روزنامه جوان
1399/07/22
قربانی تبعیض آموزشی
سرویس حوادث جوان آنلاین: مرگ کودکان و نوجوانان در جریان حوادث و سوانح آن قدر تکاندهنده و نگران کننده است که تا مدتها ذهن هر انسانی را درگیر میکند. نگرانی از این موضوع زمانی بیشتر میشود که کودکی بخواهد به دلیل فقر مالی دست به حادثهای هولناک بزند. جوانان جویای کار و مردان و زنان سرپرست خانواده معمولاً به دلیل ناتوانی در تأمین معیشت زندگی دست به انتخاب مرگهای خودخواسته میزنند، اما اینکه فردی در سن کودکی بخواهد دفتر زندگی خود را اینگونه پاره کند، میتواند حکایت از عمق فاجعه در شیوع فقر باشد.۲۲ فروردینماه امسال که خبر رسید دختربچهای ۱۲ساله به نام زینب در شهرستان هلیلان ایلام به دلیل نداشتن لباس عید خود را حلقآویز کردهاست، سازمانهای حمایتی از جمله بهزیستی مدعی شدند خدمات لازم به اعضای این خانواده ارائه شده، اما انتشار تصویر هولناک از محل زندگی این کودک آنقدر گویا بود که بشود به عمق فلاکت در زندگی این خانواده پی برد.
در تازهترین اتفاق صبح روز شنبه ۱۹مهرماه حادثهای هولناک در بردستان شهرستان دیر بوشهر به وقوع پیوست. روز گذشته بعد از دست به دست شدن اعلامیه ترحیم سیدمحمد موسویزاده در شبکههای اجتماعی اعلام شد این دانشآموز به دلیل ناکارآمدی گوشی تلفن همراهش برای ورود به کلاسهای مجازی مدرسه دست به خودکشی زده است.
آموزش و پرورش بوشهر، اما خیلی زود به انتشار خبر واکنش نشان داد و مدعی شد سیدمحمد از ۱۵شهریورماه تا روز حادثه در مدرسه حضور نداشته و کار آموزشی را از طریق شبکه شاد با تلفن همراهی که شخص مدیر مدرسه در فروردینماه۹۹ به وی اهدا کرده بود انجام میداد. مادر این دانشآموز، اما این ادعا را رد کرده و به رکنا گفته است آموزش و پرورش دروغ میگوید! مادر این دانشآموز توضیح داد: محمد پسر بزرگ من بود و به جز او سه پسر دیگر دارم که یکی از آنها دچار معلولیت است. ظهر روز حادثه در حالی که شوهر و بچههایم خانه بودند برای خرید نان خانه را ترک کردم، البته شوهرم بیمار و در حال استراحت بود. وقتی برگشتم در زدم و منتظر شدم محمد در را باز کند، اما مدتی طول کشید تا اینکه شوهرم آمد و در را باز کرد. وقتی سراغ محمد را از او گرفتم گفت از او خبر ندارد. من وارد خانه شدم و شروع به جستوجو کردم. وقتی وارد آشپزخانه شدم، دیدم که محمد روی زمین افتاده و صورتش کبود شدهاست، فهمیدم خودش را دار زده است.
مادر محمد گفت: پسرم کلاس پنجم بود. او بچهای درسخوان بود و دلش میخواست گوشی هوشمند داشته باشد و بتواند برای معلمش عکس و فیلمهایی را که خواسته میشد، بفرستد، ولی ما در خانهمان فقط یک گوشی خراب داشتیم که نه فیلمبرداری میکرد و نه میشد با آن صدای ضبط شده فرستاد. همین باعث غم و غصه پسرم شده بود.
وی ادامه داد: شوهرم بیمار است و فرزند معلولی هم دارم برای همین در خانههای مردم کار میکنم و زندگیمان به سختی و باکمک اهالی میگذرد. خودم میخواستم کار کنم و برای محمد یک گوشی تلفن همراه بخرم. خودش میگفت که بزرگ که شد کار میکند، اما او حالا به گوشی یا تبلت نیاز داشت تا از بچهها عقب نماند و ما هم توان خرید گوشی را نداشتیم.
مادر محمد در شرح آخرین شب زندگی محمد هم گفت: او گفت که میخواهد شب را در آغوش من بخوابد و نمیدانستم چه در سر دارد و فکر نمیکردم فرزندم با من بیوفایی کند و به خاطر غصه نداشتن گوشی خودش را از بین ببرد.
