شارلی ابدو و داعش دو روی یک سکه

سید محمد امین آبادی
 اشاره
مجله فرانسوی «شارلی ابدو» روز سه‌شنبه 11 شهریور ماه در شماره جدید خود بار دیگر کاریکاتورهای توهین‌آمیز خود علیه پیامبر اسلام(ص) را منتشر کرد. 12 کاریکاتور موهن درباره پیامبر خاتم، اولین بار در سال 2005 میلادی توسط یک روزنامه دانمارکی منتشر شد و سپس، مجله «شارلی ابدو» این کاریکاتورها را سال 2006 منتشر کرد. هفت ژانویه 2015(17 دی 1393) دفتر مجله  شارلی ابدو به دلیل انتشار این کاریکاتورهای موهن، هدف حمله قرار گرفته و «ژان کابو» کاریکاتوریست هتاک به ساحت مقدس رسول گرامی‌اسلام (ص) و 11 شخص دیگر کشته شده‌اند. شارلی ابدو سال 2016 نیز پا را فراتر گذاشت و در اقدامی تأسف‌آور و وقیح، کاریکاتور خدا را نیز منتشر کرد. این کاریکاتورها  یک روز قبل از  دوم سپتامبر 2015 (۱۲ شهریور 1394)، روز محاکمه 14 متهم به مشارکت در حمله علیه مجله شارلی ابدو، مجدداً منتشر شدند و این اتفاق، بار دیگر احساسات امت اسلامی را برانگیخت. در این میان، پرسش مهم این است که اسلام‌ستیزی و اسلام هراسی در غرب با چه انگیزه‌ای و از سوی چه گروه‌هایی دنبال می‌شود و در مقابل این موج جدید اسلام‌ستیزی، چه باید کرد؟
سرویس خارجی کیهان


تناقض به سبک فرانسوی
کشور فرانسه در بین سایر کشورهای غربی در توهین به مقدسات دینی پیشروتر  است. در واقع توهین به ادیان آسمانی و مقدسات دینی در این کشور بخش غیرقابل تفکیک حق آزادی بیان و عقیده محسوب می‌شود. فرانسه به‌عنوان اولین کشور در اروپا کفرگویی و اهانت به مقدسات را رسماً از سال 1881 و عملاًً پس از انقلاب فرانسه در سال 1789 دیگر جرم نمی‌پندارد. با وجود این در  سال ۱۹۷۲، به منظور مبارزه علیه نژادپرستی در فرانسه، قانونی در رابطه با جرایمی‌ مثل اهانت، افترا و تحریک به نفرت، خشونت و یا تبعیض وضع شد. از سال ۱۹۹۰  به این سو نیز انکار هولوکاست در این کشور یک عمل غیرقانونی محسوب می‌شود. طی 4 دهه گذشته دولت‌های فرانسه هیچ‌گاه  توهین‌کنندگان  به ساحت مقدس دین مبین اسلام یعنی ارزش‌های 24 درصد جمعیت کره زمین که بیش از یک میلیارد و 800 میلیون نفر می‌شود  را محاکمه و زندانی نکرده‌اند ولی در مقابل قانون ممنوعیت انکار هولوکاست به شدت در این کشور اجرا و خاطیان نیز محاکمه و از حقوق اجتماعی خود محروم شده‌اند. انکار هولوکاست در  فرانسه به توهین به رژیم صهیونیستی نیز تسری پیدا کرده و بسیاری از منتقدین سیاست‌های نژادپرستانه این رژیم به یهودستیزی متهم و محاکمه شده‌اند. برخی از کسانی که در فرانسه در زمینه هولوکاست محاکمه شده‌اند این مسئله را منکر نشده بلکه تنها خواسته‌اند به محققان اجازه داده