روزنامه مردم سالاری
1399/07/20
ارز و بازار سرمایه
بازار سرمایه طی چند هفته گذشته روزهای پرنوسان و همراه با سقوطی را تجربه کرده است. این در حالیست که این بازار از ابتدای سال 99 رشد بسیار بالا و غیرمنتظرهای را به خود دید که پس از زنده شدن داراییهای بورس برای بازار، با هجوم سرمایه گذاران تازه وارد و ورود نقدینگی به این بازار مواجه شد.اگر به روند حرکتی دو سال گذشته نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد از ابتدای روند رشد، شاخص تاکنون افت و خیزهای بسیای را به خود دیده است.
اولین عنصر هر بازاری قیمت است، عنصری که بازار را به تعادل میرساند. اینجا قیمت باید آزاد باشد، اما دولت آن را بسته است. بازار سرمایه طی این مدت شاهد صفهای زیاد بوده و این به دلیل دخالتهای دولت در قیمتها بوده که اجازه نداده قیمتها از یک حدی بالاتر برود یا پایین بیاید. همین صفها همیشه باعث ایجاد هیجان در سهامداران میشد و تجربه نشان داده هرگاه هیجان بالا میرود، تعقل نیز کنار میرود. در بازار سرمایه دیگر کشورها اگر صعود یا سقوطی در سهامی رخ دهد، نهایتا یکی دو ساعت است و بعد از آن شرایط بازار به شرایط معقول باز میگردد. اما بازار ما به شرایط معقول بازنمیگردد، چون بازار را بستهایم و هیجان را به آن تزریق کردهایم. تزریق هیجان به بازار ضدعقلانیت است. وقتی بازار هیجانی و روبه بالاست، هر سهمی را بخرید، سود کردهاید، اما بورس هنگامی با ارزش و عمیق میشود که سرمایه شرکتها افزایش پیدا کند و به مردم سود بدهد.
صرف افزایش قیمت، سهام یک شرکت دارایی مشهودی برای مردم ایجاد نمیکند. اینکه سهام یک شرکت مدام بالا برود، بدون اینکه ثروت جدیدی خلق شود، فایدهای ندارد و بدون شک این رشد حبابی شکست خواهد خورد. سیاستمداران همیشه دوست داشتهاند که بازار سهام مثبت باشد، اما هر بازاری قواعد خاص خود را دارد که به راحتی نمیتوان چیزی به آن تحمیل کرد. متاسفانه برخی به اشتباه اقدام به مقایسه بازار سهام ایران و آمریکا کردهاند در حالی که شرایط مشخصات و حتی قواعد این دو بازار از اساس با یکدیگر متفاوت بوده است.
این روزها در اطرافمان ایرانیان زیادی را میبینیم که از روند نزولی بورس غمگین و ناامید هستند. سهامدارانی که صرفا به دلیل تشویقهای دولتمردان و وعده سودهای آن چنانی سرمایهشان را به بازار سرمایه آوردهاند و متاسفانه برخی ازآنها تا بیش ۵۰ درصد از سرمایه خود را از دست رفته میبینند.
از زمان شروع اصلاح بورس در اواسط مرداد تا به امروز بیش از ده هزار میلیارد تومان نقدینگی از آن خارج شده است. این در حالی است که در خرداد ماه ورود نقدینگی به بورس تهران روزانه حدود ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان بوده و در تیرماه این عدد تا میلیارد ۳۰۰۰ تومان نیز افزایش داشت.
این حجم از خروج نقدینگی که در پی ترس از دست دادن سرمایه رخ داده، در حالی است که تمام بازارهای موازی همچون ارز، طلا، مسکن و خودرو رکوردهای جدید را به ثبت میرسانند و بدون وقفه روند صعودی داشتهاند.
اصلاح ۲۵ درصد شاخص کل بورس تهران درحالی اتفاق افتاد که کاهش قیمت در برخی سهمها به حدود ۶۰ درصد هم رسیده است.
به نظر میرسد در این چند روز گذشته بازار در حال نمایش تفاوت رفتار سرمایهگذاران بین سهام بنیادی و غیربنیادی است. در حقیقت میتوان این طور بیان کرد که سهام ارزنده و سهام پروژه محور تفاوت خود را در اینجا نشان میدهند. طبق عرف بازار سهم هر شرکتی با توجه به ارزش آن قیمتگذاری میشود، اما ورود حجم بالای نقدینگی که وسع خرید سهام را داشت موجب شد در برخی موارد قیمت سهام از ارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد. البته نباید یادمان برود که کم عمق بودن بازار موجب میشود سهام موجود به قیمت بالاتری به دست خریداران برسد؛ چراکه نه بازار دوطرفه است که ابزار فروش استقراضی برای آن تعریف شده باشد و نه آنقدر عمق و گستردگی دارد که حق انتخابی برای سرمایه گذار جدید قائل باشد. در زمان اصلاح بازار نیز از یک سو به جهت قفل بودن پولها در صفوف فروش و از سوی دیگر ترس نقدینگی برای ورود تا زمان خراب شدن قیمت سهام بازار چشم به راه نقدینگی ماند. متاسفانه تعدد مراکز تصمیمگیری در حوزههای اقتصادی کشورمان و نبود هماهنگیهای مشهود ما بین آنها موجب بروز مشکلات متعددی در بازارهای مختلف شود.
