تحریک تقاضا با دوپینگ تسهیلات


گروه اقتصادی کورش شرفشاهی: در اینکه اقتصاد یک علم بر مبنای فرمولهای جدی است، شکی وجود ندارد، اما اشکال این جاست که در کشور ما کمتر به این فرمولها توجه می شود و مدیریت سلیقه ای باعث بحران های بسیار جدی برای اقتصاد شده است. یکی از مهمترین مباحث در علم اقتصاد، رابطه بین عرضه و تقاضاست. بدین معنا که هرچقدر میزان تقاضا بالا برود، تلاش برای برآورده کردن این تقاضا اهمیت می یابد و می بایست به همین اندازه عرضه صورت بگیرد. چنانچه هر کدام از عناوین عرض یا تقاضا بیشتر باشد، مشکل ایجاد می شود. بدین معنا که اگر عرضه بالا باشد اما تقاضا یا خریداری نباشد، کالاهای تولید شده روی دست تولیدکننده می ماند که تعدیل نیروی یا ورشکستگی بنگاههای اقتصادی به دلیل نبود خریدار را به همراه خواهد داشت، اگر هم تقاضا باشد اما عرضه به اندازه کافی صورت نگیرد، بحران دیگری را رقم می زند. البته بحث احتکار یا ایجاد بازار کاذب بحث دیگری است که آن هم جای بحث دارد.

تحریک تقاضا نیاز ضروری تولید

اگرچه امروزه شاهد عرضه کالا و خدمات به وفور هستیم، اما ناتوانی مردم در خرید کالا و خدمات به دلیل بالا رفتن بی حساب و کتاب قیمت ها باعث بحران دیگری در عرصه اقتصادی کشور شده است. معضلی که اسحاق جهانگیری در جلسه کارگروه رفع موانع جهش تولید مطرح کرد. معاون اول رییس جمهور تحریک تقاضا در بازار را از نیازهای ضروری بخش تولید برشمرد و گفت: باید با اتخاذ تدابیر و راهکارهایی نظیر اعطای تسهیلات خرید به مصرف کنندگان، زمینه تحریک تقاضا در بازار و به تبع آن رونق واحدهای تولیدی را فراهم کنیم. وی تامین منابع ارزی مورد نیاز بخش تولید را یکی از ضرورت های تحقق جهش تولید دانست و افزود: بانک مرکزی بر موضوع تامین منابع ارزی مورد نیاز بخش تولید تمرکز جدی داشته باشد و راهکارهایی برای تامین ارز مورد نیاز مواد اولیه بخش تولید تدوین کند. جهانگیری افزود: اختصاص تسهیلات و منابع بانکی به بخش های پیشران و اولویت دار می تواند منجر به ایجاد تحرک در سایر رشته های صنعتی شود. البته واحدهای تولیدی که با اولویت از این تسهیلات بهرهمند می شوند باید متعهد به افزایش تولید باشند و نظام بانکی گزارش عملکرد مبلغ پنجاه هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی که به اینگونه واحدهای تولیدی اختصاص می یابد را ارائه دهد.

قائم مقام دبیرکل خانه کارگر گفت: اگر مزد واقعی شود، منطبق با تورم پیش برود و همانطور که تورم آزاد و شناوراست، مزد را به تاسی از تورم بالا ببریم، قدرت خرید نیروی کار افزایش می یابد. حسن صادقی با تاکید بر اینکه نیروی کار اولین مکانی را که با دستمزد نشانه می گیرد، کالاهایی است که در کشور تولید می شود گفت: در واقع دستمزد نیروی کار بازار مصرف را ایجاد و این تقاضا و بازار، عرضه را تحریک می کند که آثارش را در محیط تولید می بینیم.وی با اشاره به اینکه واقعی کردن دستمزد، تحریک تقاضا را به همراه دارد افزود: تحریک تقاضا، تحریک تولید را به دنبال دارد و این سلسله به هم مرتبط هستند.وی با تاکید بر اینکه با واقعی نبودن دستمزد و فقیر نگهداشتن نیروی کار، اقتصاد ایران شکوفا نمی شود گفت: اقتصاد کشور زمانی شکوفا می شود که نیروی انسانی آن تامین باشد. اگر امروز کشورهای جهان به لحاظ اقتصادی شکوفا شده اند، به دلیل آن است که تقاضای نیروی انسانی را تحریک کردند و با افزایش حقوق مکفی، توان نیروی کار را تامین کردند که آثار آن را در روند عرضه دیدند و بعد هم تقاضا را تحریک کردند.عضو کانون بازنشستگان تهران با تاکید بر اینکه واقعی کردن دستمزد همه چیز را تحریک می کند گفت: وقتی با افزایش مناسب دستمزد اقتصاد کشور تحریک می شود، فقیر نگهداشتن نیروی کار و جامعه را دچار فقر کردن، هنر نیست.وی با ابراز تاسف از سیاست غلط دولت گفت: جامعه را فقیر نگه داشته اند در حالی که تورم کار خود را می کند. متاسفانه این باور غلط در دولت وجود دارد که با افزایش حقوق کارگر، تقاضا تحریک شود و مشکل ایجاد کند. در حالی که می توان عرضه را زیاد کرد. وقتی ادعای قدرت تولید داریم، اگر میخواهیم جهش تولید بر اساس شعار سال از جانب رهبری محقق شود و به واقعیت بپیوندد، مهمترین راهکار آن است که قدرت خرید نیروی انسانی افزایش یابد و باید دستمزد واقعی شود.

