نگاهی به کارنامه رزم حسینی و بیم و امیدهای وضعیت استانداری خراسان رضوی

روز گذشته سرانجام آن چه از یکی دو ماه پیش بر سر زبان ها افتاده بود رنگ واقعیت گرفت و سرانجام علیرضا رزم حسینی استاندار تازه نفس خراسان رضوی به عنوان وزیر پیشنهادی صمت توانست از مجلس یازدهم رای اعتماد بگیرد. 22 اردیبهشت 99 بود که رئیس جمهور طی حکمی حسین مدرس خیابانی را به عنوان سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت معرفی کرد، حکمی که در واقع خبر از برکناری رضا رحمانی وزیر وقت صمت می داد! برکناری پر حاشیه ای که تحلیل و تفسیرهای زیادی را هم در آن روز به دنبال داشت. سه ماه بعد یعنی 22 مرداد 99 روز مهمی برای این وزارتخانه بود، روزی که رئیس جمهور بدون حضورش در صحن علنی مجلس، مدرس خیابانی را برای اخذ رای اعتماد به بهارستان فرستاد، اما با مخالفت 140 نماینده در مقابل رای موافق 104 نماینده و 10 رای ممتنع، وزیر پیشنهادی دولت به کرسی وزارت صمت نرسید. این بار عمر سرپرستی وزارت صمت توسط جعفر سرقینی کوتاه تر بود و یک ماه و نیم بعد، رئیس جمهور، علیرضا رزم حسینی را برای تصدی گری وزارت صمت به مجلس معرفی کرد که با وجود برخی حاشیه ها، استاندار خراسان رضوی توانست با  ۱۷۵ رأی موافق، ۸۰ رأی مخالف و ۹ رأی ممتنع وزیر صمت شود.   یک دولت؛ 3 استاندار و 2 سرپرست! اگر چه روز گذشته دولت توانست به بلاتکلیفی وزارت صمت پس از چند ماه پایان دهد، اما بلاتکلیفی دیگری در سکانداری استان خراسان رضوی ایجاد کرد. بلاتکلیفی که البته برای خراسانی ها چندان تازگی ندارد. 14 اسفند 92 یعنی هفت ماه بعد از برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور دولت یازدهم، حسن روحانی که تقریبا تکلیف استانداران همه استان های کشور را مشخص کرده بود، مدیرکل اطلاعات خراسان بزرگ در دوران سازندگی و معاون وزیر اطلاعات در دوران اصلاحات یعنی علیرضا رشیدیان را به عنوان استاندار خراسان رضوی منصوب کرد تا کلید ساختمان خیابان بهار مشهد را از دستان محمدحسین فروزان مهر، آخرین استاندار دولت اصولگرای احمدی نژاد بگیرد که خود تنها 15 ماه فرصت خدمت به مردم خراسان را یافته بود. اما حرف و حدیث های رفتن علیرضا رشیدیان از استانداری خراسان رضوی به خصوص با روی کار آمدن دولت دوازدهم، نقل محافل خبری و غیرخبری بسیاری بود، تا این که قانون منع به کارگیری بازنشستگان در شهریور 97 به تصویب رسید و استاندار 7/7/97 را برای اعلام خبر بازنشستگی اش انتخاب کرد و  دو ماه بعد پس از چهار سال و هشت ماه از خدمت خراسانی ها مرخص و البته  کمی بعد به ریاست سازمان حج و زیارت منصوب شد. پس از رفتن رشیدیان در 27 آبان 97 استانداری خراسان رضوی به مدت یک ماه و 15 روز با سرپرستی معاون اقتصادی استاندار یعنی قربان میرزایی اداره شد چرا که معاونت سیاسی استاندار نیز در آن زمان خود با سرپرستی اداره می شد. آن طور که عضو شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان استان ادعا کرده بود، تصمیم گیری درباره انتخاب استاندار رضوی به اسحاق جهانگیری واگذار شده بود، معاون اولی که آن روزها