قره‌باغ و کانون جدید بحران

آغاز درگيري بين آذربايجان و ارمنستان بر سر منطقه قره‌باغ نتيجه دخالت برخي قدرت‌هاي منطقه‌اي تلقي مي‌شود. با توجه به اينکه طي سه دهه گذشته موضوع قره‌باغ کانون بحران منطقه به‌شمار مي‌رود لذا اختلافات ميان آذربايجان و ارمنستان همواره مورد سوءاستفاده برخي کشورهاي منطقه‌اي قرار مي‌گيرد. اين کانون بحران اگر مهار نشود و کشورهاي منطقه براي پايان دادن به اين بحران به يک توافق ريشه‌اي نرسند، قطعا در آينده جنگ بين باکو و ايروان به نقطه کاملا بحراني و غيرقابل کنترل تبديل خواهد شد. وجود اختلافات ريشه‌اي و رقابت برخي کشورهاي منطقه براي تاثيرگذاري بر اين دو کشور همسايه موجب شده رهبران دو کشور تاکنون نتوانسته‌اند از رهگذر گفتمان و امضاي توافقنامه‌هاي آتش‌بس به اختلافات ديرينه خود پايان دهند. متاسفانه هم ترکيه و هم روسيه نتوانسته‌اند در طول سه دهه گذشته دو کشور را براي يافتن يک راه‌حل اساسي پيرامون منطقه قره‌باغ به يک نقطه کاملا صلح‌آميزي برساند. درگيري‌هاي اخير نيز بين آذربايجان و ارمنستان درحال گسترش است و طرف‌هايي در منطقه وجود دارند که اين درگيري‌ها را به ساير کشورهاي غرب آسيا گسترش دهند. ايران به‌عنوان کشوري که در طول سه دهه گذشته تلاش کرده بود تا روابط سياسي و نظامي و امنيتي خود را با اين دو کشور حفظ کند، اکنون در تلاش است تا از گسترش درگيري بين ايروان و باکو جلوگيري کند. اما باوجوداين تلاش‌ها متاسفانه کشورهاي ديگر که در رقابت منطقه‌اي با يکديگر هستند، منافع آنها اقتضا مي‌کند اين کانون بحران همچنان شعله‌ور باقي بماند. جامعه جهاني و سازمان ملل به‌طور مشخص، به دليل درگيربودن در مسائل کلان جهاني به اين بحران منطقه‌اي توجه ندارند و اگر آتش‌بس حقيقي در طول روزهاي آينده بين آذربايجان و ارمنستان مهار نشود، قطعا اين بحران ايران و روسيه و ترکيه را نيز درگير خواهد کرد. لذا پيام صلح‌آميز ايران براي پايان دادن به اين درگيري سازمان‌يافته يک پيام کاملا انساني و صلح‌آميز است و بر مبناي پادرمياني ايران و توافقنامه‌اي که در گذشته با حضور ايران بين آذربايجان و ارمنستان به امضا رسيده، بايد محترم شمرده شود. شرايط قره‌باغ اکنون به يک نقطه انفجاري رسيده و بايد بازيگران مهم منطقه‌اي مانند روسيه، ايران و ترکيه سريعا به اين درگيري خاتمه دهند و دو کشور متخاصم را براي امضاي يک توافقنامه آتش‌بس و حل ريشه‌اي بحران قره‌باغ، مجبور سازند. با توجه به شرايط جهاني و منطقه به نظر نمي‌رسد ترکيه و روسيه به تقابل نظامي با يکديگر بپردازند زيرا هر دو کشور اگر وارد جنگ بشوند، قطعا کشورهاي ديگري نيز ناچار به دخالت خواهند شد و اين به مفهوم شعله‌ور شدن يک جنگ جهاني است. لذا هم مسکو و هم آنکارا، به همين جنگ نيابتي اکتفا مي‌کنند و اين به‌طور طبيعي باعث هدر رفتن امکانات اين دو کشور يعني آذربايجان و ارمنستان خواهد شد ضمن اينکه نگراني‌هاي زيادي براي جمهوري اسلامي ايران به دليل داشتن مرز مشترک با دو کشور تشديد خواهد کرد. از طرفي اتفاقات اخيري که در بغداد رخ داده و تهديد آمريکا براي بستن سفارتخانه خود در چارچوب سياست چکشي دونالد ترامپ براي وادارکردن بغداد به عادي‌سازي رابطه با رژيم صهيونيستي قابل تجزيه و تحليل است. هرچند که درگيري‌هاي اخير آذربايجان و ارمنستان در چارچوب يک سياست راهبردي آمريکا براي ناامن کردن منطقه قابل تعريف است.