خانم گل آسیا، حال تازه تلویزیون و گام امیرکبیر برای خودکفایی نظامی


 
 
حال‌وهوای معمایی و کمدی در تلویزیون


سیما تیرانداز، جواد رضویان و دارا حیایی‌ سریال های «خانه امن»، «صفر بیست و یک» و «از سرنوشت» را در نوبت پخش دارند
 
سه سریال «ایلدا»، «بوم و بانو» و «نجلا» که اکنون از شبکه یک، دو و سه در حال پخش هستند، آرام‌آرام به پایان نزدیک می‌شوند و قرار است سریال‌های جدیدی با فضای امنیتی و معمایی، خانوادگی و کمدی جایگزین آن‌ها شوند. به زودی مجموعه «خانه امن» ساخته احمد معظمی از شبکه یک، فصل سوم «از سرنوشت» اثر محمدرضا خردمندان از شبکه دو و سریال کمدی «صفر بیست و یک» به کارگردانی مشترک جواد رضویان و سیامک انصاری از شبکه سه، روی آنتن خواهند رفت. خانه امن احمد معظمی که سریال‌هایی مانند «سارق روح» و «ترور خاموش» را در کارنامه دارد که هر دو موضوعی معمایی و امنیتی داشتند، در سریال جدید خود یعنی «خانه امن» نیز سراغ چنین فضایی رفته است. قصه این مجموعه در سال 95، زمان فعالیت گروه تروریستی داعش در منطقه می‌گذرد و به این گروه تروریستی می‌پردازد. با توجه به تیزری که از این سریال به تازگی از شبکه یک پخش شده، مجموعه «خانه امن» فضای اکشن و مهیجی خواهد داشت. بازیگرانی مانند پرویز فلاحی‌پور، سپیده خداوردی، شایسته ایرانی و حمیدرضا عطایی که در سریال «ترور خاموش» حضور داشتند، در این مجموعه هم ایفای نقش کرده‌اند و حمیدرضا پگاه، سیما تیرانداز و سامان صفاری نیز از بازیگران این سریال هستند. کاوه آفاق خواننده موسیقی پاپ که پیش از این تجربه بازی در تئاترهایی مانند «راه پله»، «درخت بلوط»، «نمایش خاکستری» و فیلم «لامینور» را داشته، با سریال «خانه امن» برای اولین بار به عنوان بازیگر در قاب تلویزیون دیده خواهد شد. او در این سریال نقش یک قاچاقچی ارز را بازی کرده است. از سرنوشت مجموعه «از سرنوشت» ساخته محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان، یکی از سریال‌هایی است که در سال‌های اخیر به کودکان بی‌سرپرستی که در مراکز نگهداری از کودکان زندگی می‌کنند، پرداخته است. محمدرضا خردمندان که در فیلم «بیست و یک روز بعد» تجربه موفقی در روایت زندگی قهرمان نوجوان خود داشت، در فصل اول «از سرنوشت» هم در پرداخت کودکی شخصیت‌های اصلی قصه «سهراب» و «هاشم» عملکرد قابل قبولی داشت. این مجموعه در فصل دوم بخشی از جوانی این دو کاراکتر را روایت کرد و مورد رضایت نسبی مخاطبان قرار گرفت. فصل سوم سریال که به دوره جوانی این شخصیت‌ها می‌پردازد، جایگزین «بوم و بانو» خواهد شد. دارا حیایی، کیسان دیباج، علیرضا آرا و علیرضا استادی از بازیگران فصل سوم سریال هستند. فصل دوم «از سرنوشت» در نقطه‌ای به پایان رسید که «هاشم» و «سهراب» موفق شدند کارگاه جوشکاری راه‌اندازی کنند و مشغول کار شوند. احتمالا در فصل سوم شاهد نتیجه جست‌وجوهای «سهراب» برای پیدا کردن خانواده‌اش خواهیم بود. صفر بیست و یک تنها سریال کمدی جدید تلویزیون