پارامترهای موثر بر بازارهای ایران

وضعيت بازارهاي مالي و دارايي ايران، تابع عوامل متعددي است و بخشي از آن متاثر از اخبار سياسي و به طور مشخص انتخابات آمريکاست. يکي از عوامل مهم ديگري که موثر است، تحريم‌هاست که فشار مضاعفي را بر اقتصاد کشور وارد مي‌کند و اين مهم منجر به کمبود اقلام در برابر تقاضا شده است. بعضي ديگر نيز همچون شرايط حاکم بر کشور، تابع عوامل سياسي هستند، به‌عنوان مثال ارتباط ايران با کشورهاي همسايه که آمريکا نقش پررنگي در آن دارد. به هرجهت مهم‌ترين بازار، ارز است که حساسيت بالايي متوجه آن خواهد بود. چراکه با به فروش نرفتن نفت ايران، درآمدهاي دلاري کشور به شکل محسوسي کاهش پيدا کرده و برخي از درآمدها در کشورهايي از قبيل، چين، کره‌جنوبي، ژاپن و هندوستان مسدود شده است. به عبارت دقيق‌تر به اندازه تقاضاي ارز، قادر به عرضه نيستيم و اين در حالي است که افزايش اخير نرخ دلار متوجه عوامل متعدد ديگري است که نيازمند بحث و بررسي خواهد بود. درمورد طلا هم بايد بگوييم، هنگامي که قيمت ارز افزايش مي‌يابد، نرخ آن صعودي مي‌شود و به علاوه چند روزي است اخبار پيرامون انتخابات آمريکا همچون پيروزي بايدن، نرخ ارز را دستخوش تغييرات مثبتي کرده است و براساس اطلاعات موجود انتخاب کانديداي دموکرات منجر به بهبود روابط با آمريکا خواهد شد. البته بايد اشاره کنيم کاهش قيمت طلا و ارز کوتاه‌مدت است و انتظار مي‌رود در بازه زماني بلندمدت افزايش قيمت با شيب ملايم‌تري ادامه داشته باشد. در مورد بازار خودرو هم به زعم من تقاضا کاهش يافته و توليد داخلي به اندازه نياز نيست، از طرفي ارزش پول ملي هم پايين آمده و تقاضا به‌صورت دلالي براي ماشين افزايش يافته است. افزون بر آن بازار سرمايه نيز شرايطي خاصي را در گذشته متوجه خود ديد و قيمت برخي سهام کاملا بي‌حساب‌وکتاب و سرسام‌آور افزايش يافت، به‌طوري‌که مثلا يک شرکت پتروشيمي که هيچ توليد و توسعه‌اي نداشت و نرخ سهم آن به شکل عجيبي بالا رفت و اکنون قيمت‌ها واقعي‌تر شده است. در حالت کلي، وضعيت بازارهاي مالي کشور تابع يکسري عوامل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فشارهاي خارجي هستند. اين در حالي است که نبايد از خودتحريمي‌ها گذشت، به‌طور مثال تصويب‌نشدن FATF و نقد‌هاي تخريبي که به مسئولان وارد مي‌شود؛ اين امر زمينه‌اي را فراهم کرده تا برخي از آب گل‌آلود ماهي بگيرند و منافع شخصي و بر منافع ملي ترجيح مي‌دهند.