بی توجهی دولت به درآمد مالیاتی


کورش شرفشاهی

خبرنگار

در اینکه دولت با کسری بودجه رو به رو شده و برای جبران این کسری بودجه به هر دستاویزی متوسل شده و می شود، شکی نیست. اما اشکال اصلی اینجاست که دولت از ظرفیت های ممکن برای جبران این کسری بودجه استفاده نمی کند و تنها به فکر فروش اوراق به منظور بدهکار کردن دولت بعدی یا فروش سهام شرکتها و اموال

و املاک دولتی است که در این صورت نیز دولت را در موضع ضعف قرار می دهد. برای آنکه دولت بتواند درآمد داشته باشد، نیاز به مجوز مجلس شورای اسلامی دارد که خوشبختانه این مجوز به وفور داده شده اما معلوم نیست چرا دولت در برخی موارد به اندازه ای سهل انگاری می کند که هم به زیان خودش و هم به زیان مردم تمام می شود.

یکی از این موارد، دریافت مالیات از خانه های لوکس و خانه های خالی است که به صورت یک ضرورت مطرح و به قانون تبدیل شده است. اما متاسفانه حدود ۷ ماه است که دولت در تدوین آیین نامه اجرایی دریافت مالیات از خانه های لوکس و خالی کم کاری می کند. اینکه دولت در اجرای برخی تصمیمات با چالش مجلس رو به رو می شود، شکی نیست اما وقتی دریافت مالیات از خانه های خالی در بودجه ۹۹ منظور شده و مجلس، دولت و سازمان امور مالیاتی را مکلف به دریافت مالیات از خانه های لوکس بالای ۱۰ میلیارد تومان به تناسب قیمت ملک کرده است، معلوم نیست دلیل تعلل دولت در اجرای این قانون چیست. جالب توجه اینکه با افزایش قیمت مسکن در چند ماه اخیر، تعداد خانه هایی که مشمول پرداخت این مالیات می شوند، رشد چشمگیری پیدا کرده و اگر دولت بخواهد در اجرای قانون همت کند، بسادگی می تواند درآمد قابل توجهی از این قانون بدست بیاورد. نکته ای که در نتیجه کم کاری دولت باعث تاسف بیشتر می شود، نادیده گرفتن استفاده از ابزار مالیات برای جلوگیری از سفته بازی و نگاه سرمایه ای به مسکن است. از آنجا که عده ای دلال با داشتن نقدینگی کلان وارد بازار مسکن شده و با خرید و احتکار ملک، تقاضای کاذب به وجود می آورند و هیچ راهکاری برای مقابله با این افراد وجود ندارد، دریافت مالیات می تواند ابزار بسیار موثری در این زمینه باشد و به همین دلیل طرح مالیات بر خانه های لوکس و خانه های خالی تدوین و تصویب شد.

آنچه در توجیه قانون دریافت مالیات از خانه های لوکس و خالی مطرح می شود، توجه بیشتر کشورها به این ابزار برای مقابله با دلال بازی و سوداگری در بازار مسکن است. بنابر این منتقدان بهانه ای ندارند که از این قانون انتفاد کنند چرا که در جهان به عنوان یک ابزار از آن یاد شده و به کار گرفته می شود. نکته دیگر این است که دولت روحانی در تمامی ۷ سال گذشته در امر ساخت و ساز کوتاهی کرده و کار را بجایی رسانده که امروزه بیش از ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار مستاجر در کشور ناچار هستند بخشی از درآمد خود را به اجاره اختصاص دهند که گرانی خانه و اجاره، باعث ناامیدی و دلسردی جوانان برای تشکیل خانواده شده است.

بنا بر این اگر دولت اصرار دارد که نیازی به دریافت این مالیات ندارد، می تواند به سرعت این مالیات را دریافت کند و با درآمد مالیات خانه های لوکس و خالی، به سرمایه گذاری در بخش تولید انبوه مسکن اقدام کند تا هم جبران گذشته را کرده باشد و هم در ماههای پایانی دولت، سندی از خود در امر ساخت وساز برجای بگذارد.

نکته بعدی سابقه بدی است که از دولت برجای می ماند. بسیار جای تاسف خواهد داشت که قانونی در دولت روحانی تصویب شود اما در دولت بعدی اجرایی شود آن هم قانونی که می تواند برای دولت درآمدزا باشد و برای ملت مفید.