گفته بود اجازه برکناری منشی اش را هم ندارد! با این حال  سرانجام در 12 دی 97 حسن روحانی این بار علیرضای دیگری را برای استانداری خراسان رضوی منصوب کرد. علیرضا رزم حسینی استاندار مستعفی کرمان 20 ماه فرصت خدمت به زائران و مجاوران سرزمین خورشید را داشت و حالا پس از رفتنش به وزارت صمت، این فرصت خدمت بار دیگر به یک «سرپرست» و در نهایت به استاندار سوم  واگذار خواهد شد. دولت حداقل این بار دست بجنباند! باید دید این بار دولت تدبیر و امید از سکوی ذخیره های دولت چه کسی را برای استانداری خراسان رضوی انتخاب می کند؟ در مجموع شمار تعویض های دولت برای پُست استانداری خراسان رضوی سه استاندار و دو سرپرست بوده البته هنوز رکورد تعویض هایش درباره فرمانداری مشهد را نشکسته است! طوری که در این هفت سال، شهر مشهد شش فرماندار داشته و دو نوبت و در مجموع هفت ماه این مسئولیت مهم با سرپرستی اداره شده است! خراسان رضوی و مشهد همواره در سیبل توجه رسانه های داخلی و خارجی است، با توجه به این که کمتر از یک سال دیگر به پایان عمر دولت دوازدهم مانده،  این بار حداقل انتظار این است که همان طور که یک وزیر با نگرش کاملا اقتصادی را در جایگاه وزارت صمت قرار داده است، سریع تر جایگزینی هم تراز او  را در استان مشخص کند. استانی که بیش از دو هزار پروژه ناتمام  دارد، استانی که مقرر است 106 پروژه کلان را تا پایان دولت دوازدهم به بهره برداری برساند، استانی که نقش ارزنده ای در صنعت، معدن، ترانزیت، صادرات، کشاورزی و ... دارد اما نیازمند توجه و درایت ملی است، استانی که با بیش از شش میلیون جمعیت در همسایگی افغانستان از موقعیت استراتژیکی برخوردار است. همه این موارد باعث شده روزشمار معرفی استاندار جدید از هم اکنون روشن شود. آن چه رزم حسینی انجام داد و نداد اگر چه نمی توان به کارنامه 20 ماهه علیرضا رزم حسینی به عنوان استاندار خراسان رضوی نمره 20 داد ولی از انصاف نگذشته باید گفت دوران مدیریت او یک سر و گردن و بلکه کمی بیشتر از دوران های اخیر بود. رزم حسینی دکتر نبود اما توانست دکترها و مهندس‌های شهر و استان با گرایش‌های مختلف سیاسی را پشت یک میز بیاورد؛ میزی به نام خدمت. کسی ندید که او به هنگام کار فقط تسبیح در دست بگیرد و ذکر بگوید اما توانست در بزنگاه هایی چون ناآرامی های سال گذشته و پس از گرانی بنزین شرایط استان را به خوبی مدیریت کند. او مجوز تشکیل ستاد ویژه تدابیر اقتصادی را گرفت و توانست با استفاده از ظرفیت و همراهی دادگستری، سپاه، آستان قدس رضوی، اداره کل اطلاعات، شهرداری و دیگر دستگاه های مرتبط، اقدامات ویژه ای را در حاشیه مشهد، بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی، کشف رود و احیای صنایع آغاز کند. اقداماتی که البته هنوز به ثمر ننشسته و شکوفایی اش نیازمند انتصاب استانداری با همان نگاه و نگرش اقتصادی است. سر و سامان دادن به دعواهای پدیده که البته با همراهی و اقدامات دیگر دستگاه ها به ویژه دادگستری انجام شد، از دیگر نقاط مثبت کارنامه اوست. در موج اول کرونا نیز پای کار بود و توانست با همراهی دستگاه های