را پس از ماه های محرم و صفر، شبکه سه روی آنتن خواهد برد. مجموعه «صفر بیست و یک» اولین تجربه کارگردانی جواد رضویان و سیامک انصاری است. این دو نفر به عنوان بازیگر هم در سریال حضور دارند و نقش دو باجناق را ایفا کرده‌اند که در شهرداری مشغول کار هستند و بلوک‌های سیمانی نصب می‌کنند. فیلمنامه این مجموعه را شبنم وثوقی و هدی ایزدی نوشته‌اند که هر دو تجربه همکاری با مهران مدیری را در کارنامه دارند. وثوقی در سریال «قهوه تلخ» دستیار مدیری بوده و هدی ایزدی به عنوان نویسنده در گروه نویسندگان برنامه «دورهمی» حضور داشته است. رویا میرعلمی، نگار عابدی و سروش جمشیدی از دیگر بازیگران این مجموعه هستند که همگی سابقه حضور در آثار طنز را داشته‌اند. مجموعه «صفر بیست و یک» چهار فصل 25 قسمتی دارد که به تازگی تصویربرداری فصل اول آن به پایان رسیده است. این مجموعه که از پنجم آبان‌ روی آنتن شبکه سه خواهد رفت، به نوعی بعد از نزدیک به یک دهه، پای طنزهای نود شبی را دوباره به تلویزیون باز خواهد کرد.           گام‌های محکم امیرکبیر در مسیر خودکفایی نظامی تا پایان صدارت میرزا تقی‌خان، تعداد سربازان ارتش ایران به 140 هزار نفر و عدد توپ‌های نظامی به 1000 قبضه رسید   جواد نوائیان رودسری –  وجود ارتش و نیروهای نظامی توانمند، برای حیات هر کشور و برقراری امنیت داخلی و خارجی آن، بسیار ضروری و راهبردی است. اقتدار ارتش یک کشور هم، به خودکفایی نظامی آن سرزمین وابستگی تام و تمامی دارد؛ اگر بنا باشد تجهیزات عمده نظامی را از آن سوی مرزها تهیه کنند، تردیدی نیست که هنگام ضرورت، دشمنان می‌توانند برای از کار انداختن نیروی نظامی، اقدامات گسترده‌ای انجام دهند. میرزا تقی‌خان امیرکبیر، مانند هر سیاستمدار باهوشی، بر این امر واقف بود و می‌دانست برقراری ثبات و نظم در کشور، بدون تقویت ارکان حرب ممکن و میسر نیست. تجربه تلخ دوره جنگ‌های ایران و روسیه تزاری و در پی آن، انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای، این حقیقت را برای برخی دولتمردان آگاه، آشکار کرده بود که ارتش ایران، نیازمند تغییرات بنیادین و تجهیز با شیوه‌ها و ابزارآلات نوین جنگی است. از سوی دیگر، تلاش‌های عباس‌میرزا نایب‌السلطنه، در مجهز کردن قشون ایران به وسیله کارشناسان انگلیسی و صد البته، شانه خالی کردن بریتانیا از قول و قرارش با ایران، در خلال جنگ‌ها و در نتیجه شکست سنگین سپاه ایران در قفقاز، نشان داده بود که در این معرکه و رقابت استعماری، باید در گزینش کارشناسان نظامی هم، دقت وافری داشت. امیرکبیر که پیش از رسیدن به صدارت، مقام امیرنظامی هم داشت، با چنین پیش‌زمینه ذهنی، کوشید تا اوضاع نهاد نظامی کشور را سامان دهد. خودکفایی در آموزش نیروی انسانی میرزا تقی‌خان می‌دانست که برای ساختن ارتشی مستقل و نیرومند، گریزی از به خدمت گرفتن مستشاران اروپایی، البته در ابتدای کار، نیست. اما می‌دانست که موضوع استخدام مستشار در ایران، مسئله‌ای کاملاً سیاسی