روزنامه آرمان ملی
1399/07/13
اشتباه نکنيد! اين قيمتها به تومان است
اجناسي که با حراج 50درصدي بازهم گراننداشتباه نکنيد! اين قيمتها به تومان است
آرمان ملي: بر کسي پوشيده نيست که درصد بالايي از مردم ما براي پاسخ دادن به اين پرسش که «اگر يک ميليارد تومان پول داشتيد با آن چه ميکرديد؟» قبل از هر چيز به رفع نيازهاي ابتدايي زندگيشان با اين پول فکر ميکنند. يعني يا آن را خرج مسکن ميکنند يا سرمايهاي ميکنند براي کسب و کاري يا با آن در انديشهي ساختن آيندهي فرزندانشان خواهند بود. به گزارش شبستان، در همين پايتخت اما هستند کساني که با يک ميليارد تومان سرويس چيني ميخرند! شايد در مخيلهتان هم نگنجد و فکر کنيد يک شوخي است اما با اين پول ميتوان يک سرويس چيني 12 نفره غذاخوري خريد؛ سرويسي چيني با آبکاري طلا که ساخت کشور ايتالياست و براي خريدش بايد 980 ميليون تومان پول رايج مملکت را پرداخت کنيد. اگر اين قيمت را باور کرديد حتما به اين فکر ميکنيد که حتما براي افراد خاص به صورت سفارشي وارد ميشود و خيلي عمومي نميتوان ديد. تا حدودي درست فکر ميکنيد، ممکن است براي افراد خاص باشد اما اين سرويس در يک مغازه لوکس در يکي از پاساژهاي لاکچري پايتخت بهراحتي در دسترس است. فقط بايد مراقب باشيم هنگام ديدن و دستزدن به اين سرويس چيني، ظروفي از آن نشکند چون با شکستن يک بشقاب، حدود 100 ميليون تومان بايد خسارت پرداخت کنيد. نکته جالب اين است که هنگامي که به سايت اصلي اين برند سرويس چيني مراجعه ميکنيد جديدترين نوع آن هماني است که در اين پاساژ لاکچري ديدهايم. راستي 100 ميليون تومان حقوق چند ماه يک کارمند است؟ وقتي چنين سرويسي در اين فروشگاه براي فروش گذاشته شده و البته انواع مختلفي هم دارد، يعني خريداراني هم داشته و دارد. سرويس چيني غذاخوري يک ميلياردي - که بايد پول سرويس چاي و قهوهخوري آن را جدا پرداخت کنيد - به رنگ سبزآبي دورطلايي با يک گل برجسته روي يک ميز ناهارخوري خودنمايي ميکند. فروشنده مرد که ظاهري آراسته دارد، درباره اين سرويس چيني ميگويد: «ساخت ايتالياست و طلاکاري هم شده است.» چه کساني با چه درآمدي حاضرند اين سرويس چيني را به خانه خود ببرند؟ اگر يکي از بشقابهاي آن بشکند آيا ناراحت ميشوند يا خير؟ آيا تزئيني است يا مورد استفاده هم قرار ميگيرد؟ اين سطح از فاصله طبقاتي چگونه در جامعه شکل گرفته که در بالاشهر و در يک فروشگاه، سرويسي به قيمت حدود يک ميليارد تومان به فروش ميرسد و چند محله پايينتر پول همان سرويس غذاخوري، روياي شبانهروزي بسياري از آدمهاست. از نگرانيهاي يک کارگر با حقوق دو ميليون توماني براي رهن خانه مستاجري که هر روز بايد به ريال خرج کند اما اجناس، رهن و اجارهها به نسبت قيمت نجومي دلار و يورو هر روز بالا ميرود و کمر او شکستهتر به نظر ميرسد، تا دلخوشيهاي ميلياردي انسانها فکر ميکنم و مدام اين سوالات در ذهنم رفت و آمد ميکند. جالب است بدانيد اين پاساژهاي لاکچري در شمال تهران، براي بسياري از مردم جايي براي تفريح است. بسياري از مردم با علم به اينکه نميتوانند چيزي در اين پاساژها بخرند (از جمله خودِ نگارنده) به آنجا ميروند و در نهايت شايد پولشان به خوردن يک غذا در فودکورت اين پاساژ برسد.