شود در زمینه هولوکاست تحقیق شود. سال 2006«برونو گلنیش» مرد شماره دوی جبهه ملی فرانسه و از اعضای پارلمان اروپا در فرانسه محاکمه شد. وی تنها گفته بود  «وجود اتاقهای گاز را رد نمی‌کند، زیرا در این زمینه متخصص نیست، اما باید به مورخان اجازه داده شود که در این زمینه بحث و گفت‌وگو کنند و این گفت‌وگوها باید آزاد باشد». وی به دلیل این اظهارات از دانشگاه نیز تعلیق شد. پیش از وی «رابرت فوریسون» استاد تاریخ دانشگاه‌های فرانسه نیز پس از تصویب «قانون گسو» علیه منتقدین هولوکاست در سال 1990، تحت پیگرد قضایی قرار گرفت. وی در سال 1991، از دانشگاه اخراج و از تدریس  نیز محروم شد. وی از 1980 میلادی و 10 سال پیش از تصویب این قانون دادگاهی شده بود. به مدت چندین سال متوالی سازمان‌های دولتی و قضایی فعالیت‌هایی هماهنگ برای ساکت کردن «فوریسون» انجام دادند. وی مجبور شده بارها به علت نوشته‌ها و اظهارات مستقیم و بی‌پرده‌اش در دادگاه‌های فرانسه از خود دفاع کند. حساب‌هاب بانکی وی بارها مسدود شده و مقامات دادگاهی بارها به منزل وی هجوم برده، او و خانواده‌اش را تهدید به ضبط اموال‌شان به علت خسارات‌های مالی ناشی از اظهارات «بدعت‌آمیزش» کرده‌اند. به علت این فشارها زندگی خانوادگی «فوریسون» دچار سختی‌های زیادی بوده و سلامتی وی نیز به شدت آسیب‌دیده است.  دیدگاه‌های فوریسون باعث شده‌ که وی به‌صورت مداوم تحت حملات و خشونت فیزیکی قرار داشته باشد. از 1978 تا 1993، وی 10 بار مورد حمله قرار گرفته است حداقل 9 فقره از این حملات توسط یهودیان انجام گرفته است. هیچ یک از ضاربان وی تاکنون دستگیر و محاکمه نشده‌اند وحشیانه‌ترین حمله رویدادی بود که در 16 سپتامبر 1989(25 شهریور 1368) اتفاق افتاد. طی این حادثه گروهی که خود را «پسران خاطره یهودیان» معرفی می‌نمایند وی را به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند.
در 16 دسامبر 1998(25 آذر 1377) میلادی نیز «روژه گارودی»، فیلسوف و نویسنده مسلمان فرانسوی به‌جرم انکار جنایت علیه بشریت در کتاب خود به‌نام «اسطوره‏های بنیادین سیاست اسرائیل»، در دادگاه تجدید نظر پاریس محکوم شد. گارودی در این کتاب ثابت کرد که صهیونیست‏ها با نازی‏ها در جنگ جهانی دوم همکاری داشتند و صهیونیست‏ها برای جلب نظر افکار عمومی جامعه بین‌المللی برای تأسیس کشوری در فلسطین تلاش کرده‏اند، با مظلوم‏‌نمایى خود، جنایات آلمان هیتلری علیه یهودیان را بزرگ نشان دهند.گارودی هم‌چنین در این کتاب، رقم 6 میلیون یهودی را که گفته می‏شود، توسط آلمان نازی قتل‏عام شده‏اند، بسیار اغراق‏‌آمیز خواند، چرا که کل جمعیت یهودیان در آن زمان، این مقدار نبوده است.