است و روس و انگلیس از آن برای نفوذ در ارکان ارتش سوءاستفاده خواهند کرد. امیرکبیر می‌دانست که برای داشتن یک ارتش خوب، به نظامیان باسواد و وطن‌دوست نیاز است و این نظامیان، باید ضمن آموزش‌های آکادمیک، کاملاً زیر نظر دولت قرار داشته‌باشند تا مجالی برای فعالیت‌های نفوذی اجانب به وجود نیاید. تأسیس مدرسه نظام در دارالفنون که باید آن را نخستین دانشکده افسری تاریخ ایران بدانیم، گامی مهم در این راستا بود. امیر دستور داد استادان علوم نظامی را از پروس و اتریش استخدام کنند و به داد و فریادهای انگلیسی‌ها و روس‌ها در این زمینه، وقعی ننهاد و با سیاستمداری تمام، توانست طوری عمل کند که نتوانند مشکلی بر سر راه او ایجاد کنند. این اقدام چنان خشم وزیر مختار انگلیس را برانگیخت که در نامه‌ای به پالمرستون، نخست‌وزیر وقت بریتانیا نوشت: «تصمیم میرزا تقی‌خان در بنای مدرسه‌ای برای تعلیم فنون نظامی به جوانان ایرانی، نمونه بارز یکدندگی و استقامت اوست. تردیدی ندارم که این کار را انجام خواهد داد.» سفارت انگلیس حتی پیشنهاد فرستادن معلم امور نظامی را به امیرکبیر ارائه کرد، اما میرزا تقی‌خان که از پشت پرده اقدامات آن ها آگاه بود، محترمانه این پیشنهاد را رد کرد. درست در همان زمان، کلنل شیل در نامه‌ای به پالمرستون نوشته بود: «به عقیده من از تدبیر و مصلحت به دور است که ما وسیله‌ فراهم کنیم که دولت ایران صاحب قشون نیرومندی شود.» امیر با تمام قوا در مسیر تربیت افسران زبده ایرانی گام برداشت. فعالیت مدرسه نظام یا همان دانشکده افسری او، هشت ماه قبل از شروع به کار دارالفنون آغاز شد و میرزا تقی‌خان در نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه نوشت: «امتحانات شش ماهه مدرسه [نظام] به خوبی انجام یافت. قرار است به جهت [تمرین] جنگ، چندین فوج مشق مُخبران بکنند؛ چون برای جنگ بهترین مشق‌هاست. در نزد صاحب منصبی که فردا وارد می‌شود(منظور متراتسوی ایتالیایی است)، علم ساختن قلعه و بردن مارپیچ و ساختن پُل را خواهند آموخت. آن‌وقت به زودی در ایران صاحب‌منصبان لایق تربیت خواهند شد که می‌توانند دیگران را تعلیم دهند.» با دستور امیر، آن ‌چه استادان آموزش می‌دادند، به صورت بومی شده و در قالب کتابی به نام «نظام ناصری»، توسط بهرام‌ میرزا معزالدوله، فرزند عباس‌میرزا، به رشته تحریر درآمد و این کتاب، نخستین کتاب ایرانی در فنون نظامی گری جدید بود و ایران را از وابستگی به متون فرنگی نجات داد. با این رویکرد، تنها در شش ماه نخست صدارت امیرکبیر، تعداد نظامیان ایران از مرز 92 هزار نفر فراتر رفت؛ سربازان و افسرانی که با دقت فراوان و با توجه به عِرق ملی تربیت می‌شدند. این رقم در پایان عمر صدر اعظمی میرزا تقی‌خان، به بیش از 137 هزار نفر رسید؛ رقمی که با شهادت او، افتی فاحش پیدا کرد و به تدریج، ساختارهایی که توسط وی ایجاد شده بود، از بین رفت. خودکفایی تسلیحاتی گام دیگر امیرکبیر در مسیر خودکفایی نظامی، ایجاد صنایع مرتبط با آن