ضرورت تحریک تقاضا

بی شک یکی از مولفه های که موجب می شود اقتصاد از چرخه کم تحرکی و رکود خارج شود، تحریک بخش تقاضا در شرایط ثبات است. رهبر معظم انقلاب بر توجه به توان داخلی بارها تاکید کرده و فرمان رونق تولید را بارها صادر کرده اند، این در حالی است که بسیاری از بنگاههای تولیدی کشور به دلیل نداشتن بازار مصرف که ناشی از قاچاق یا واردات بی رویه بوده، به بحران و تعطیلی کشیده شده اند. به همین دلیل لازم است نقدینگی لازم برای خرید کالا برای اقشار جامعه تامین شود.

تعریف تسهیلات کم بهره

یکی از این راهکارها، اختصاص تسهیلات برای دهکهای پایین جامعه از جمله کارگران و حقوق بگیران است. اما قرار نیست این تسهیلات با بهره های سنگین تعریف شود و به اندازه ای باشد که گیرنده تسهیلات هنگام پرداخت اقساط آن زمینگیر و بیچاره شود یا بهره آن به اندازه ای بالا باشد که قیمت کالا را چند برابر بالا ببرد. زیرا به جای آنکه تاثیر مثبت بگذارد، این ذهنیت را در ذهن مردم ایجاد می کند که دولت با این روش قصد درآمد زایی برای بانکها با جیب حقوق بگیران دارد.

ضرورت ارتقای کیفیت

هنوز فراموش نکرده ایم که مردم در اقدامی خودجوش تصمیم گرفته بودند خودرو ایرانی را تحریم کنند و دلیلی که برای این مهم مشخص می کردند، بی کیفیت بودن، نداشتن خدمات پس از فروش مناسب، قیمت بالا و... بود. در آن زمان خودروهای بسیاری در انبارها بدون مشتری باقی مانده بود و کار بجایی رسیده که دولت بیش از ۷۰ درصد قیمت خودرو را به صورت وام در اختیار متقاضیان قرار می داد. این یک واقعیت است که مشتری برای تولید کننده به اندازه ای اهمیت دارد که گویی رگ حیات اوست. بنابر این از تولیدکنندگان در شرایط کنونی انتظار می رود به فکر ارتقای کیفیت کالای خود باشند و بدانند بزودی هنگامی فرا می رسد که مردم بار دیگر در نتیجه رفع تحریم ها، در انتخاب کالا اختیار دارند و آن موقع برای خرید خودرو بی کیفیت مانند امروز ثبت نام نمی کنند، در نوبت نمی مانند و دعوا راه نمی اندازند.

لزوم همکاری بانک ها با ادارات و کانون ها

یکی از مواردی که می تواند برای تحریک تقاضا اهمیت داشته باشد، همکاری بانکها با تولیدکنندگان و فروشگاههای بزرگ است. امروزه برخی بانکها با فروشگاهها به توافق رسیده اند که کالاهایشان را به صورت اقساط به بازنشستگان یا کارمندان بفروشند و بانک متعهد می شود اقساط را از حقوق ماهیانه آنان کسر و به حساب تولیدکننده واریز کند. این طرح نیز می تواند بسیار موثر باشد به شرط آنکه تولیدکننده دست واسطه ها را کوتاه کند و به صورت مستقیم کالا را به دست مصرف کننده برساند.