نکته تأسف‌بار اینکه انتقاد علیه هولوکاست یا صهیونیسم در کشور مدعی مهد آزادی با مجازات زندان و اخراج از دانشگاه رو‌به‌رو می‌شود ولی اهانت به ارزش‌های نزدیک به 2 میلیارد جمعیت کره زمین به بهانه آزادی کفرگویی مجاز شمرده می‌شود. «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه نیز از اقدام نشریه شارلی ابدو در توهین به ساحت مقدس پیامبر اسلام به همین بهانه دفاع و گفته است:«آزادی در فرانسه، شامل آزادی اعتقاد داشتن یا نداشتن هم می‌شود، اما این را نمی‌توان از آزادی‌ای که حق کفرگویی را هم شامل می‌شود جدا کرد» و این در حالی است که دولت وی طی دو سال گذشته طرفداران جنبش جلیقه زردها را که تنها منتقد سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال وی هستند به شدت سرکوب کرده و تعداد زیادی از آنها روانه زندان شده برخی در جریان سرکوب‌ها کشته شده و شماری نیز بینایی خود را از دست داده‌اند.
سابقه طولانی توهین به اسلام
اهانت به مقدسات دین مبین اسلام تنها اختصاص به فرانسه ندارد و طی چند دهه گذشته این روند وجود داشته هرچند باید اذعان کرد طی سال‌های اخیر تشدید شده است. قدیمی‌ترین اقدام  مربوط به «سلمان رشدی» نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی است. وی در سال 1367 کتاب خود را منتشر  و در همان سال نیز امام خمینی(ره) حکم قتل وی را صادر کرد و این فتوا تا به امروز به قوّت خود باقی است. آنچه که بار دیگر انزجار مسلمانان را برانگیخت و نویسنده این کتاب موهن را بر سر زبان‌ها انداخت، اقدام ملکه انگلیس در سال ۲۰۰۸ در اعطای لقب «شوالیه‌» به سلمان رشدی بود! این لقب در صدر فهرست القاب و عناوین در انگلیس قرار دارد و به هنرمندان، ورزشکاران، دیپلمات‌ها، روزنامه‌نگاران و سایر افراد برجسته اعطا می‌شود. این اقدام از سوی سازمان‌‌ها و کشورهای اسلامی محکوم شد و بار دیگر استانداردهای دوگانه غربی‌ها را در قبال حقوق بشر و آنچه آزادی بیان می‌خوانند، نشان داد.
پس از وی، «تئودور ون گوگ» که یک فیلمساز و روزنامه‌نگار هلندی بود، فیلمی‌با نام «تسلیم یا مطیع» را ساخت که در آن به اسلام به‌عنوان عامل اصلی سرکوب زنان مسلمان پرداخته شده بود. شخصیت اصلی این فیلم یک دختر مراکشی بود. به همین دلیل، پس از ساخت آن، تجمعات اعتراضی بسیاری درکشورهای آفریقایی و خصوصاًً در مراکش برگزار شد. این فیلمساز هلندی مدتی بعد از ساختن این فیلم در سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳) توسط  «محمد بویری» جوان ۲۷ ساله مراکشی تبار به قتل رسید.این قتل چندین مورد عملیات خشونت‌آمیز علیه مراکز اسلامی در هلند را به همراه داشت.