در کشور و به صورت بومی بود. او حتی از خیر واکسیل و علامت‌های نظامی لباس ارتشی‌ها نگذشت و تولید آن را به خورشید خانم، خیاط زبردست پایتخت واگذاشت و واردات این قبیل وسایل را از خارج، ممنوع کرد. با دستور امیر، حاجی محمدحسن جبادار باشی، از فارس به تهران فراخوانده شد تا با توجه به سوابق درخشانش در فنون تولید ابزارهای جنگی، مسئولیت کارخانه اسلحه‌سازی تازه تأسیس تهران را برعهده بگیرد. این کارخانه با حمایت امیرکبیر، می‌توانست ماهانه هزار تفنگ مرغوب تولید کند. در اصفهان نیز که کار صنعت‌گری رونق داشت، کارخانه اسلحه‌سازی ایجاد شد و ماهانه 300 تفنگ عالی به ارتش تحویل می‌داد. در همین کارگاه‌ها، شمشیرهای فولادی، به تعداد مورد نیاز تولید می‌شد. به تدریج، واردات تفنگ، شمشیر و ادوات نظامی از خارج، به طور محسوسی کاهش یافت. تفنگ‌های ایرانی بهتر از نوعِ انگلیسی میرزا تقی‌خان در نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه، گزارش کار خود را در این زمینه، چنین شرح داده‌است: «تفنگ‌هایی که در جباخانه(کارخانه اسلحه‌سازی) می‌سازند، بهتر از تفنگ‌هایی است که این روزها از ولایت انگلیس آورده‌اند؛ خصوص در چخماقشان بسیار خوب می‌سازند و چخماق تفنگ سربازی لازم نیست که بهتر از این باشد. در فرنگستان لوله تفنگ سربازی را یک‌پارچه(ورق فلزی) پهن، پهن می‌کنند و بعد از آن دو طرفش را به هم آورده جوش می‌دهند و تفنگ‌های عالی می‌سازند ... ما در این‌جا از راه احتیاط تفنگ‌های سربازی را که در جبا‌خانه می‌سازند، لوله پیچ می‌کنیم و در سایر اعمال جبا‌خانه و قورخانه، استادان و صنعت‌کاران بسیار قابل شده و ترقی کرده‌اند ... به طوری خوب می‌سازند که در فرنگستان چند سال سابق بر این نتوانستند بسازند.» دیگر گزارش امیر نشان می‌دهد که او در پی تولید فتیله‌ای برای توپ بود که بتواند در شرایط بارندگی‌ هم آتش بگیرد و شلیک کند و به تولید آن هم موفق شد. کارخانه تولید توپ نیز، به سرعت چرخه تولید را آغاز کرد و محصول آن، از هزار قبضه توپ در کالیبرهای مختلف، با گلوله‌های سه تا 24 پوندی (یک و نیم تا 12 کیلویی)، تا پایان صدارت امیرکبیر، فراتر رفت؛ به طوری که شیل در گزارش خود به دولت انگلیس، توپخانه ارتش ایران را در دوره صدارت میرزا تقی‌خان، کاملاً فعال و قدرتمند توصیف کرده‌است.       مسیر خانم گل آسیا    آشنایی با حرفه فوتسال از زبان فرشته کریمی،  فوق ستاره فوتسال آسیا    مهدیس مرادیان| روزنامه نگار     من کی ام؟               فرشته کریمی هستم، 30 ساله، عضو تیم ملی فوتسال زنان ایران و یکی از ۱۰ بازیکن برتر فوتسال زنان جهان در سال2013 به انتخاب سایت «فوتسال پلنت».     چطور وارد این رشته شدم؟  در دوران مدرسه با همه توپ‎ها فوتسال بازی می‎کردم. در 15سالگی بنا به علاقه و استعداد ذاتی‎ام در فوتسال، وارد این حرفه شدم اما به‎دلیل کم‌ بودن سنم و این‌که آن زمان نه تیم ملی فوتسال زنان داشتیم و نه باشگاه‌های تمرینی به شکل مرسوم کنونی وجود داشت، خانواده نگران این تصمیم و علاقه بودند. به‎هرحال تمام تلاشم را برای ورود به این رشته کردم و موفق هم شدم.     