قره باغ؛ قربانی توسعه طلبی تل آویو و آنکارا 

دو ماه بعد از آخرین مناقشه مرزی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، قره باغ دوباره تبدیل به صحنه رویارویی این دو کشور شد اما این مرتبه تفاوت هایی با درگیری های پیشین مشاهده می‌شود. اول، طی 62 سالی که از زمان آغاز آتش بس در قره باغ می گذرد، درگیری های مرزی در فواصل زمانی طولانی از هم به وجود آمده اما در این نوبت، فاصله دو رویارویی اخیر میان باکو و ایروان تنها دو ماه است.  دوم، در تمام درگیری های پیشین (غیر از درگیری فروردین 59 ) اقدام دوطرف در زمانی بسیارکوتاه و در حد تبادل آتش کم حجم گلوله توپ و خمپاره خلاصه می شد که با تلفات قابل توجهی همراه نبود اما اکنون شدت درگیری، وسعت مناطق عملیاتی، حجم زیاد ادوات نظامی منهدم شده و تلفاتی که دو طرف آمار آن رااعلام می کنند، گسترده تر از گذشته است . سوم، بیشتر تقابل دو طرف در سال های گذشته یک فعالیت ساده نظامی برای حفظ آمادگی نیروهای خودی وعرض اندام در مقابل دشمن تلقی می شد اما درگیری جدید کاملا حکایت از یک برنامه از قبل طراحی شده دارد.چهارم، در درگیری های قبلی سربازان آذری و ارمنی رو در روی یکدیگر قرار داشتند اما اینک با گسیل شدن مزدوران تکفیری از شمال سوریه با حمایت ترکیه به منطقه قره باغ، صحنه درگیری از یک رویارویی دو جانبه فراتر رفته است. پنجم، در مناقشات قبلی ناقض آتش بس قابل تشخیص نبود و هریک از دو طرف دیگری را متهم به آغاز درگیری می کرد و خود را در مقام مدافع قرار می داد اما در این نوبت پیش دستی باکو در شروع جنگ روشن است و کوتاه شدن زمان بین درگیری ها، افزایش زمان درگیری و وسعت یافتن منطقه عملیاتی، شدت یافتن حجم عملیات و بالا رفتن تلفات و مهم تر از آن به کارگیری نیروهای مزدور حکایت از چه دارد؟ و چه عاملی موجب شده است تا قره باغ از منطقه ای در حالت آتش بس به سمت جنگ فراگیر پیش برود؟  بی شک در ایجاد شرایط جدید نقش توامان رژیم صهیونیستی و ترکیه به صورت پررنگ دیده می شود. تل آویو و آنکارا به منطقه ملتهب قره باغ به عنوان فرصت مغتنمی برای جولان دادن به تمایلات توسعه طلبانه خود نگاه می کنند. اسرائیل قره باغ را یک سکو و تکیه گاه در قفقاز جنوبی برای خود می داند که حضور در آن به منزله ایجاد فشار حداکثری بر ایران، ایجاد بالانس اطلاعاتی و به دست آوردن کارت بازی بیشتر برای معامله با روسیه و امکان برقراری موازنه با ترکیه در آینده است.  بدین لحاظ تل آویو سعی کرده است با هر دوسوی درگیر در مناقشه قره باغ همکاری نظامی داشته باشد تا از این طریق بتواند برسیستم آفندی و پدافندی هر دو کشور تسلط پیدا کند.  در نتیجه اسرائیل با توازنی که بین دو رقیب ایجاد کرده است اطلاعات هر دو کشور را به دست می آورد، تحلیل می کند و به طرف مقابل می فروشد. برای ترکیه نیز قره باغ نقطه طلایی ققفاز جنوبی است. اردوغان برای اجرای طرح جاه طلبانه نوعثمانی گرایی خود که نمود نظامی آن روزی در عراق و سوریه و روزی در دریای مدیترانه و لیبی رخ می نمایاند، نمی تواند از نگاه توسعه طلبانه به شرق چشم بپوشد .  آنکارا همانند تل آویو، قره باغ را فرصت مناسبی برای برقراری موازنه با نفوذ منطقه ای ایران و روسیه می داند و در این راه هم امید به بارنشستن ایده های قوم گرایانه ای را دارد که در سال های اخیر به شدت در ترویج آن کوشیده است. در اجرای این هدف نیروهای مزدور تکفیری ابزار مناسب و دردسترسی است. آنکارا نشان داده است از نیروهای اجیر شده که در مقابل دریافت دلار حاضر به انجام هرگونه اقدامی هستند (حتی اگر جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب شود) به شکل گسترده و سازمان یافته بهره می برد و اکنون پس از کسب تجربه و آزمودن توانایی این نیروهای تروریستی در عراق و سوریه، آنان را به قره باغ گسیل داشته است. در عین حال ترکیه با دخالت غیر رسمی خود در درگیری های میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان سعی در محک زدن واکنش های ایران و روسیه دارد و اگر آنکارا اطمینان یابد که تهران و مسکو اقدامی علیه تحرکات نظامی او انجام نخواهند داد، با جدیت بیشتر و به صورت علنی به عنوان نیروی سوم وارد درگیری با ارمنستان خواهد شد. روسیه که دارای پیمان نظامی با ارمنستان است و پایگاه نظامی گیومری در نزدیکی مرز ترکیه را در اختیار دارد از روز سه شنبه با انتقال بخشی از هواپیماهای جنگنده خود به ارمنستان موضع خود را در قبال تحرکات ترکیه مشخص و پیامی روشن به آنکارا مخابره کرده است اما موضع ایران در قبال این حادثه چگونه است؟ هر دوکشور درگیر علاوه بر همسایگی، دارای مشترکات متعددی با ما هستند. طبیعتا اولین خواسته تهران از دوطرف، پرهیز از جنگ و رفع مشکلات از طریق گفت و گوست اما اگر دو طرف تصور می کنند با جنگ می توانند خواسته خود را به طرف مقابل دیکته کنند، باید بدانند این خواسته و عملی که تصمیم براجرای آن گرفته اند تا زمانی محدود به خودشان خواهد بود که کمترین ضرری برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ایجاد نکند. حفظ تمامیت ارضی ایران یک اصل حتمی و خدشه ناپذیر است که نیروهای مسلح کشورمان با سرکوب نیروهای داعشی در عراق و عقب راندن آن ها از مرزهای غربی کشور در عمل اثبات کرده اند، بنابراین تلاش بیهوده ای است اگرتصور شود می توان تروریست های تکفیری را در مرزهای شمالی ایران مستقر کرد و واکنش متناسبی ازسوی تهران دیده نشود. همچنین پرواضح است ایران مناقشه قره باغ را درگیری میان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان می داند که خود آنان نیز باید برای رفع اختلافات فی مابین اقدام کنند اما اگر قرار است جنگی با حضور و مشارکت کشورهای ثالث به نفع یا زیان آذربایجان یا ارمنستان در منطقه شکل بگیرد که آثار و نتایج مشکلات آن به دلیل همسایگی به ایران سرریز شود نباید انتظار داشته باشند جمهوری اسلامی ایران تنها یک تماشاگر باقی بماند.