در سال ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۸۴) برای اولین بار یک مجله دانمارکی در اقدامی هدفمند، کاریکاتورهای موهنی از پیامبر اسلام(ص) منتشر کرد. به بهانه‌ آزادی بیان این کاریکاتورها در مطبوعات دانمارک چاپ و در فضای مجازی به سرعت پخش شد.  در پی این اقدام، سازمان‌های مرتبط با مسلمانان در دانمارک از سفارت خانه‌های کشورهای اسلامی و دولت دانمارک خواستند به این اقدام پاسخ دهند و شکایتی قضایی را علیه این روزنامه تنظیم کردند که در ژانویه سال ۲۰۰۶ (دی 1384)رد شد. دولت دانمارک حتی دیدار با نمایندگان کشورهای اسلامی در این خصوص را نیز نپذیرفت و اعلام کرد در این مسئله دخالت نخواهد کرد. در پی این اقدام هتاکانه و بی‌توجهی دولت دانمارک، اواخر ژانویه و اوایل فوریه سال ۲۰۰۶(بهمن 1384) اعتراضات شدیدی در سرتاسر جهان برگزار شد که برخی از آنها به خشونت کشیده شد و در نتیجه آن ده‌ها نفر جان خود را از دست دادند. «آندرس فو راسموسن» نخست‌وزیر وقت دانمارک این بحران را بدترین بحران بین‌المللی برای این کشور از زمان جنگ جهانی دوم توصیف کرد.پارلمان اروپا هم ۱۵ فوریه ۲۰۰۶ (26 بهمن 84)بدون توجه به توهین انجام شده به مقدسات اسلامی و جریحه‌دار شدن احساسات مسلمانان قطعنامه‌ای را در محکومیت خشونت ناشی از انتشار کاریکاتورها تصویب و با دانمارک اعلام همبستگی کرد! در این قطعنامه همچنین ادعا شد که آزادی بیان مطلق است و تحت تأثیر هیچ نوع سانسوری قرار نمی‌گیرد.این کاریکاتورها در نشریات کشورهای فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، نروژ، هلند، سوئیس، لهستان و جمهوری چک هم به چاپ رسید.
با محوریت این کاریکاتورها سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ هجری) فیلم مستند کوتاه «فتنه» توسط یک فیلمساز هلندی ساخته شد. شروع این مستند، تصویری از صفحات قرآن کریم است که با تصویری از کاریکاتور موهن آغاز و در آن به آیات قرآن و شخصیت پیامبر(ص) توهین می‌شود.در انتهای فیلم نیز، از مسلمانان خواسته می‌شود که خودشان  جلوی گسترش اسلام را بگیرند. فیلم با این جمله به پایان می‌رسد«اسلامی شدن را متوقف کنید»این فیلم در سکانسی، داستان را به جریان کشته شدن کارگردان فیلم «تسلیم» گره می‌زند و آشکارا خود را ادامه‌دهنده جریان هتاک، نشان می‌دهد. خیلی زود این فیلم و کاریکاتورهای موهن، رسانه‌ای شد و مسلمانان در سراسر دنیا به خشم آمدند و تظاهرات اعتراضی در جهان علیه کشور دانمارک صورت گرفت. برخی مقامات کشورهای اسلامی نیز واکنش نشان دادند و تعدادی از کشورهای اسلامی علیه کالاهای دانمارکی، تحریم وضع کردند. در ایران نیز  رهبر معظم انقلاب در واکنش به این جسارت همان سال (۱۳۸۵) را به نام  سال «پیامبر اعظم(ص)» نامگذاری کردند.
نکته قابل توجه درباره فیلم«فتنه» که اسلام را دشمن آزادی و دینی خشونت‌طلب و مسلمانان را  ‌تروریست معرفی می‌کرد‌، این بود که ۵ سال بعد از انتشار فیلم، «آرنود ون دورن» قانون‌گذار مشهور هلندی و پخش‌کننده این فیلم که در آن سال‌ها به تحقیق درخصوص دین اسلام مشغول بود، اعلام کرد که نظرش کاملاًً عوض شده و دین اسلام را «دین صلح» می‌داند. او با گرویدن به اسلام دنیا را در بهت فرو برد. پسر او «الکساندر» ۲۲ ساله نیز در سال ۲۰۱۴ در همایش بین‌المللی صلح در شهر دبی یکی از ۳۷ نفری بود که دین اسلام را پذیرفت. او درباره این تصمیم  خود گفت: «پدرم را دیدم که بعد از مسلمان شدن، آرامش بیشتری پیدا کرده و این زمانی بود که فهمیدم چیزی خوب در این دین وجود دارد و باعث شد برداشت خود از اسلام را تغییر دهم». وی در ادامه گفت که روند تغییر نگرش وی با خواندن آیات قرآن کریم آغاز شده است.
در سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹) همزمان با نهمین سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر عده‌ای افراطی در آمریکا اقدام به سوزاندن قرآن کریم کردند و خشم بسیاری از مسلمانان را برانگیختند. با این اقدام، توجه به قرآن میان مردم دنیا، افزایش یافت و فروش قرآن کریم، در کشورهای غربی، رشد چشمگیری پیدا کرد. در همان سال جدال‌های مختلفی پیرامون قرآن سوزی صورت گرفت. جرقه اصلی این قرآن سوزی توسط کشیش «تری جونز» زده شد ولی وقتی با مخالفت‌های افراد و نهادهای متعددی مواجه شد روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰ گفت: «ما قطعاً قرآن‌سوزی نخواهیم داشت؛ نه امروز، نه هیچ وقت دیگر» اما چندی بعد اقدام به سوزاندن قرآن در کلیسایش نمود که  با واکنش شدید اعتراضی مسلمانان مواجه شد. یک‌سال بعد یعنی سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۹۰) این کشیش مریض فیلم «برائت از مسلمانان» را ساخت. انتشار قسمت‌هایی از این فیلم با دوبله عربی در برخی شبکه‌ها و سایت‌های مصری، بازتاب جهانی یافت و تظاهرات و اقدامات خشمگینانه مسلمانان، این‌بار سفارت‌خانه‌های آمریکا را مورد هدف قرار داد. در سال ۲۰۱۳ «تری جونز» که پیشتر فراخوان برگزاری مراسم سوزاندن ۲۹۹۸ جلد قرآن را داده بود، دستگیر شد.اما بنابر گزارش رسانه‌های آمریکایی، پلیس وانت‌بار او را که در آن تعداد زیادی قرآن و یک کباب‌پز قرار داشت، به این دلیل متوقف نکرد که قصد داشت کتاب آسمانی مسلمانان را در یک پارک عمومی در حومه شهر «مالبری» فلوریدا آتش بزند، بلکه دلیل آن نداشتن پلاک و همچنین حمل غیرقانونی سوخت و اسلحه بوده است. در فوریه سال ۲۰۱۲ (بهمن 1391) نیز سربازان آمریکایی حاضر در پایگاه هوایی «بگرام» افغانستان ۳۱۵ جلد قرآن کریم را به همراه اقلام مذهبی دیگر سوزانند. این اقدام که آمریکا مدعی شد عمدی نبوده، اعتراضات گسترده‌ ضدآمریکایی را در سراسر افغانستان به راه انداخت که در نتیجه آن ۳۰ افغانی و ۶ سرباز آمریکایی کشته شدند.
طی روزهای اخیر نیز چندین اقدام مشابه در کشورهای اروپایی در زمینه توهین به مقدسات اسلامی انجام شده است.اوایل روز جمعه 7 شهریور بود که یک گروه از جریان راست افراطی در سوئد یک جلد کلام‌الله مجید را به آتش کشیدند که به‌دنبال این بی‌حرمتی و جسارت نسبت به قرآن شهر مالمو در این کشور را ناآرام شد. نکته قابل توجه اینکه«راسموس پالودن»، رهبر یکی از احزاب افراط‌گرای دانمارک، برای برپایی تظاهرات و سوزاندن قرآن در سوئد فراخوان داده و قرار بود خود در این تظاهرات شرکت کند، اما نیروهای امنیتی سوئد از ورودش به این کشور جلوگیری کردند.
