: «در بخش دولتی معلمانی هستند که در سن بالا هم دوست دارند با فناوری‌های جدید آشنا شوند اما آموزش و پرورش در این مدت چهار ماهه نتوانسته یا نخواسته این شرایط را برایشان فراهم کند مثل برگزاری کلاس‌های ضمن خدمت. در مدرسه ما چند معلم هستند که در این زمینه واقعاً پیشرفت کرده‌اند و تا آذرماه ویدئوهایشان را آماده کرده‌اند. اما تعدادی هم هستند که اصلاً این کارها را نکرده‌اند و کاملاً بی‌علاقه و بی‌انگیزه هستند.»
یک معلم اما معتقد است باید مشکلات معلمان را هم دید و همه چیز را تقصیر معلمان و ترس و تنبلی‌شان از یادگیری نینداخت: «من دو فرزند در خانه دارم؛ هم باید به فکر درس بچه‌های خودم باشم و هم به بچه‌ها در کلاس درس فکر کنم. فضای خانه هم مناسب نیست. البته آموزش و پرورش گفته هر کس به اندازه ابلاغی که برای کار دارد مثلاً 12 ساعت یا 24 ساعت اگر نمی‌تواند در خانه کار کند باید در خود مدرسه کلاس مجازی برگزار کند و مدیر مدرسه موظف است اینترنت و سیستم و امکانات کلاس آنلاین را فراهم کند. احتمالاً من از این امکان استفاده می‌کنم اما فکرم هم پیش دو فرزند خودم می‌ماند.»
پروانه- الف می‌گوید: «آنچه مسلم است این است که آموزش آنلاین زمان زیادی می‌برد. معلم کامپیوتر ما از شب تا صبح ویدئو ضبط می‌کند اما دیدن همه آنها نیم ساعت بیشتر طول نمی‌کشد یعنی تلاشی که معلم می‌کند چند برابر زمانی است که کارش دیده می‌شود. البته خیلی از خانواده‌ها و بچه‌ها هم همکاری نمی‌کنند. بچه‌ها بموقع ازخواب بیدار نمی‌شوند و والدین‌شان می‌گویند نمی‌شود بعد ازظهر کلاس‌ها برگزار شود؟ می‌گوییم معلم‌ها هم زندگی دارند و زمان مدرسه هشت تا یک بعد از ظهر است. می‌خواهم بگویم مشکلات عجیب و غریبی داریم که باورکردنی نیست.»
 یک معلم هم می‌گوید: «می‌توانم بگویم آقایان مقاومت بیشتری در برابر یادگیری دارند و این را بین همکاران مرد بیشتر می‌بینیم. خیلی از همکاران من از فضای مطالعه و به روز شدن دورند و در برابر تکنولوژی مقاومت می‌کنند که باید برای همه اینها فکری بشود.»