آقای روحانی!کدام مشاورتان گفت اقتصاد ایران را با آلمان مقایسه کنید؟

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: رئیس دولت تدبیر بی‌آن که بداند ایران و آلمان در مسائل اقتصادی، فاصله‌ای کهکشانی دارند، ناگهان این ادعا را مطرح می‌کند که وضع اقتصادی ما از آلمان نیز بهتر است!
خوب می‌دانیم که بعدِ ثبت این گزارش متهم خواهیم شد به
کج فهمی و این که رئیس جمهوری منظوری دیگر داشته و ما برداشتی غلط از حرف‌های ایشان داشته‌ایم اما آلمان و اقتصادی که با مرور برخی پارامترهای آن به آسانی متوجه می‌شویم در کجای ماجرا است و ما در کجای داستان!
>سیمای اقتصادی آلمان از منظر برخی آمار


از ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا که بر اساس میزان درآمد در لیست فورچون گلوبال ۵۰۰ قرار گرفته‌اند، ۳۷ شرکت متعلق به آلمان است که از میان آن‌ها می‌توان از فولکس‌واگن، آلیانتس، دایملر، بی‌ام‌و، زیمنس، BASF و... نام برد. آلمان ثروتمندترین کشور اروپایی‌ است که بعد از آمریکا و چین بالاترین تعداد میلیاردرهای دنیا (با ثروت بیش از ۵۰ میلیارد دلار) را در دنیا دارا می‌باشد. آلمان تنها کشور در بین پنج صادرکننده بزرگ اسلحه در دنیا است که عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل نیست.
اقتصاد آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا و از بنیان گذاران اتحادیه اروپا و حوزه یورو است. نمره آزادی اقتصاد آلمان 73.5 می‌باشد. آزادی تجارت و آزادی سرمایه‌گذاری در آلمان بسیار قوی بوده، به همین دلیل آلمان تبدیل به غول اقتصادی اروپا شده است. این کشور بعد از ایالات متحده، چین و ژاپن رتبه چهارم اقتصاد را در جهان دارد. برخی از متخصصان معتقد هستند که آلمان در طی 12 سال گذشته بسیار رشد داشته است، زیرا آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان این کشور را به رشد اقتصادی بالا و نرخ بیکاری پایین رسانده است.
>نرخ رشد اقتصادی در سال 2019
از سال 2018 الی 2019 به علت خروج ناگهانی بریتانیا از اتحادیه اروپا و درگیری‌های تجاری به وجود آمده توسط سیاست ایالات متحده آمریکا، نرخ رشد اقتصادی آلمان با کاهش رو به رو شده است. به طوری که نرخ رشد اقتصادی در این کشور در سال 2019 با رقم 1.5 الی 1.6 درصد پیش‌بینی شده است.
آلمان دارای تولید ناخالص داخلی 4.0 تریلیون دلار و تولید ناخالص اسمی 3.5 تریلیون دلار است. تولید ناخالص اسمی در رتبه چهارم قرار دارد، در حالیکه تولید ناخالص داخلی بر حسب قدرت خرید رتبه پنجم را دارد. حدود 54.1 درصد از تولید ناخالص داخلی در مصرف خانوار‌ها قرار می‌گیرد و این تولید بزرگترین تولید‌کننده ناخالص داخلی است. 69.1 درصد تولید ناخالص داخلی برای کمک به خدمات، 30.2 درصد برای صنایع و 0.7 درصد برای کشاورزی است. آلمان دارای یکی از پایین‌ترین نرخ‌های تورم در حدود 0.5 درصد و نرخ بیکاری 4.2 درصد است.
در حدود 15.5 درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند. نیروی کار از 45 میلیون نفر تشکیل شده است و 73.8 درصد در صنایع خدماتی مشغول به کار هستند. 24.6 درصد در صنایع و 1.6 درصد در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند.
>منشا ادعای حسن روحانی چیست، کجا است؟!
حسن روحانی، رئیس‌ جمهور ایران که صبح روز شنبه، ۱۲ مهر، در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا سخنرانی می‌کرد، بدون ارائه آمار وضعیت اقتصادی ایران می‌گوید: بر اساس گزارش‌های منتشره درباره پیامدهای کرونا «اقتصاد آلمان با این که تحریم نیست، ۵.۲ درصد کوچک‌تر می‌شود»، ولی «اقتصاد ما حتما شرایط بهتری خواهد داشت و خیلی پایین‌تر از این رقم‌هایی است که الان برای آلمان اعلام شده است».
این در حالی است که صندوق بین‌المللی پول در گزارش فروردین امسال از وضعیت اقتصادی جهان، درباره ایران گفته بود؛ اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ شش درصد کوچک‌تر خواهد شد و رشد اقتصادی ایران برای سومین سال متوالی منفی خواهد بود. بر اساس ارزیابی این صندوق، رشد اقتصادی ایران پارسال منفی ۷.۶ درصد و در سال ۲۰۱۸ منفی ۵.۴ درصد بود.