انگیزه‌های اسلام‌ستیزی
 اسلام‌ستیزی و  اسلام هراسی در غرب انگیزه‌های مختلفی دارد. پیش از بیان این انگیزه‌ها باید به این سوال مهم پاسخ داده شود که غرب با کدام اسلام مخالف است؟ اسلام انقلابی، اسلام لیبرال یا اسلام تکفیری؟. نماینده اسلام انقلابی، جمهوری اسلامی ایران است که طی 40 سال گذشته در مقابل نظم لیبرال غربی ایستاده و خواستار تغییر نظم کنونی به نظمی‌عادلانه است. محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز طی این مدت در مقابل تمامی برنامه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا در عراق، سوریه، یمن و لبنان مقاومت کرده و مانع تحقق منافع شیطانی این محور در منطقه شده است. اسلام لیبرال نیز اسلامی است که با جهاد و شهادت و یاری مظلوم و مقابله با ظالم بیگانه است. اسلامی که دوستی با دشمنان پیامبر و قرآن را افتخار خود می‌داند. نماینده اسلام لیبرال بسیاری از کشورهای منطقه از عربستان گرفته تا امارات و بحرین و... هستند نمایندگان همین اسلام هستند که یکی پس از دیگری به صف شده‌اند تا با رژیم کودک‌کش صهیونیستی صلح کنند با وجود اینکه می‌دانند و می‌بینند که این رژیم چه فجایع و جنایت‌هایی علیه امت اسلامی مرتکب شده است. نمایندگاه همین اسلام هستند که با آمریکا، رژیم صهیونیستی و اتحادیه اروپا برای تشدید فشارها بر علیه ملت مسلمان ایران همپیمان شده‌اند. نمایندگان اسلام سلفی تکفیری نیز داعش و القاعده هستند. اسلامی بی‌منطق که غیر از تکفیر، ‌ترور و سربریدن چیزی در چنته ندارد. قرائتی از اسلام که از خوارج شروع شده و بعد از 1400 سال به داعش و القاعده رسیده است. قرائتی به شدت خشن که هیچ نسبتی با اسلام معرفی شده از سوی قرآن و اهل‌بیت ندارد.
افکار عمومی در غرب متأسفانه به دلیل تبلیغات سنگینی که وجود دارد اسلام را یک کلیت یکپارچه می‌بینند و قادر به تفکیک این سه نوع اسلام از یکدیگر نیستند به همین دلیل تمامی جنایت‌هایی که توسط نمایندگان اسلام تکفیری انجام می‌شود به‌حساب کلیت اسلام گذاشته می‌شود. در این میان اقدامات جنایتکارانه داعش طی سال‌های اخیر در سوریه و عراق و انتشار گسترده این جنایت‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی از سوی این گروه بیشترین و مهم‌ترین کمک را به پروژه اسلام هراسی غرب کرده است و کشورهای غربی با نشاندن داعش به‌عنوان نماینده کل اسلام سعی در‌ترساندن افکار عمومی در کشورهای غربی از اسلام واقعی دارد. در این راستا می‌توان شارلی ابدو و داعش را دو روی یک سکه دانست که هر دو کمر به نابودی اسلام بسته‌اند و اقدامات این دو مکمل یکدیگر برای پیشبرد پروژه اسلام هراسی است. این دو به شدت به یکدیگر نیاز دارند. داعش باید سر ببرد تا خوراک تبلیغاتی برای شارلی ابدو در فرانسه و راست‌های افراطی در سوئد، نروژ و دانمارک فراهم شود تا آنها با تمسک به  این اقدامات جنایتکارانه قرآن آتش بزنند و به ساحت مقدس پیامبر اسلام که پیامبر نور و رحمت و مهربانی بود جسارت کنند.
