كويت «نعل وارونه » می زند

آرمان ملي - اميد کاجيان: کويت، کشوري که همواره به‌عنوان يک منطقه استراتژيک مورد توجه ايران بوده و هست. در تمامي سال‌هايي که کشورهاي مختلف حاشيه خليج فارس به انحاي مختلف در مقابل ايران مي‌ايستادند و گاه در کنفرانسي تحت عنوان کنفرانس کشورهاي اسلامي و گاه در نشست شوراي همکاري خليج فارس در بيانيه‌هايي عليه ايران عناد خود را با تهران به نمايش مي‌گذاشتند، کويت همواره به‌عنوان يک بي‌طرف عربي نقش بازي مي‌کرد و تلاش داشت تا هيچ‌گاه وارد اين قبيل مناقشات منطقه‌اي نشود و با ايران روابط خود را حسنه نگاه دارد و حتي به‌عنوان يک ميانجيگر ميان ايران و عربستان نقش بازي کند.دولت کويت به عنوان دولتي منصف، براي تهران شناخته مي‌شد، موضوعي که باعث شده بود تا بسياري بر اين نکته تاکيد کنند که اين کشور در ماجراي پيوستن کشورهاي عربي به اسرائيل و دوستي با عنوان صلح ابراهيم، نيز جانب احتياط را بازهم رعايت مي‌کند و به اين صلح نخواهد پيوست يا لااقل جزو آخرين کشورهاست.
پالس‌هاي جديد
اما از قرار معلوم برخلاف دفعات گذشته اين‌بار پالس‌هايي از کويت فرستاده مي‌شود که نشان مي‌دهد ديگر کما في‌السابق نمي‌تواند ظاهر بي‌طرفانه خود را در اين شرايط حفظ کند. هرچند هنوز موضع‌گيري مشخصي به نفع صلح ابراهيم نداشته و چه بسا حتي در اين ميان، 41 نماينده از مجموع 50 نماينده کويتي اعلام داشتند که کشورشان همچنان به مساله فلسطين به عنوان مساله نخست امت اسلامي و عربي پايبند خواهد بود. اما اين موضوعات را نمي‌شد به‌عنوان مخالفت با صلح ابراهيم يا همراهي با ايران تلقي کرد. زماني که علي مطهري نماينده سابق مجلس در توئيتي خواستار تقدير از کويت به دليل نپيوستن به صلح ابراهيم شد و نوشت: «دولت‌هاي بحرين و امارات که تسليم فشار آمريکا براي برقراري ارتباط با اسرائيل شدند، آن هم به‌خاطر پيروزي ترامپ در انتخابات، در واقع سقوط خود را نزديک‌تر کردند. اما بايد از کويت که در مقابل فشار آمريکا مقاومت کرده به نوعي قدرداني شود تا سياست متعادل ايران آشکار شود.» شايد فکرش را نمي‌کرد که مدتي بعد اين کشور مواضعي را نسبت به ايران بگيرد که قطعا مقامات کشورمان را خوش نيايد. اما حالا همه چيز نشان مي‌دهد که کويت راهي متفاوت از قبل را در پيش گرفته و آن مسير متعادلي را که در قبال ايران در همه اين سال‌ها داشت ديگر دنبال نمي‌کند.اين را از زمان استقبال ترامپ از شيخ ناصر صباح احمد صباح پسر بزرگ امير کويت در کاخ سفيد مي‌شد فهميد، ترامپ در آن ديدار اظهار داشته بود که کويتي‌ها در قبال آنچه در خاورميانه اتفاق افتاده است، شور و اشتياق دارند و مدعي شد ممکن است کويت هم خيلي سريع به جرياني که در خاورميانه در حال شکل‌گيري است ملحق شود.اظهارات ترامپ در اين روزها بيش از هر زمان ديگري به واقعيت بدل شده است. به‌خصوص بعد از گفته‌هاي معنادار خالد الحمد الصباح، نخست‌وزير کويت در روز شنبه که به‌عنوان نماينده امير اين کشور در هفتاد و پنجمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي‌کرد، او در بخشي از سخنان خود به مسائل منطقه از جمله ايران پرداخت و گفت: «ايران براي آغاز گفت‌وگوهاي منطقه‌اي تدابير جدي اتخاذ کند!»وي تاکيد کرد: بر اساس اصل حسن همجواري که در منشور سازمان ملل نيز وجود دارد بار ديگر از جمهوري اسلامي ايران مي‌خواهيم که تدابير جدي به منظور ايجاد اعتماد و آغاز گفت‌وگو اتخاذ کند.