بارها دیدیم که حمایت دولت از یک بازار منجر به سقوط یک بازار دیگر شود. لزوم اصلاح سیاستهای دولت در حوزههای اقتصادی به منظور ایجاد توسعه پایدار موضوعی با اهمیت است که آثار آن در بازار سرمایه نیز به تدریج دیده خواهد شد.
ایجاد اثبات در بازار سرمایه چه از طریق سیاست گذاری و چه از طریق تزریق نقدینگی از الزامات گریزناپذیر دولت برای صیانت از سرمایههای بزرگ و کوچک فعال در این بخش از اقتصاد بوده و این مطلب نه تنها در ایران که در سایر کشورها و در مواقع بروز بحران به وفور دیده شده است.
البته باید دقت کرد که تزریق نقدینگی به بورس به معنی حمایت غیرمنطقی از قیمت سهام متورم شده در این بازار نبوده و صرفا با هدف بازگرداندن تعادل و ایجاد شرایط رفتار عقلایی در بازار باید صورت پذیرد.
نکته مهم دیگر این است که حضور دولت در بازار و نقدینگی تزریق شده در آن باید به صورت موقت و صرفا به منظور ایجاد ثبات صورت گرفته و به محض برگشتن شرایط به روال معقول به مرور ازبورس خارج شود. در سال جاری همزمان با رشد منابع مالی جذب شده به بازار در کنار رشد توان سودآوری شرکتهای بزرگ از مهم ترین عوامل شکل گیری مسیر صعوی قیمت سهام و به تبع آن شاخص بازار سرمایه بود.
از نیمه دوم مرداد و با نزول قیمت دلار از مرز ۲۵ هزار تومان به کانال ۲۰ هزار تومان، اولین عامل موثر بر سود شرکتهای بورسی دچار تزلزل نسبی شد و در جایی که سرمایهگذاری اکثر فعالان بازار در سودهای کلان بود، فرود فروش سهام شروع شد و روز به روز شدت گرفت.
طوری بود که با ضعیف شدن عوال رشد بازار در پنج ماه اول سال ۹۹ روند کاهش قیمت سهام نیز شروع شود اما در ادامه و با توجه به رفتار هیجانی خیل عظیم سهامداران تازه وارد به بورس، فروش بخشی از بازار از دایره محاسبات ارزندگی خارج شد و حالت فروشهای ناشی از ترس و وحشت زدگی به خود گرفت.
یکی از عوامل مهمی که به رشد عمومی قیمتها در اقتصاد کشور و در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه، سکه، مسکن و ارز و خودرو منجر شده، همین رشد نقدینگی است و چنانچه در ماههای پیش رو شاهد رشد نقدینگی در اقتصاد باشیم، نه تنها رشد قیمتها در بازار سرمایه که رشد قیمت در تمام بخشهای اقتصاد را تجربه خواهیم کرد. افزایش نرخ ارز و رسیدن دلار به بالای کانال ۲۷ هزار تومان و شکسته شدن قیمت دلار در سامانه نیما و همجنین نزدیک شدن نرخ بازار ازاد با نرخ اعلامی صرافی ملی نشانی از پذیرفتن نرخهای فعلی بازار توسط بانک مرکزی و دولت دارد بازار ارز همیشه برای بورس به عنوان یک قیچی دو لبه عمل کرده است از یک طرف می تواند یک موتور متحرکه عالی برای بورس باشد و از سوی دیگر، رقیب آن برای جذب نقدینگی به حساب آید. بازار سرمایه یک بازار بزرگ در هر کشور است. این بازار را نمیشود با اما و اگر اداره کرد آیا این شایدها را میتوان در مقالات مدل سازی کرد؟ اگر این طور است، بروند و آن را مدل سازی کنند زیرا بازار جای تجربه آموزی نیست.
اقدامات و سیاستگذاریها باید مبنا منطقی و اقتصادی داشته باشد، اما و اگرها بازار سرمایه و اقتصاد را به بیراهه خواهند برد. به نظر میرسد که در این روزهای پر التهاب سیاستگذاران بایستی کم تر حرف بزنند و دندان طمع را برای بهره برداری از بازارها به نفع خودشان بکشند و اجازه دهند بازار براساس رویههای حقیقی حرکت کند. اگر بازار سرمایه واقعا بدون پشتوانه واقعی بالا رفته باشد، نیاز است که اصلاح شود و سرمایهگذاران نیز باید با حوصله و وقت کافی برای آینده سرمایههایشان تصمیم بگیرند رفتارهای هیجانی برای بازار سرمایه همچون سم است.
سایر اخبار این روزنامه
تعدد نهادهای تصمیمگیری در حوزه اقتصاد از معضلات کشور است
ارز و بازار سرمایه
خبر
تعدد نهادهای تصمیمگیری در حوزه اقتصاد از معضلات کشور است
قالیچههای ایرانی با نام افغانستان و پاکستان بهفروش میرسد
اوجگیری قدرت ایران و افول قدرت اعراب
تحریمهای ثانویه، تاثیر دلاری ندارد
آتشبس نیمبند در قره باغ
محدودیتهای جدید کرونایی
ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری بلامانع است اما نظر فقها هیچ تغییری نکرده است
ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری بلامانع است اما نظر فقها هیچ تغییری نکرده است
شجریان به تمام فارسیزبانان تعلق داشت