ناکارآمدی بهتراست یا کرونا

«قياس» يکي از روش‌هاي عقلي است که با تکيه بر آن مي‌توان دو عامل را با يکديگر يا با معيار سنجيد. اولين قياس آکادميک سوژه «علم بهتر است يا ثروت» است که اکثريت ما در مورد اين موضوع حداقل يکبار انشا نوشته‌ايم. اما مقايسه فقط ميان علم با ثروت نيست و احتمال دارد ميان بسياري از عوامل تحقق پذيرد. هرچند به‌ فرموده امام صادق (ع): «اول من قاس ابليس» يعني «اولين قياس‌گر ابليس بود» که خود را با آدم مقايسه کرد. پس چه بخواهيم و چه‌ نخواهيم، خود ما نيز گاهي در موضع مقايسه قرار مي‌گيريم يا در مورد بسياري از امور فن مقايسه را به‌کار مي‌بريم. در اين ميان، آنچه موجب کاهش آمار و حتي پاک‌سازي جامعه از ويروس ويرانگر کرونا مي‌شود، مسئوليت‌پذيري مردم، مشارکت جدي آنها در پيشگيري و فعاليت‌هاي درماني نهاد‌هاي متولي است. وزارت بهداشت و کادر درماني در تمام سطوح باوجود مشکلات مالي در عدم دريافت حقوق و مزايا، انصافا سنگ تمام گذاشته‌اند و با به‌خطر انداختن جان خود و خانواده‌هايشان و با خستگي طاقت‌فرسا ناشي از ازدحام بيماران از هيچ تلاشي فروگذار نکردند. ضعف مديريت و فقدان انسجام و يکپارچگي از يک‌طرف و ناهماهنگي بين برخي از دستگاه‌هاي دولتي از سوي ديگر باعث مي‌شود که روزانه برحجم مبتلايان و مرگ‌ومير افزوده شود. در اين شرايط، هشدارها براي دورکاري کارمندان دولت و تعطيلي ادارات، سفرهاي ميليوني به سواحل خزر و آلوده‌سازي مناطق عاري از ويروس، جابه‌جايي ويروس توسط مسافران و گشايش مدارس باوجود توصيه‌ها، در خلأ صورت مي‌گرفت و اثري ندارد. در اين شرايط کمبود دارو و اقلام درماني ناشي از تحريم‌هاي ناجوانمردانه و غيرانساني ساکنان کاخ سفيد نيز اصلي‌ترين دليل بسياري از تلفات انساني در اين ايام عنوان شده است. در حال حاضر نيز موضوع تحريم از يک‌طرف و بيماري کرونا، به‌عنوان يک تهديد جدي از طرف ديگر، بهترين فرصت را براي توجيه نا‌کار آمدي‌ها و ضعف‌ها فراهم کرده است. مثلا در آموزش و تدريس مجازي که بدون مطالعات اوليه و دقيق و با وجود کمبودهاي امکانات مثل تبلت يا تلفن هوشمند در اکثريت شهرها و روستاها، موجب نگراني و اضطراب شمار قابل‌توجهي از خانواده‌ها و دانش‌آموزان شده است. همچنين کشمکش‌هاي سياسي و جناحي موجب دلسردي و نااميدي مردم شده و از سوي ديگر گراني ساعتي اقلام ضروري، بيکاري، تورم ساعتي و ده‌ها مشکل ريز‌ و درشت که چندان ارتباطي به کرونا ندارند، مردم را خسته و مايوس کرده است. فراموش نمي‌کنيم که در دهه 60 و سال‌هاي جنگ تحميلي، يکي از مسئولان شهري علت ازدياد موش‌ها در خيابان‌هاي تهران را به جنگ ارتباط داده بود و با قدرت از اين نظريه تخيلي خود دفاع مي‌کرد. وقتي در بالاي شهر خودروهاي چند ميلياردي به‌راحتي خريد و فروش يک دوچرخه توسط برخي از افراد معامله و استفاده مي‌شود، اما فقط چند کيلومتر پايين‌تر، ميليون‌ها نفر در زير خط فقر مطلق هستند، بازهم تقصير شيوع کرونا و تحريم‌هاست؟ در همين تهران سبزيجات معطر خشک‌شده کوه‌هاي آلپ، 300هزار توماني خوراک جوندگان خانگي در حال بلوغ مي‌شود! خوراک ويژه پروبيوتيک با حشرات خشک‌شده 220هزار تومان مخصوص حيوان «همستر». يک عدد کنسرو خوراک مرغ با طعم بوقلمون 250هزار تومان مخصوص سگ و ده‌ها نمونه ديگر که در پت‌شاپ‌هاي شمال تهران و خيابان فرشته و اندرزگو، امري عادي است. در اين ميان، يک روز دلار براي واردات چوب بستني هزينه مي‌شود و روز ديگر براي سنگ‌پا و غذاي لوکس حيوانات خانگي، اما براي اقلام ضروري مثل دارو و واکسن آنفلوآنزا‌، ارز و دلار نداريم و تحريم هستيم. با وصف اين نکات، آيا بهتر نيست قشر‌هايي که حتي نمي‌توانند چند تخم‌مرغ براي سير کردن شکم زن و بچه‌هايشان بخرند، کرونا بگيرد، اما گرفتار سوء‌تدبير و ضعف مديريت‌ها نشوند؟ اي کاش کاشفان و نخبگان، همزمان با تلاش‌هاي فوق‌العاده براي يافتن واکسن و درمان کرونا حرکتي هم در يافتن علاج ناکارآمدي انجام دهند.