فردوسی، میزبان خسرو آواز ایران

گروه ادب و هنر- استاد محمدرضا شجریان، خسرو آواز ایران، بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری، روز پنج‌شنبه، ۱۷ مهرماه 1399، چشم از جهان فروبست. استاد شجریان متولد اول مهر ۱۳۱۹ در مشهد بود و در ۱۲ سالگی، برای نخستین‌بار صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد. وی نوروز سال 1395، با انتشار ویدئویی، ضمن تبریک سال نو، از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد و پس از آن، تحت‌نظر پزشکان به مداوا مشغول بود. استاد محمدرضا شجریان، موسیقی‌دان و خواننده موسیقی اصیل ایرانی و نامزد دو جایزه «گِرِمی» بود. سایت انجمن آسیا، وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامه «ونکوورسان» او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان معرفی کرده است. دعای «ربّنا»، معروف‌ترین قطعه‌ای است که از وی در حافظه مردم وجود دارد که به عنوان اثر ملی ثبت شده‌است. استاد شجریان را به جرئت می‌توان ستاره بی‌بدیل آسمان موسیقی و آواز ایرانی دانست که باید شخصیت هنری او را از برخی مواضع سیاسی‌اش جدا کرد. پیکر وی، پس از اقامه نماز در بهشت زهرا(س) تهران، به مشهد منتقل شد تا طبق وصیتش، امروز در جوار آرامگاه فردوسی و در کنار مزار مهدی اخوان‌ثالث، به خاک سپرده شود.  درپی درگذشت استاد محمدرضا شجریان، حسن روحانی، رئیس‌جمهور، درگذشت وی را تسلیت گفت و در پیامی نوشت: «یقیناً ملت قدرشناس ایران، نام و یاد آثار این هنرمند محبوب را، همواره در خاطره‌ها زنده نگاه خواهد داشت». سیدعباس صالحی ،وزیر  ارشاد ، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، علی لاریجانی مشاور رهبرانقلاب و رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، سید حسن خمینی، عبدا... عبدا... رئیس اجرایی دولت افغانستان  و همچنین، تعدادی از چهره‌های شناخته‌شده فرهنگی، مانند دکتر میرجلال‌الدین کزازی، کیهان کلهر، حسین علیزاده، محمد اصفهانی، کیخسرو پورناظری و شهرام ناظری و ... در پیام‌های خود، درگذشت این استاد برجسته موسیقی ایرانی را تسلیت گفتند.   درخشان در آواز آواز ایرانی طی چنددهه گذشته وام‌دار محمدرضا شجریان است. بی‌شک تلاش او زمانی که در محضر استادش، اسماعیل مهرتاش(یکی از شاگردهای درویش‌خان) مشق‌آواز می‌کرد، یکی از عوامل اصلی درخشش او در آواز است؛ اما نباید از حنجره استثنایی و خلاق او در خلق آواز گذشت. نکته‌ای که حتی از چشم پسرش همایون نیز، دور نماند. او روزی به سهراب پورناظری گفته بود که «ذهن پدر را انگار برای آواز ساخته‌اند،  این ذهن به یک کوچه‌پس‌کوچه‌هایی می‌رود که یک خواننده به‌طور طبیعی شاید به آن فکر نکند. او در پردازش آواز، منحصربه‌فرد و کنترلش روی حنجره بی‌نظیر است.» معلمی برای همیشه انگار در تقدیر محمدرضا شجریان، معلمی امری ناگزیر بوده است. او مدتی در دبستان خواجه‌نظام‌الملک رادکان، در نزدیکی مشهد، به تدریس مشغول بود و بعد از آن، وقتی به‌طور جدی به سراغ آواز رفت و به یکی از چهره‌های مهم این حوزه تبدیل شد، دست