شيخ صباح خاطرنشان کرد که اين گفت‌وگوها بايد بر‌اساس احترام به حاکميت کشورها، عدم دخالت در امور داخلي کشورها و کاهش تنش در منطقه خليج(فارس) باشد زيرا اين امر مي‌تواند در تقويت روابط و همکاري‌ها و احترام متقابل سهيم باشد و خواسته‌هاي تمام کشورها و ملت‌هاي منطقه از جمله امنيت و ثبات و آسايش را به بار مي‌آورد. نخست‌وزير کويت همچنين تاکيد کرد: از تهران مي‌خواهيم که براي خاموش کردن آتش تنش در منطقه با جامعه بين‌المللي همکاري کند. بي‌ترديد اينکه او بعد از صلح ابراهيم و سخنان دونالد ترامپ اينچنين راجع به ايران سخن مي‌گويد و بيان داشته که «ايران براي آغاز گفت‌وگوهاي منطقه‌اي تدابير جدي اتخاذ کند!» بي دليل نيست. بسياري معتقدند اين سخنان بيانگر فاصله گرفتن کويت از ايران و نزديکي‌اش به صلح ابراهيم و کشورهاي عربي است‌. البته که در اين ميان برخي رسانه‌هاي کويتي نيز به شکلي گويا تمايل کويت به مذاکره و گفت‌وگوهاي جدي ايران را به‌گونه‌اي ديگر به نمايش گذاشتند، انتشار يک خبر در شماره روزنامه «الجريده» کويت نمونه آن است ادعايي از آغاز مذاکرات محرمانه ايران و ايالات‌متحده آمريکا که با عنوان «مذاکرات مستقيم و مخفيانه در عمان بين دولت ترامپ و شاهين‌هاي ايران» به تيتر نخست اين روزنامه کويتي تبديل شده است. موضوعي که البته هيچ مقامي آن را تاييد نکرده است. اما شايد پخش چنين اخباري را هم بتوان در راستاي همان خط و ربط و موضع‌گيري‌هاي کنوني کويت ارزيابي کرد و نزديکي که اين کشور به آمريکا و ساير کشورهاي عربي پيدا کرده است؟
کويت در کشاکش سه محور


حسن هاني‌زاده کارشناس مسائل خاورميانه دراين‌باره به «آرمان ملي» مي‌گويد: کويت جزو شش کشور عضو شوراي همکاري خليج فارس است که در مقايسه با ساير کشورها از سياست متعادل‌تري برخوردار است، اما اين کشور به‌صورت کلي از شرايط خاصي برخوردار است. کويت در کشاکش سه محور است. عربستان که درحقيقت بزرگ‌ترين کشور خليج فارس است و يکي از سياست‌گذاران اصلي اين منطقه به شمار مي‌آيد، محور دوم آمريکاست که در سال 1991 در ائتلاف جهاني، کويت را از اشغال صدام خارج کرد و کويت همواره خود را مديون آمريکا مي‌داند. اين مديون بودن کويت، ابدي است و در حال حاضر هم مي‌بينيم فعال‌ترين پايگاه‌هاي نظامي آمريکا در کويت است. از سويي کويت هرچند در جنگ تحميلي بيشترين کمک لجستيکي به صدام را کرد، اما بعد از حمله عراق به کويت سياست کويت در قبال ايران هم به‌کلي تغيير يافت و اين کشور به دوستي براي ايران تبديل شد. از سويي نمانيدگان شيعه مجلس کويت موجب شده‌اند تا سياست ايران در قبال کشورمان متعادل باشد. هفده نماينده شيعه در پارلمان کويت اجازه نمي‌دهند اين کشور در تقابل جدي با ايران قرار بگيرد. لذا کويت امروز در رفتار خود جدا دچار پارادوکس شده است از يکسو سيگنال‌هاي مثبت به عربستان و آمريکا مي‌فرستد و ازسويي ادبياتش در قبال ايران را تا امروز تند نکرده است. وي اضافه مي‌کند: البته اين روزها به نظر مي‌آيد که سايه آمريکا و عربستان بيش از گذشته بر کويت سايه افکنده و به‌ويژه در بحث عادي‌سازي رابطه با رژيم‌صهيونيستي اين کشور نسبت به گذشته اندکي نرم‌تر شده است و اين احتمال وجود دارد تا اين کشور هم به جمع ساير کشورهاي عربي بپيوندد. سياست کويت هميشه نوعي پارادوکس و تناقض است، کويت با عادي‌سازي رابطه با اسرائيل شايد جزو آخرين کشورهايي باشد که به دليل ساختار دموکراتيک حاکميت به اسرائيل بپيوندد، اما سرانجام درنهايت چنين اتفاقي خواهد افتاد. اظهارات اخير نخست‌وزير کويت نسبت به ايران را نيز بايد پيش‌مقدمه‌اي برهمين سرانجام تعريف کنيم.