مرتبط شرایط قابل قبولی در استان ایجاد کند، هر چند نقد جدی به عملکردش در موج دوم کرونا به خصوص تعلل در بازگشت محدودیت ها، برخورداری صاحبان مشاغل از تسهیلات کرونایی و ... وجود دارد اما قطعا اگر از خودش هم بپرسیم مهم ترین دستاوردش در استان را مثلث توسعه اقتصادی و فرهنگی می داند. هر چند قبول داشت که در بعد فرهنگی کار چندانی نشده است. مثلثی که قرار بود در سایه هزار و ۲۷۲ تفاهم‌نامه سرمایه‌گذاری به ارزش ۲۳۳ هزار و ۸۵۱ میلیارد تومان برای  ۲۲۱ هزار و ۳۲۲ نفر شغل ایجاد کند، مثلثی که البته هیچ گاه گزارش شفاف و دقیقی از آمار اشتغال زایی و پیشرفت فیزیکی همه طرح هایش رسانه ای نشد، اما آن چه روشن است این که نباید سرنوشت مثلث توسعه اقتصادی در خراسان رضوی به سرنوشت قلعه گنج کرمان مبتلا شود. قلعه گنجی که بعد از رفتن رزم حسینی از استانداری و سعیدی کیا از بنیاد مستضعفان از رونق افتاد. در واقع مثلث توسعه اقتصادی نباید با رفتن یک ضلع اصلی آن به دو پاره خط تبدیل شود، به خصوص که نهادهای مهمی همچون شهرداری، آستان قدس، سپاه، بنیاد مسکن و... به عنوان معین های اقتصادی در حال فعالیت روی  برنامه های خود هستند. مشهد و استان خراسان رضوی که همواره مقصد سفر مسئولان کشوری و نمایندگان بوده ، سرشار از وعده ها و بعیدهاست، سرشار از پروژه های ناتمام! از برقی سازی قطار مشهد- تهران که توسط دو رئیس جمهور کلنگ زنی و در ایستگاه فاینانس چینی ها متوقف شد، بگیرید تا احداث بیمارستان حاشیه شهر که سه سال از کلنگ زنی اش می گذرد اما هنوز اندر خم خانه اول مانده است! پروژه های ریلی ،جاده ای ،درمانی ،اقتصادی و فرهنگی زیادی می توان نام برد که زخم خورده نبود اعتبار و توجه اند. در یک کلام اگر می خواهیم طرح توسعه اقتصادی باخرز شروع نشده به سرنوشت قلعه گنج دچار نشود، بهتر است استاندار جدید به جای آن که طرح و نقشه نو براندازد، همین کارهای روی زمین مانده را به سرانجامی برساند. ایجاد شهر فرودگاهی و شهر انرژی  و...که رزم حسینی در سر داشت بماند برای وقتی دیگر.  
و اما یک سخن با آقای وزیر جدید عملکرد رزم حسینی 98 با رزم حسینی 99 حداقل از یک منظر تفاوت اساسی داشت. سال گذشته استاندار در بسیاری از جلسات رسمی و غیررسمی حضور داشت، طرح می داد و پر طراوت سخن می گفت، تا جایی که یادداشتی نوشتم با عنوان «آقای استاندار نفرمایید جلسه» فردای آن روز از استانداری تماس گرفتند و با برخوردی که نمونه اش را پیش از این شاهد نبودیم، اولین و البته متاسفانه تنهاترین گفت‌‌وگوی رسانه‌ای استاندار شکل گرفت. اما در سال 99 رزم حسینی را کمتر در رسانه دیدیم، شاید کمتر گفت و بیشتر عمل کرد. با این حال جناب آقای رزم حسینی، شما با مشکلات و ظرفیت های صنعت استان به خوبی آشنایید، واحدهای تولیدی خاک گرفته استان را دیده اید، لمس کرده اید زخم تبصره ها، بندها و ماده ها را! دیده اید سنگ های پیش پای 482 معدن به خواب رفته استان را، دیده اید صف تریلی ها در مرزهای استان که ترانزیت و تجارت استان را تهدید می کند. حالا امیدواریم از پنجره وزارت صمت، خراسان رضوی را ببینید و دریابید.