* تنها براي ديدن!
اما تنها اين چينيها نيست که قيمت نجومي دارد. اجناس گران ديگري هم هستند که با حراجهاي 50 درصدي باز هم گرانند. به سراغ مغازه کيففروشي ميروم که کيفهاي کوچک و بزرگ رنگي را در خود جاي داده است. کيفهاي کوچک، هشت ميليون تومان و کيفهاي بزرگتر 14 ميليون تومان! اين کيفهاي ايتاليايي هم از چرم گاو ساخته شده است. ظاهرا گاوهاي ايتاليا با گاوهاي ما خيلي فرق ميکنند. در ادامه اين پاساژگردي، يک مانتوي بلند مشکي با آستينهاي چيندار پشت ويترين يکي ديگر از اين مغازهها ميبينم. قيمت اين مانتو پنج ميليون و 100 هزار تومان است که در حراج، حدود چهار ميليون و خردهاي شده است! تعداد زيادي مانتو با همين قيمت به چشم ميخورد و يکي از مشتريهاي اين مغازه وقتي قيمت را ميشنود، ميگويد: اين برند کجاست؟ فروشنده هم پاسخ ميدهد: برند ايراني است اما پارچهاش فرانسوي است و از هر مانتو يک عدد دوخته شده است. مشتري باز قانع نميشود و تاکيد ميکند حداقل کاش مانتو را از فرانسه ميآورديد و به اين قيمت ميفروختيد. ظاهرا براي گرانفروختن هر چيزي بايد آن را به يکي از کشورهاي اروپايي يا آمريکايي نسبت داد. در ادامه به مغازه لباس زنانهفروشي که اکثر جنسهايش رنگ کهنگي به خود گرفته است سري ميزنم. يک شوميز معمولي چهار ميليون و 500 هزار تومان است و يک پيراهن ساده حدود 14 ميليون تومان قيمت خورده است. يک مشتري اين مغازه يکي از بلوزهاي بافت را امتحان ميکند و هنگام خريد وقتي قيمت را ميپرسد با مبلغ سه ميليون و 500 هزار تومان روبهرو ميشود و لباس را پس ميدهد. ميگويد فکرميکردم 350 هزار تومان است. فروشنده هم ميگويد اين لباسها از يک برند اسپانيايي است و تمامي قيمتها به تومان است. مشتري با احساس خجالتزدگي زياد بلوز را پس ميدهد و از مغازه خارج ميشود. اين پاساژ لاکچري که در منطقه يک تهران است، اکثر اجناسش در اين رنج قيمتياند و بسياري از بازديدکنندگان تنها براي ديدن آمدهاند و مشتري نيستند و با دست خالي از اين پاساژ خارج ميشوند و در نهايت مجبورند به دنبال روزمرگيهاي خود که با پول جيبشان همخواني داشته باشد بروند.
سایر اخبار این روزنامه
«نصر» بزرگ پرسیولیس
اصولگرايانِ تشنه پاستور در آماده باش
استمرار رمز موفقیت پرسپولیس
پشت سر قانون
شبی که کرونا فراموش شد!
حضور پرسپولیس در جام باشگاههای جهان قطعی شد
استمرار رمز موفقیت پرسپولیس
احتمالات را سنجش کنیم
سرانجام تهران تعطيل شد
ترامپ كرونا گرفت؛ اقتصاد جهانی تب كرد
سونامی طلاق به دهه هفتادیها رسید
برجام فرصتي استثنايي به نفع ايران بود نه تنها دولت
بايد زنجيره ابتلا را قطع كنيم
اشتباه نکنيد! اين قيمتها به تومان است