چه باید کرد؟
الهام شاهین، نویسنده مصری و جانشین دبیرکل مجمع تحقیقات اسلامی قاهره در یادداشتی برای پایگاه خبری «صدی البلد» می‌نویسد: «چرا قرآن‌ها را می‌سوزانند؟ در حالی که مسلمانان به احترام احساسات دینی آنها، برگی از کتاب‌های مقدسشان را هم نسوزانده‌اند، حتی اگر مطمئن باشند که آن کتاب‌‌ها تحریف شده است؛ چرا آنها با کاریکاتورهای توهین‌آمیز، فیلم‌های کثیف و اطلاعات گمراه‌کننده، به پیامبر ما محمد(ص) توهین می‌کنند؟ با وجود اینکه هیچ مسلمانی به هیچ یک از پیامبرانی که  آنها به آن اعتقاد دارند توهین نکرده است،.چرا آنها اعتقاد ما به خدای یگانه را انکار می‌کنند و از صحبت در مورد او فراتر رفته و روایات، داستان‌ها و سناریوهایی ساخته و پرداخته می‌کنند که شایسته حق‌تعالی نیست در حالی که ما به‌عنوان یک مسلمان در مورد آنچه آنها می‌پرستند به منظور احترام به پروردگار جهانیان که به ما چنین فرمان داده است، فراتر نرفته‌ایم؟ ما به‌عنوان مسلمان نمی‌توانیم به هیچ دین و کتاب مقدسی توهین کنیم و از حمله به پیامبر هر ملتی منع می‌کنیم، زیرا این از ارکان اساسی ایمان ما مسلمانان است که به کتاب‌های قبلی و پیامبران قبلی ایمان داریم.همچنین، خداوند متعال ما را از دشنام کافران نیز  منع کرده است. ما باید درصدد پاسخ مناسب به این‌گونه اتفاقات باشیم و از رویکرد صحیح اسلامی پیروی کنیم که قرآن کریم ما را به آن راهنمایی می‌کند». به باور این نویسنده مصری، مسلمانان در آن کشورها هم می‌توانند با راهپیمایی‌های مسالمت‌آمیز و در دست گرفتن پلاکاردهایی که در آن دعای پیامبر اعظم ما(ص) به مشرکین نوشته شده است یا با انتشار این دعاها در شبکه‌های اجتماعی نظیر «اللهم اخرج من أصلابهم من يعبد الله لا يشرك به شيئا: خداوندا از خویشاوندان آنها افرادی را پدیدآور که خدا را می‌پرستند و چیزی را با او شریک نمی‌کنند»، «اللهم اجعل من أبنائهم من يحفظ القرآن ويقدسه: خدایا فرزندان آنان را حافظان و تقدس‌کنندگان قرآن قرار ده»، «اللهم اهد قومي فإنهم لا يعلمون: خداوندا این قوم (قوم مرا) هدایت کن؛ زیرا آنان چیزی نمی‌دانند» در برابر توهین‌کنندگان به دین و رسول اسلام واکنش نشان دهند.
این نویسنده مسلمان مصری به درستی می‌گوید که ما مسلمانان نمی‌توانیم مانند غربی‌ها به ادیان یا پیامبران الهی دیگر توهین کنیم. مقابله به مثل در این زمینه به معنی خروج از دایره اسلام خواهد بود اما بسیاری کارهای دیگر را می‌توان برنامه‌ریزی و اجرا کرد. برگزاری اعتراضات سراسری در جهان اسلام، برگزاری اعتراضات مسالمت‌آمیز در کشورهای غربی از سوی مسلمانان، تحریم کالاها، برخورد و احضار سفرای کشورهای توهین‌کننده و اجبار آنها برای برخورد با این مسئله، شکایت به مجامع قضایی بین‌المللی، فعال شدن سازمان‌های اسلامی، اختصاص بودجه برای معرفی قرآن کریم و شخصیت پیامبر اسلام در کشورهای غربی، ساخت فیلم، انیمیشن، بازی رایانه‌ای و استفاده از فضای شبکه‌های اجتماعی برای تشکیل کمپین‌های رسانه‌ای به منظور معرفی مقدسات اسلامی و مقابله با ضد تبلیغی که بر علیه اسلام در غرب در جریان است؛ تنها بخشی از فعالیت‌هایی است که می‌توان انجام داد.