اما منشا این ادعا یا تحلیل حسن روحانی چیست و کجا است؟ اوایل شهریور 99، مرکز آمار آلمان در گزارشی که در برخی منابع داخلی و بین‌المللی منتشر شده و بر اساس همان گزارش، خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی «سایه کرونا بر اقتصاد آلمان» را سوژه
یکی از گزارش‌های ارسالی خود از مرکز آلمان می‌کند؛ اعلام کرده بود که بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۰ به میزان ۹.۷ درصد کوچک شده که این رشد، ضعیف‌ترین رشد اقتصادی آلمان از زمان ثبت داده‌های رشد در سال ۱۹۷۰ میلادی تاکنون محسوب می‌شود.
هم چنین در مقایسه با رشد مشابه فصل قبل نیز رشد اقتصادی ۵.۲ درصد کمتر شده است. توماس گیتسل، کارشناس مسائل اقتصادی در وی پی بانک می‌گوید: سه ماهه دوم امسال برای اقتصاد آلمان یک فاجعه تمام عیار بود. وضعیت سرمایه گذاری، مصارف شخصی، صادرات و حتی واردات خیلی بدتر از چیزی بود که فکرش را می‌کردیم.
دولت آلمان تاکنون برای حمایت از بخش‌های مختلف اقتصاد این کشور ده‌ها میلیارد یورو تقدینگی به بازارها تزریق کرده و نرخ‌های مالیاتی را نیز کاهش داده است. نرخ بیکاری این کشور در ماه ژوئن از ۷.۵ درصد نیز عبور کرده که این نرخ بیکاری در کشوری که همواره یکی از کمترین نرخ‌های بیکاری را در اروپا داشته است، نشان می‌دهد وضعیت تا چه حد بحرانی است.
پیش از این بانک مرکزی آلمان در گزارشی هشدار داده بود که حتی با وجود حمایت‌های صورت گرفته توسط دولت، اقتصاد این کشور امسال ۷.۱ درصد کوچک خواهد شد و در بهترین حالت دو سال تا بازگشت میزان تولیدات به سطوح قبل از زمان بحران زمان لازم خواهد بود. موسسه اقتصادی آلمان نیز در گزارشی ناامیدکننده هشدار داده است که بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا بر اثر کرونا امسال ۶.۶ درصد کوچک خواهد شد و بازگشت فعالیت‌های اقتصادی به سطح پیش از زمان کرونا تا پایان سال ۲۰۲۲ ممکن نخواهد بود.
متوسط رشد اقتصادی آلمان در بازه زمانی ۱۹۷۱ تا ۲۰۲۰ معادل ۱.۷۲ درصد بوده است که بالاترین رقم ثبت شده مربوط به رشد ۷.۲ درصدی سه ماهه نخست سال ۱۹۷۳ و کمترین رشد نیز رشد منفی ۱۰.۲ درصدی سه ماهه دوم سال ۲۰۲۰ بوده است.
>آقای روحانی مشاور اجتماعی - رسانه‌ای هم ندارند؟!
به دنبال صحبت‌های اخیر روحانی پیرامون مقایسه اقتصاد ایران و آلمان دکتر سیدمرتضی افقه عضو هیئت علمی دانشگاه اهواز به آفتاب یزد می‌گوید:
ابتدا باید متذکر شوم که اصل این قیاس، اصلا قیاس بسیار غلطی است و در هیج جنبه‌ای نمی‌شود این مقایسه را انجام داد. یکی از مشکلات سیاستگذاران این است که آمار و ارقام بعضا اغوا‌کننده است. بنابراین اعتقادم این است که تنها تحلیل گران اقتصادی باید آمارهای اقتصادی را تحلیل کنند نه افراد عامی و فاقد تخصص. مثالی که برای آن می‌توان آورد آزمایشات پزشکی است. همه افراد می‌توانند از روی ارقام و اعداد آزمایش بفهمند که مثلا میزان قند و چربی چگونه است اما هرگز نمی‌توانند بر اساس آن نسخه‌ای بپیچند چرا که این کار بسیار خطرناک است. چون پزشک پشت این اعداد، واقعیت‌های دیگری را تشخیص می‌دهد.
>چون چیزی برای از دست دادن نداشتیم؛ از دست ندادیم!