او درباره اینکه آموزش و پرورش مدعی است مدیر مدرسه به محمد گوشی تلفن همراه داده گفت: مدیر مدرسه محمد چند بار گفته بود میخواهد به سه دانشآموز گوشی بدهد، اما این اتفاق نیفتاد. هیچ گوشیای در کار نبود و تنها دلیل غصه پسرم که باعث شد این بلا را سر خودش بیاورد همین نداشتن گوشی بود.
مدرسه به ما گوشی نداد
سید عادل موسویزاده، پدر این دانشآموز هم به ایرنا گفت: محمد دانشآموز دبستان شهید باهنر شهر دیر بود. سهفرزند دارم و زیر نظر بهزیستی دیر مستمریبگیر هستم و وضع مالی خوبی ندارم، اما با این وضع هر چه در توانم بوده برای خانوادهام کم نگذاشتهام. فرزندم تنها یک گوشی داشت که خودم برایش خریداری کرده بودم و با آن تکلیفهای مدرسهاش را انجام میداد تا اینکه در روزهای اخیر این گوشی خراب شد و از من خواست گوشی نو برایش تهیه کنم که قول دادم در اولین فرصت برای او خریداری کنم. با اینکه مدرسه هم اعلام کرد برای دانشآموزان تبلت خریداری میکنیم، اما تاکنون هیچ گوشی و تبلتی از مدرسه دریافت نکردهایم. اگر چه محمد هر روز درخواست خرید گوشی نو و تبلت داشت، اما هنوز برای ما انگیزه این اقدام فرزندم مشخص نشده که او برای چه دست به خودکشی زده است.
پرونده قضایی
علی یزدانیپور، دادستان شهرستان دیر هم گفت: پرونده حادثه مرگ دانشآموز در شعبه بازپرسی دیر تشکیل شده و علت و انگیزه این حادثه در دست بررسی است و پزشکی قانونی نظر خود را اعلام نکردهاست، البته تحقیقات برای مشخص شدن علت و انگیزه این حادثه در دست انجام است و دستور دفن جسد روز گذشته صادر شد.
همه تقصیرها برگردن جامعه و مسئولان
وضعیت نابسامان اقتصادی به مرگ خودخواسته بسیاری از شهروندان منجر شدهاست. نابرابریهای اجتماعی، اختلافهای طبقاتی، عدم تأمین معیشت و نرسیدن به خواستهها در حد معقول، وظایفی است که رسیدگی به آن متوجه متولیان جامعه است و عدمتوجه به آن احساس پوچی و مرگ خودخواسته شهروندان را به همراه دارد. در راستای تازهترین اتفاقی که با مرگ خودخواسته دانشآموز نوجوان فضای جامعه دچار التهاب شده موضوع را با دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس بازکاوی کردهایم که در ادامه میآید.
آقای دکتر! خودکشی پسر ۱۱ ساله بوشهری خبر تلخی بود که جامعه را متأثر کرد؛ سؤال من این است که چرا اصولاً یک فرد تصمیم به خودکشی میگیرد؟
خودکشی در کل دو نوع است. یعنی هر فردی که تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد یا تصمیمش خودخواهانه است یا دیگرخواهانه یعنی به خاطر دیگران دست به خودکشی میزند و مورد خودکشی پسر ۱۱ ساله خودکشی خودخواهانه است؛ یعنی به خاطر خودش دست به خودکشی زدهاست. در مورد دیگرخواهانه موضوع به این رویه است که فرد به خاطر ناتوانی در انجام کاری که به او سپرده شده دست به خودکشی میزند.
گفته شدهاست که پسر ۱۱ ساله بوشهری به خاطر نداشتن تبلت آن هم برای شرکت در کلاسهای مجازی مدرسهاش خودکشی کردهاست، چطور یک پسر ۱۱ ساله که تازه وارد دوره نوجوانی شدهاست، بهخاطر نداشتن یک وسیله تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد؟
اینکه گفته میشود آن پسر به خاطر نداشتن تبلت دست به خودکشی زده است، میتواند درست باشد.
براساس نظریه رابرت مرتون، جامعهشناس یکی از عوامل خودکشی این است که فرد وسیله برای رسیدن به هدف ندارد. طبق این نظریه فرد وقتی هدف دارد، ولی وسیله رسیدن به هدف را ندارد یا نمیتواند فراهم کند، ناامید میشود و خودکشی میکند، البته این یکی از عوامل است.