نتیجه‌گیری
توهین به پیامبر اسلام و انبیای الهی مسئله جدیدی نیست بلکه سابقه‌ای طولانی به قدمت تاریخ دارد. در قرآن کریم موارد متعددی از این توهین‌ها بیان شده است. استهزاء، تمسخر، تهمت و نارواگویی، نسبت دادن جادوگری، دروغ‌گویی، دیوانگی و... تنها بخشی از این توهین‌ها بوده است. پیامبری که روزی در مکه به عدد انگشتان یک دست نیز  یار و یاوری نداشت و غیراز حضرت خدیجه سلام‌الله علیها و حضرت علی رادمرد نمونه اسلام کسی به او ایمان نیاورده بود؛ بعد از 1400 سال نزدیک به 2 میلیارد از جمعیت کره زمین به او ایمان آورده‌اند. این وعده خداوند است که در سوره توبه آیه33 می‌فرماید: «او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه ادیان و آئین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند». خداوند صادق و حکیم است و وعده‌ای که می‌دهد بدون شک محقق خواهد شد. بخش گسترده‌ای از اسلام هراسی و اسلام‌ستیزی نیز دقیقاًً از گرایش گسترده به اسلام در کشورهای غربی و‌ترسی که در وجود این دولت‌ها افتاده است ناشی می‌شود. بخش دیگری از گسترش اسلام هراسی نیز به سستی و انشقاق گسترده در امت اسلامی برمی‌گردد. غرب وقتی می‌بیند در  جهان اسلام دولت‌ها هیچ عکس‌العملی در مقابل مسائل کلان جهان اسلام نشان نمی‌دهند و برخی از آنها به خط شده‌اند تا با دشمن اصلی امت اسلامی پیمان صلح امضا کنند پروژه توهین به مقدسات را با جسارت بیشتری دنبال می‌کند.
دولت‌های غربی باید بدانند جریحه‌دار کردن احساسات بیش از یک میلیارد و 800 میلیون جمعیت کره زمین به بهانه آزادی بیان و عقیده تبعات غیرقابل کنترلی خواهد داشت. آنچه از تعاریف آزادی بیان در اسناد بین‌المللی بر می‌آید، به هیچ وجه توجیهی برای توهین یا تمسخر سایر عقاید نیست. آزادی بیان تا جایی کاربرد دارد که با سایر حقوق تزاحم پیدا نکند. جریحه‌دار کردن احساسات و عقیده نزدیک به 2 میلیارد مسلمان در جهان به بهانه آزادی بیان نه تنها با هیچ منطق و استدلالی قابل پذیرش نیست، بلکه مغایر با همین اسناد، کنوانسیون‌ها و معاهداتی است که آزادی بیان را به‌عنوان یک حق بشری معرفی کرده‌اند. غرب نمی‌تواند تنها  یک طرف چرخه خشونت و حمله به دفتر مجله شارلی را محکوم کند اما به نصف دیگر ماجرا کاری نداشته باشد باید تمام این چرخه وحشتناک متوقف شود. وقتی کسی حق نداشته باشد به ارزش‌های اسلامی به بهانه آزادی بیان و کفرگویی توهین کند و مسلمانان را به مبارزه بطلبد خشونتی نیز در میان نخواهد بود. تا زمانی که این چرخه متوقف نشده و کسانی پیدا می‌شوند که به پیامبر اسلام توهین می‌کنند و قرآن آتش می‌زنند و  دولتمردان غربی به بهانه آزادی کفرگویی از این جسارت‌ها حمایت و آن را توجیه می‌کنند؛ کسی نباید انتظار داشته باشد که جهان روی آرامش و صلح به خود
ببیند.
برخی منابع
ایرنا، شارلی ابدو؛ آزادی بیان یا نقض حقوق عیان؟(22 شهریور 99)
خبرگزاری مهر، سابقه طولانی توهین به مقدسات در غرب/ از سلمان رشدی تا شارلی ابدو(16 شهریور 1399)
خبرگزاری فارس، ماجرای اهانت‌های غرب که جهان اسلام را برآشفت(22 شهریور 1399)
ایکنا، قرآن سوزی و مسلمانانی که مقابله به مثل نمی‌کنند(20 شهریور 1399)