افقه ادامه می‌دهد: در رابطه با اقتصاد هم می‌توان گفت دقیقا به همین گونه است. اینگونه نیست که بگوییم چون در فلان کشور نرخ رشد اقتصادی 5 درصد کم شده و در ایران یک درصد پس ما در اقتصاد موفق‌تر عمل کرده ایم. ما به خصوص در سال 99 جدای از بحث کرونا می‌توانیم بگوییم چیزی برای از دست دادن نداشته‌ایم و به کف رسیده بودیم و در چنین شرایطی اگر وضع هم بدتر شود خیلی مشهود نیست و این به این معنی نیست که مثلا ما بهتر از آلمان بودیم و این قیاس مقداری اغوا‌کننده است و خیلی عجیب است که شخصی چون رئیس جمهور اینگونه سخن گوید.
این استاد دانشگاه اظهار می‌دارد: اقتصاد آلمان یکی از اقتصادهای محکم، باثبات و قوی است. نرخ رشدهای بادوامی داشته و دارد به دلیل اینکه، مبنای رشد اقتصادی این کشورها علم و دانش، عقل و اندیشه وابتکار است. چون در این کشور‌ها رشد اقتصادی آن‌ها به فکر انسان متصل است به همین دلیل رشد اقتصادی ملایم و طبیعی را طی می‌کنند. اما در کشور ایران رشد اقتصادی به غیر انسان وصل است مثل نفت، و با کوچکترین اتفاقی که بیفتد چه قیمت آن کاهش یابد و چه تحریم شود به یکباره هدف‌گذاری کاهش می‌یابد و حتی منفی می‌شود. آلمان جزو 5 اقتصاد بزرگ دنیا است و همان طور که اشاره شد قیاس مع الفارقی است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه می‌گوید: مشکل ما بعضاً مشاوران اقتصادی هستند. متاسفانه اقتصاددان‌هایی داریم که آنها این اظهار نظر‌ها را می‌کنند وحتی این اقتصاد دان‌های اطراف رئیس جمهور مدعی هم هستند. در گزارش‌های اخیر اگر آلمان را با خودش مقایسه کنیم بحث دیگری است اما اگر بخواهیم با کشوری مثل ایران که ماهیتاً متفاوت هستند مقایسه کنیم این گونه ادعاهای استهزا آمیز از کار در می‌آید زیرا تحلیل داده‌ها بسیار نیاز به تخصص دارد. مشکل ما از اقتصاد خوانده‌های کج فهمی است که متاسفانه اقتصاد ایران را درست نفهمیده اند.
دکتر سید مرتضی افقه درباره نگاه به درون به جای نگاه به بیرون خاطرنشان می‌شود:
به نظر، رئیس جمهور باید‌ به جای مشاور اقتصادی یک مشاور اجتماعی، روانشناسی، رسانه‌ای و فرهنگی داشته باشد که ببینند چطور می‌توان نظر مرم را جلب کرد و سرمایه اجتماعی از دست رفته را جذب کند. شاید روحانی فکر کرده است مقایسه ایران و آلمان می‌تواند باعث ایجاد آرامش در مردم شود. اما باید بدانند کسانی که چنین مطلبی را ارائه می‌کنند موجب تمسخر مردم می‌شوند. اکنون دیگر عصر و عهد«بوق» نیست که تنها عده کمی سواد داشته باشند الان دیگر حتی یک بچه کوچک هم با شنیدن این صحبت‌ها خنده‌اش می‌گیرد.
>اگر شاخص فلاکت و غم و شادی درست تحلیل شده بود!
این مدرس دانشگاه در ادامه در مورد مقایسه اقتصادی کشور‌ها اعلام می‌کند: مقایسه انجام می‌شود اما یکی از مبانی مقایسه توان اقتصادی است که مبنای آن همان تولید ملی و تولید سرانه است و تنها با اتکا بر اعداد و ارقام نمی‌توان مقایسه انجام داد و این اعداد پیش پا افتاده توان واقعی مقایسه اقتصاد کشور‌های دنیا را با هم ندارد. متغیر‌های دیگری است که باید در کنار هم قرار دهیم تا آن وقت بتوانیم مقایسه‌ای انجام دهیم که نزدیک به واقعیت باشد. به همین دلیل است که متفکرین اقتصادی- اجتماعی مرتباً شاخص‌های جدید معرفی می‌کنند. از زمانی که شاخص مقایسه درآمد سرانه بود بعد تبدیل به شاخص توسعه انسانی شد و الان هم شاخص شادی و فلاکت را اضافه کرده‌اند که جدید است. باید بگوییم مردم یک کشور شاد و توانمند هستند می‌توانند نیازهایشان را تامین کنند و احساس حقارت در مقابل جوامع دیگر نمی‌کنند. بخشی از این اهداف به واسطه پول و ثروت به دست می‌آید اما عوامل دیگری نیز در این میان هست که جامعه را به این سمت و سو می‌کشاند. باز هم نیاز است در مقایسه، نگرشی جامع‌تر داشته باشد. مقایسه وقتی در
خلا انجام شود خنده دار می‌شود.