هزینه‌های اخلاقی زندگی کردن را بالا نبریم

يکي از مهم‌ترين درس‌هاي زندگي پيامبر اکرم(ص) موضوع «اخلاق» بود.ايشان در بيان فلسفه بعثت خود مي‌فرمودند که براي ترويج و تکميل مکارم اخلاق آمده‌اند؛ موضوعي که اين روزها بيش از هر زماني به ترويج آن نياز داريم و از بي‌اخلاقي‌ها و بداخلاقي‌ها رنج مي‌بريم و اگر بخواهم به مولفه‌هايي که تهديدکننده اخلاق هستند، اشاره کنم خود چندين يادداشت را مي‌طلبد. برخي از اين مولفه‌ها شامل دروغگويي، کبر و غرور، ظلم به ديگران، بددهني(فحاشي)، حسادت، سکوت در برابر ظلم، نفاق و دورويي، خيانت در امانت (تاملي بر اختلاس‌هاي انجام‌شده توسط مسئولان مرتبط)، هتک حرمت و آبروي مردم و... هستند که خود گوياي گوشه‌اي از بي‌اخلاقي در هر جامعه‌اي محسوب مي‌شود و اگر کوتاه به هر کدام از اين مولفه‌ها نگاه کنيم، متوجه مي‌شويم که چقدر در جامعه امروزي آشنا به نظر مي‌آيند. مولفه‌هايي که ترويج آنها زمينه‌اي فراهم کرده که فضايل اخلاقي در جامعه آنگونه که بايسته است، نهادينه نشود؛ موضوعي که از منظر جامعه‌شناسي هم بسيار مهم و ضروري دانسته شده است. يکي از اين جامعه‌شناسان که در اين زمينه ديدگاه‌هاي خود را مطرح کرده «اميل دورکيم» است که بامطالعه آنچه در کتاب‌ها و پژوهش‌هاي مختلف نوشته شده، گوياي اين اعتقاد و ديدگاهش است که اخلاق تمام آن‌ چيزهايي است که انسان را به ضرورت زندگي با ديگري و به حساب آوردن وجود او، وامي‌دارد و سبب مي‌شود وي حرکات خود را بر پايه‌اي جز انگيزش‌هاي خودپرستانه‌اش تنظيم کند و هر قدر اين‌گونه پيوندها بيشتر و نيرومندتر باشد، اخلاقيات استوارتر است. از نظر دورکيم، اخلاق بيش از آنکه براي رهايي فرد باشد، آگاهي به حالت وابستگي به ديگران است. بنابراين جامعه رويدادي بيگانه از اخلاق نيست بلکه برعکس، جامعه شرط ضروري اخلاق است. در واقع بشر از آن‌رو موجودي اخلاقي است که در جامعه زندگي مي‌کند. شايد به همين دليل است که جامعه‌پذيري از موضوعات کليدي در جامعه‌شناسي قلمداد مي‌شود. علامه طباطبايي، صاحب تفسير الميزان هم اخلاق را از ملکات فاضله مي‌داند که تحصيل آن با تکرار عمل صالح به دست مي‌آيد. ايشان اساس و معيارهاي کارکردهاي اجتماعي اخلاق را تامين سعادت دنيوي و اخروي، تامين بهداشت جسمي و روحي انسان، اصلاح جامعه، ايجاد وحدت و همبستگي اجتماعي، تنظيم زندگي اجتماعي انسان، شکوفايي تمدن و فرهنگ، و... مي‌داند. به همين دليل اخلاقي بودن و اخلاقي زندگي کردن در جامعه بيش از هميشه بايد مورد توجه قرار گيرد. کار سختي است چون گاهي اوقات با صداقت، کارت پيش نمي‌رود، با شجاعت و مقابله با تخلف و فساد و ناکارآمدي و ظلم و... زندگي کردن براي من و شما هزينه دارد و بعضا با عبارت‌هايي از قبيل: نمي‌تواني ساکت باشي، مگر فقط تو هستي، خيلي‌هاي ديگر را ببين سکوت کردند و پست‌شان را دارند و دارند کيف مي‌کنند، يا يک دست که صدا ندارد، کو گوش شنوا و... انگيزه اخلاقي بودن و اخلاقي زندگي کردن را از من و شما مي‌گيرند، درحالي‌که اين سکوت‌ها و بي‌تفاوتي‌ها و منزوي کردن ديگران، خواسته آنان است چون در اين صورت است که فساد ريشه‌دار و عميق مي‌شود. اجازه ندهيم انسان‌هاي اخلاق‌مدار، بي‌تفاوت شوند و گوشه‌گير که خود همچون سمي مهلک براي هر جامعه محسوب مي‌شود.