از معلمی نکشید. شجریان طی سال‌های گذشته، شاگردان بزرگی را به جامعه هنری تقدیم کرده است؛ محمد اصفهانی، زنده‌یاد ایرج بسطامی، وحید تاج و حسام‌الدین سراج تعدادی از شاگردان او هستند. البته مهم‌ترین شاگرد او در آواز، پسرش همایون بود که به گفته خود استاد شجریان، تنها شاگرد او در بخش تکنیک در آواز بوده است. کوک سازهای جدید محمدرضا شجریان با یک‌جانشینی بیگانه بود. تسلطش بر آواز و سازهای اصیل ایرانی، او را بر آن داشت تا به ساخت سازهای جدید رو آورد؛ موضوعی که با مخالفت‌هایی روبه‌رو شد و سوال‌هایی از این قبیل که تا وقتی کمانچه و تار داریم، چه حاجت به صراحی و ساغر و کرشمه و سبو؟(اسم سازهای ابداعی شجریان) و پاسخ همیشگی شجریان به این سوال، آن بود که ما در مجموعه سازهای بم، با کمبود صدا مواجهیم. هرچند عقیده خودش این بود که این سازها را باید لابه‌لای دیگر سازهای سنتی به روی صحنه برد تا به مرور، جایگاه واقعی خود را در میان سازهای ایرانی پیدا کنند. خدمت به شعر فارسی شجریان همان‌قدر «مرغ سحر» ملک‌الشعرابهار را سحرانگیز خوانده است که «زمستان» مهدی اخوان‌ثالث را . او در میان همه آوازه‌خوانان هم‌عصر خود، توجه ویژه‌ای به حفظ و احیای اشعار شاعران کلاسیک داشت؛ هر چند که از سرایندگان شعر نو هم غافل نبود. آلبوم «فریاد» با  صدای شجریان و تار حسین علیزاده، یکی از نمودهای این احیاگری اوست. او در این آلبوم در قطعه فریاد از شعر مهدی اخوان‌ثالث، در آواز فریاد از شعر فریدون مشیری و در بوسه‌های باران، از شعر رفیق شفیقش، محمدرضا شفیعی کدکنی بهره برده‌است. استفاده از شعرنو برای فردی مانند شجریان که می‌توانست تنها به اشعار نغز حافظ، سعدی و مولانا تکیه کند، یک امتیاز ویژه محسوب می‌شود. تصنیف های ماندگار عضویت در کانون چاووش به سرپرستی محمدرضا لطفی، بعد از استعفا از رادیوی رژیم پهلوی، یکی از نقطه‌های‌عطف زندگی شجریان است. او در کانون چاووش و سال‌های انقلاب، تصنیف‌هایی خواند که اغلب رنگ و بوی ملی-میهنی داشتند. تصنیف «سپیده» با موسیقی محمدرضا لطفی و شعر هوشنگ ابتهاج، با مطلع «ایران ای سرای امید»، شاهد این ادعاست. دلبستگی او به زادگاهش خراسان نیز در برخی آثار او مانند «شب، سکوت، کویر» که برگرفته از موسیقی مقامی خراسان است و آلبوم «خراسانیات» با صدای شجریان و آهنگ‌سازی یار خراسانی‌اش، پرویز مشکاتیان گواه این ادعاست. میراثِ همایون محمدرضا شجریان با همه پیشینه طلایی خود، یک میراث بزرگ ملی است؛ اما او میراث‌های دیگری نیز دارد. همایون، پسر بزرگ او که همچنان بعد از پدر باید بار سنگین شجریان‌بودن در موسیقی را به دوش بکشد، یکی از آن‌هاست. دعای «ربنا» که یکی از یادگارهای مانای ذهن ایرانی‌ها محسوب می‌شود و او آن را به صورت بداهه خوانده، یکی دیگر از این میراث‌های نامیرا و تنها اثر ثبت‌شده شجریان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ایران است. شجریان که در کودکی تحت‌تعلیم پدرش مهدی شجریان قاری برجسته مشهدی بود، یک مجموعه تلاوت قرآن به نام «به یاد پدر» دارد که آن را به یادبود او منتشر کرد.