امروز میزان خواستهها و توقعات و آرزوهای نوجوانان و جوانان از طریق دوستان، همسالان، بستگان و رادیو و تلویزیون و ماهواره به شدت بالا رفتهاست، اما امکان رسیدن به این خواستهها برای همه فراهم نیست و به همین دلیل فرد وقتی به خواستهاش نمیرسد، سرخورده و ناامید میشود که بعضیها چارهای جز خودکشی پیدا نمیکنند. از سوی دیگر موضوع وابستگی است. معمولاً خودکشی وقتی صورت میگیرد که فرد پیوستگی و وابستگی به اطراف مانند خانواده و جامعه را از دست میدهد. هر فرد مانند یک بادکنک است و وابستگی همان نخ بادکنک است و وقتی نخ رها شود بادکنک بالا میرود و در نهایت میترکد.
آقا دکتر شما تئوری هدف و نداشتن وسیله برای رسیدن به هدف را یکی از عاملهای خودکشی دانستید، به نظر شما این تئوری برای پسر ۱۱ ساله هم صدق میکند و اگر صادق است، سهم جامعه و مسئولان در وقوع این حادثهها چقدر است؟
بله، این تئوری کاملاً درباره این پسر ۱۱ ساله صدق میکند. شاید این پسر چیزی درباره این تئوری ندانستهباشد، اما به هر حال خودکشیها چه به علت شکست در کنکور یا شکست عشقی و نرسیدن به تبلت و موبایل و ... بلکه به این دلیل است که فرد هدفدار موفق نشدهاست وسیله رسیدن به این هدف را فراهم کند، اما درباره سهم و وظیفه مسئولان معتقدم همه تقصیرها برگردن جامعه و مسئولان است، چون خودکشی نه ذاتی، نه فطری و نه ارثی است و از طرفی هم در دین اسلام نهی شدهاست.
از سوی دیگر یکی از علتهای خودکشی فقر اقتصادی است که متأسفانه با توجه به وضعیت فعلی و مشکلات اقتصادی کشور ما شاهد افزایش خودکشی هستیم. مثلاً درباره خودکشی این پسر ۱۱ ساله وقتی دولت دستور میدهد افراد به صورت مجازی درس بخوانند، وظیفه دارد امکانات و لوازم مربوط به این دستور را هم مخصوصاً برای قشر فقیر فراهم کند و باید مسئولیتپذیر باشد تا شاهد اینگونه حوادث ناگوار نباشیم.
این پسر ۱۱ ساله وقتی میبیند همسالان، دوستان و بستگانش امکان تحصیل مجازی را دارند، اما او و خانوادهاش در خرید یک تبلت آن هم برای ادامه تحصیل درمانده و عاجزند، سرخورده و احساساتش جریحهدار میشود و در نهایت آن تصمیم اشتباه را میگیرد.
آقای دکتر گفته شده پدر پسر ۱۱ ساله اعتیاد به موادمخدر داشتهاست، به نظر شما این موضوع هم در خودکشی او نقش داشتهاست؟
بله. وقتی پدر معتاد است، زندگی نابسامان میشود و فرزند هر روز شاهد سختی و رنجهای مادرش است که نهتنها برای خرید یک تبلت مشکل دارد، بلکه برای برآورده شدن نیازهای ضروری هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند و درک همین دردها باعث میشود او زندگی را پوچ ببیند و همانطور که گفته شد وابستگی و پیوستگی او با خانواده قطع میشود و در نهایت این حادثه رخ میدهد.
چه راهکارهایی را برای مقابله با این پدیده پیشنهاد میکنید؟
همانطور که گفتم عامل اقتصادی یکی از مهمترین علتهای بروز خودکشی است، بنابراین بر طرف کردن مشکلات اقتصادی خانوادههای آسیبدیده، استحکامبخشی به خانوادهها، تقویت باورهای دینی و اعتقادی، فراهم کردن امکان ازدواج آسان و غیره میتواند در پیشگیری از وقوع این پدیده مؤثر باشد و از طرفی هم بحران هویت، بحران اقتصادی، فروپاشی ارزشها و باورهای اعتقادی، بالارفتن میزان امیال و خواستهها و سطح توقعات افراد و مشکلات ازدواج میتواند در وقوع خودکشی اثر زیادی داشتهباشد.
سایر اخبار این روزنامه
مردم از احساسم میپرسند، من میگویم عاقلانه با خدا معامله کردم
طواف پیکر شهدای خانطومان در حرم مطهر رضوی
ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند
ترسوها عقلانی عمل نمیکنند
انگشت راست و چپ امریکا روی ماشه جنگ پسا انتخاباتی
قربانی تبعیض آموزشی
صندوقخوار: از بیتالمال طلبکار هم هستم!
کاهش نرخ ارز همزمان با عملیاتی شدن سیاستهای جدید ارزی
روسیاهی حداکثری دشمن با عقلانیت انقلابی