یک فوتسالیست خانم باید چه ویژگی‌هایی داشته‌باشد؟ برای فوتسال، وضعیت جسمانی و روحیه خاصی نیاز نیست. هرکسی 30درصد استعداد بازی کردن داشته‎باشد، با تمرین می‌تواند تجربیات موردنیازش را کسب کند و سطحش را بالا ببرد. البته سختی‎ها کم نیست و باید بتوانید ازپسش بربیایید. من در اولین اردوی تیم ملی فقط 15سال داشتم و به‎دلیل دوری از خانواده، ازنظر روحی تحت فشار بودم اما مشکلات به‎مرور حل شد.     فوتسالیست بودن چه سختی‌هایی دارد؟ یک فوتسالیست باید همیشه آمادگی جسمانی داشته‌باشد و مرتب با ورزش، شنا، بدن‌سازی و فیزیوتراپی بدنش را آماده نگه دارد. تبعیض‌ها و تفاوت قائل شدن‌ها بین بازیکنان زن و مرد کمی آدم را دلسرد می‌کند اما اتحاد بازیکن با هم‌تیمی‌هایش همیشه به او احساس قدرت می‌دهد و این سختی‎ها را کمرنگ می‎کند.     شما چطور می‌توانید فوتسالیست شوید؟ تا جایی که من می‌دانم خیلی از بازیکنان ملی‌پوش در شهر خودشان یک مدرسه فوتبال یا فوتسال تاسیس کرده‎اند و علاقه‌مندان به این رشته با تهیه یک جفت کفش و یک توپ و مانع می‌توانند با هزینه‌ای جزئی کارشان را شروع کنند. به‌تازگی در مدارس هم تیم‌های فوتسال تشکیل می‎شود که بچه‎ها از این طریق می‌توانند خودشان را به چالش بکشند و استعدادشان را کشف کنند. یادتان باشد جلب اعتماد و حمایت خانواده، راه را برای پیشرفت هموارتر خواهدکرد.      ویژگی های جالب این حرفه چیست؟   به‎نظر من این‎که می‌توانید در چندثانیه با یک پاس، گل زیبایی بزنید خیلی جذاب است. برخلاف باور عموم این رشته اصلا پسرانه نیست. با حمایت خانواده، دختران فوتسالیست می‌توانند از خودشان شخصیتی بسازند که هم درون زمین برای موفقیت تیم بجنگد و هم بیرون زمین، لطافت‌های زنانه‌اش را حفظ کند. ما به‌عنوان الگو در این ورزش طوری زندگی می‌کنیم که این موضوع مشهود باشد و از دل‌نگرانی خانواده‌هایی که فرزندان‌شان به این رشته علاقه دارند، کاسته شود. زنان فوتسالیست درون زمین بازیکن هستند و بیرون از آن باید بلد باشند نقش‎شان را به‎عنوان مادر یا دختر درست انجام بدهند.     چه آینده‌ای پیش روی یک خانم فوتسالیست است؟  فوتسال، اعتمادبه‎نفس را بالا می‎برد. از آن‎جایی که این ورزش بر پایه کارِ گروهی است و عوامل فردی در آن چندان اهمیت ندارد، بازیکن با هدف کمک کردن به رشد دیگران تلاش می‌کند و موفقیت جمعی را موفقیت خودش می‎داند؛ این جنبه از فوتسال، به رشد شخصیتی افراد کمک می‌کند. ازلحاظ حرفه‎ای هم وقتی یک بازیکن تازه‌کار در زمین خودش را خوب نشان بدهد، سال بعد می‌تواند قراردادهایی با بار مالی نسبتا خوب ببندد. البته این را هم بگویم که فوتسال یک حرفه تمام‎وقت است و نمی‎شود در کنار آن شغل دیگری داشت. ملی‎پوش‎های این حرفه ،وضعیت مالی چندان خوبی ندارند اما مطمئن هستم این قبیل مشکلات در آینده رفع خواهدشد.