تعامل سازنده با دنیا

مهدی ذاکریان
استاد دانشگاه
یکی از دستاوردهای بزرگ ملت ایران در سال‌های اخیر رأی 24 میلیونی در سال 96 به اندیشه و برنامه‌ای بود که می‌توان گفت بر چند اصل مهم که در قانون اساسی هم به آنها اشاره شده، بنیان نهاده شده بود. اول مسأله آزادی بیان و امکان نقد برای همه آحاد ملت. دوم داشتن روابط مسالمت‌آمیز خارجی با تمام دنیا به جز دول متخاصم علیه ایران. سوم مسأله و ضرورت ارتقای رفاه و کیفیت اقتصادی معیشت مردم و در نهایت چهارم ایجاد امنیت در شئون مختلف زندگی جامعه. نقدهایی که امروز به آقای روحانی و دولت ایشان مطرح می‌شود اگر بدون توجه به این چارچوب و صرفاً با هدف ایجاد بهانه‌هایی جهت کسب قدرت باشد، صحیح و سازنده نیست.
منتقدان امروز در حالی دولت را متهم به داشتن نگاه به بیرون می‌کنند که به نظر می‌رسد درکی از زاویه علم روابط بین‌الملل به این موضوع ندارند. اساساً در دانش روابط بین‌الملل سه دلیل عمده سبب می‌شود تا برخی کشورها نگاهی به بیرون مرزهای خود نداشته باشند. اولین دلیل ضعف کشورهاست؛ این دسته از کشورها چون به دلیل ضعف مفرط، خود را معرض آسیب در جامعه بین‌المللی می‌بینند سعی در ترک این صحنه دارند. دوم ضعف موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی است که باعث می‌شود برخی کشورها منفعت و مزیتی برای ایجاد منافع و روابط دو یا چندجانبه نداشته باشند. سوم نیز نداشتن پیام مشخص و متمایز تمدنی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است که سبب می‌شود تا برخی کشورها از داشتن نگاه به بیرون صرفنظر کنند.


نکته اینکه ایران ما شامل هیچ کدام از این سه دسته نیست. اتفاقاً از هر سه زاویه ایران دارای امتیازات برجسته‌ای است که ضرورت گسترش روابط خارجی را برای آن دو چندان می‌کند. به لحاظ جغرافیایی ایران در چهارراه اقتصادی و تمدنی جهان است. از همین حیث اتقافاً مجبور به داشتن حداکثر تعامل خارجی می‌باشد. از منظر دیگر، ایران دارای پیام‌های پرمعنایی  در حوزه‌های تمدنی، سیاسی و فرهنگی و حتی اقتصادی است.  نداشتن نگاه به بیرون موقعیت صدور آنها را از ما می‌گیرد. به لحاظ تلاش برای حضور قدرتمند نیز ایران هم در تاریخ خود به عنوان یک قدرت جهانی حضور داشته و هم اکنون نیز توان و علاقه حضور بین‌المللی را در قامت یک قدرت منطقه‌ای دارد. با این توصیف شکی نیست که ایران نیازمند تعامل با کشورها و بازیگرانی می‌شود که درصد زیادی از داد وستدهای بین‌المللی را در اختیار دارند. چرا که در دنیای امروز رقابت بر سر نقش و نفوذ کشورها با همکاری متقابل آنها درهم تنیده شده است. ما اگر از این فضای تعامل که البته مبتنی بر حفظ استقلال ما نیز هست، کنار کشیم در حقیقت سهم خود را از توزیع قدرت بین‌المللی و شراکت در اقتصاد جهانی واگذار کرده‌ایم.
با این توصیف معلوم نیست توجیه برخی منتقدان برای وا نهادن نگاه به روابط خارجی و محدود شدن در داخل چه مبنا و توجیهی دارد. بیشتر به نظر می‌رسد این حاصل یک برداشت سطحی و نادرست از فرآیند تقویت قدرت ملی است.
 چنین برداشتی حضور ایران را صرفاً در یک واگرایی بین‌المللی و محدود شدن در داخل تفسیر می‌کند. تفسیری که اتفاقاً تجربه کشورهای مختلف نشان داده در عمل منجر به کاهش قدرت ملی آنها می‌شود. کما اینکه می‌توان گفت منتقدان به جز عدم آشنایی با علم و حقایق روابط بین‌الملل، آشنایی درستی نیز با تمدن ایرانی ندارند. از این جریان باید پرسید که در کدام برهه زمانی بوده که انزوا به نفع ایران انجامیده است؟ همکاری بین‌المللی ضرورت زندگی قدرتمند ایران است.
از این منظر شاید انتقاداتی که مطرح می‌شود بیشتر بهانه‌ای به نظر برسد برای کسب قدرت در داخل به جای طرح برخی مسائل منطقی و واقع‌بینانه. در چنین فضایی آنچه بعد از خروج امریکا از برجام رخ داد، بیشترین بهانه برای پیگیری سیاست حمله به دیپلماسی دولت در داخل را به وجود آورد. به عبارتی منتقدان دولت فکر کردند که این بهترین بهانه و موقعیت برای کنار زدن رقبای سیاسی‌شان است که موفقیتی بزرگ به نام «برجام» داشته و حالا می‌روند تا آن را از دست بدهند. در این فضا دو انتقاد می‌توان طرح کرد؛ یک انتقاد ناظر به خود دولت و انتقاد بزرگتر و جدی‌تر ناظر به منتقدان دولت. واقعیت این است که دولت هم در دوره پس از برجام و هم بعد از خروج امریکا می‌بایست فشار بیشتری برای دیپلماسی اقتصادی می‌آورد تا شاهد تسهیل شرایط حضور اقتصادی می‌بودیم. به عبارت صریح‌تر دولت می‌بایست با سیاستی جدی‌تر و گفت‌وگوی بیشتر با مردم، نطفه‌های مخرب در مسیر تنش‌زدایی بین‌المللی در داخل را خنثی می‌کرد. فرمول تنش ۰-سرمایه‌گذاری ۲۰ بدون تکمیل استراتژی تنش زدایی، ناممکن است. دولت نتوانست پس از برجام تنش های خود در منطقه و جامعه جهانی را صفر کند.
اما در مقابل انتقاد اصلی باز هم به رقبای سیاسی دولت بر می‌گردد؛ این جریان نباید فراموش کند که درخت تحریم از سال‌ها قبل توسط آنها کاشته و آبیاری شد. بدین نحو تحریم در زمین سیاست و اقتصاد ایران ریشه دواند. بخش زیادی از مسئولیت تحریم‌ها به دلیل بی توجهی همین جریان به آنها و حتی به تمسخر گرفتن تحریم‌ها، متوجه همین جریان است. شکی نیست که اگر قبل از سال 92 با درایت بیشتری درباره پی‌ریزی تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران اقدام شده بود و مسئولان وقت با آغوش باز به سراغ آن تحریم‌ها نرفته بودند، هم در جریان برجام مذاکرات ساده‌تر و سریع‌تری پدید می‌آمد و هم عواید برجام برای ما بیشتر می‌بود و هم بعد از آن امریکا با سختی بیشتری برای اقدام علیه توافق هسته‌ای مواجه می‌شد. به هر روی امروز برای سربلندی در نظام بین‌الملل، ایران نیازمند احترام بیشتر به حقوق ملت، اجتناب از واکنش‌های شعاری و تبلیغی، تعقیب دیپلماسی چندجانبه‌گرایی، عبور از تابوهای فرصت‌سوز و تعامل جهانی برپایه قانون اساسی و قواعد منشور ملل متحد است.